تاریخ تمدن اسلامی- ۲۸
پیشرفت مسلمانان در دانش دریانوردی
واقعیتی وجود دارد که هنوز در علم جغرافی و نقشه کشی ثبت نشده و آن این است که دریانوردان مسلمانی که در اقیانوس هند دریانوردی میکردند، رقمهایی (مختصات جغرافیایی) به جای گذاشتهاند که اگر آنها را با ارقام مدرن مقایسه کنیم، متوجه میشویم مسلمانان با اختلاف بسیار کم به ارقام مدرن امروزی دست یافته بودهاند.
برای مثال در کتاب «سلیمان مهری» میان نقاط شرق آفریقا تا جاوه/سوماترا، هفت خط فاصلهای در شمال و جنوب خط استوا رسم شده است. مقایسه این فاصلهها با دادههای جدید تنها 32 دقیقهاشتباه نشان میدهد.
اگر فاصله میان آفریقا و سوماترا را 6 الی 8 کیلومتر در نظر بگیریم، درمی یابیم که مسلمانان تا چه اندازه در علم دریانوری پیشرفت کرده بودند. متاسفانه این اطلاعات تا به امروز، در علم جغرافی و کارتوگرافی ثبت نشدهاند.
پروفسور فوآد سزگین ( مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی در دانشگاه گوته فرانکفورت) درباره ابتیاع قطب نما توسط واسکو دوگاما از مسلمانان میگوید:
«...دریانوردان مسلمان یک چنین ابزاری را به واسکو دوگاما نشان داده بودند و گفته بودند که ارتفاع را بر روی کشتی در حال حرکت با این ابزار محاسبه میکنند.
این ابزار نیز با نام «چماق یعقوب» به اروپا منتقل شد و بسیاری نیز فکر کردند این ابزار، اختراع یک اروپایی بوده است.
اما در اصل، استفاده از این ابزار از قرن نهم میلادی در جهان اسلام آغاز شده بود...»
پایهگذاری دریانوردی مدرن در تمدن اسلامی
پروفسور فوآد سزگین در ادامه بازخوانی تحقیقات و پژوهشهایش در تاریخ دریانوردی متذکر میشود:
«...این باور که، پرتغالیها پایه گذاران دریانوردی مدرن بوده و بهترین نقشهها از اقیانوس هند و قاره آفریقا را کشیده اند، نظریهای است که، جای بحث دارد. امروزه با استاد به منابع پرتغالی، با قاطعیت میتوانیم این را اثبات کنیم که؛ پرتغالیها قبل از آغاز سفرهای اکتشافی خود، نقشههای بسیار دقیقی که در جهان اسلام رسم شده بود را در دست داشتند و به خوبی میدانستند که برای سفر به آفریقا و هند، کدام مسیر را باید بپیمایند.
اینها را خود منابع پرتغالی میگویند. واسکو دوگاما اذعان میکند، هنگامی که با استفاده از این نقشهها و بدون دراختیار داشتن قطبنمایی به اقیانوس هند میرسد،درشهر «مومباسا» میبیند که دریانوردان مسلمان نقشههای بسیار دقیقی و قطب نماهای بسیار پیشرفتهای در اختیار دارند. وی همچنین میگوید که کشتیهای مسلمانان بسیار بزرگتر از کشتیهای پرتغالیهای بوده است. این شایعه که واسکو دوگاما به هند سفر کرده و پس از بازگشتش، نقشه دقیقی از آفریقا را رسم میکند ادعایست که علم نقشه کشی نمیتواند آن را بپذیرد. این نقشه را که میبینید، نقشه ایست که ادعا میشود تنها چند ماه پس از بازگشت واسکو دوگاما از سفر هند رسم شده است. چنین نقشهای را در صورت مهیا بودن تمام شرایط نیز نمیتوان ظرف چند ماه رسم کرد و برای رسم آن چندین سده زمان نیاز هست.
واقعیتی دیگر این است که تمام دریانوردانی که پس از واسکو دوگاما به هند سفر کردند، این را اعتراف دارند که نقشههای بسیار عالی که در هند وجود داشته را با خود به پرتغال برده و هیچ یک از این نقشه را خودشان رسم نکردهاند. اساساً این ادعا که پرتغالیها خالق این نقشهها و پایه گذار دانش دریانوردی هستند، افسانه ایست که در قرن 19 میلادی ساخته شده است...»
ح) ساخت ابزار و ادوات علمی اسطرلاب سوغات تحصیل جوانان اروپایی در دانشگاههای اسلامی
در روزگار تمدن اسلامی، در سرزمینهای مختلف اسلامی، علم جویی و علم اندوزی آنچنان در میان مردم، جذابیت داشت که هرکس برای تفاخر و فخر فروشی هم که بود، خود را طلبه علم یا استاد میخواند و یا از مظاهر و نشانههای علمی برای خودنمایی یا جلب نظر دیگران استفاده مینمود.
پرفسور زیگرید هونکه (مورخ، پژوهشگر و نویسنده کتاب «خورشید الله برفراز مغرب زمین») نمونهای از این علاقه مفرط علمی را در هدایا و سوغاتیهای آن روزگار بیان میکند:
«... جزء وسائل رصدخانه منحصر به فردی که پادشاه آلفونسو برحسب نمونه کشورهای اسلامی دستور ساخت آن را داده بود، انواع اسطرلابها یافت میشد که بهترین آن، اسطرلاب کروی بود. یک نوع اسطرلاب دستی هم بود که ساده و مسطح بود. این اسطرلاب در بین مسلمانان زیادتر از آن نوع حلقهای رواج داشت. آن نوع حلقهای دارای جثهای بود که فقط به درد رصدخانه میخورد. در حالی که اسطرلاب مسطح که حلقه کوچکی هم برای آویزان کردن داشت، صفحهای بود فلزی که کار یک ساعت جیبی منظم را انجام میداد. مسلمانان با کمک آن میتوانستند وقت صحیح روز را محاسبه کنند و هرجا اقامت میکردند موقع عبادت را حتی طرف کعبه و بالاخره جهتی که نماز میگذارند تعیین کنند و مقدار زیادی محاسبههای نجومی علمی و همچنین محاسبههای نجومی غیر علمی... نیز با آن امکان پذیر بود. این اسطرلاب که یونانیان آن را ستاره گیر مینامیدند، متراژ جالبی برای مسلمانان بود. اسطرلاب برای یونانیان فقط یکی دو مورد مصرف داشت در حالی که خوارزمی در یکی از نوشته هایش، بیست و سه مورد مصرف یاد میکند. اما چندی بعد شخصی نزدیک هزار مصرف برای اسطرلاب میتراشد. خود این اسطرلاب هم به وسیله مسلمانان بهتر و تکمیلتر شد و به تناسب مصارف مختلف به فرمهای فراوانی تبدیل گردید... به ندرت منجم مسلمانی پیدا میشد که دورهای با طراحی اسطرلاب یا مصرف آناشتغال نداشته باشد. به همین مناسبت هم اروپاییان با جنب و جوش از آن استقبال کردند. در حدود قرن دهم میلادی، محصلین اروپایی که به خارج میرفتند از این اسطرلابها با حکاکیهای ظریف به عنوان یادبود دوران تحصیلشان از کشورهای اسلامی همراه میآوردند و در نیمه اول قرن یازدهم میلادی یک آلمانی دو کتاب درباره مصرف اسطرلاب نوشت. دو کتابی که سراسر آن پر از اصطلاحات عربی بود...»
اسطرلاب حکایت یک ماشین حساب نجومی را داشت که هر فردی میتوانست با کمی آموزش و دقت، از آن در امور مختلف علمی، زندگی و اجتماعی خود، استفاده نماید. (در قرن دهم میلادی) هنوز کسی در اروپا جرآت نمیکرد که به ساختن این وسیله اندازه گیری زمان بپردازد. در طول دویست سال، اصل آن را از کشورهای اسلامی وارد نموده و سازندگان آن از این بازارگرمی که در کشورهای مسیحی پیدا کرده بود استفاده میکردند و برای رواج بیشتر، این کالای صادراتی ساخت خودشان را که فرنگیها خواهانش بودند با الفبا و نوشتههای لاتینی درست کرده، ارائه میدادند. در اروپا اولین بار در قرن 14 میلادی این ابزار اندازه گیری مسلمانان ساخته شد، چون برای محاسبه دقیق نجومی و پیشگویی طلوع و افول ها،اشتباه و خطا غیرقابل اغماض بود و برای دریا نوردان از لحاظ تعیین زمان در محلهای مختلف و همچنین تعیین جهت، مدتها بود اسطرلاب ارزشهای بسیار زیادی داشت. تا اینکه در اروپا، در قرن 16 میلادی آثاری که درباره اسطرلاب نوشته میشد، فزونی گرفت.
اولین عینک ذره بینی
از وسایلی که در دوران تمدن اسلامی و توسط دانشمندان اسلامی اختراع شد، عینک ذره بینی بود که برای اولین بار توسط ابن هیثم ساخته شد. پروفسور زیگرید هونکه نویسنده کتاب «خورشید الله برفراز مغرب زمین» درباره این اختراع میگوید:
«...او (ابن هیثم) کسی است که اولین عینک را برای خواندن اختراع کرد. آزمایش او در مورد جریان نور در داخل یک جسم کروی اهمیت استادانهاش را چه از لحاظ تئوری و چه از لحاظ عمل نشان میدهد. آزمایشی که دویست سال بعد طبق مفاهیم و هدف او، به وسیله کمالالدین که خود نیز هم قدر او به حساب میآید و شارح آثاریست، انجام شد...»
برای مثال در کتاب «سلیمان مهری» میان نقاط شرق آفریقا تا جاوه/سوماترا، هفت خط فاصلهای در شمال و جنوب خط استوا رسم شده است. مقایسه این فاصلهها با دادههای جدید تنها 32 دقیقهاشتباه نشان میدهد.
اگر فاصله میان آفریقا و سوماترا را 6 الی 8 کیلومتر در نظر بگیریم، درمی یابیم که مسلمانان تا چه اندازه در علم دریانوری پیشرفت کرده بودند. متاسفانه این اطلاعات تا به امروز، در علم جغرافی و کارتوگرافی ثبت نشدهاند.
پروفسور فوآد سزگین ( مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی در دانشگاه گوته فرانکفورت) درباره ابتیاع قطب نما توسط واسکو دوگاما از مسلمانان میگوید:
«...دریانوردان مسلمان یک چنین ابزاری را به واسکو دوگاما نشان داده بودند و گفته بودند که ارتفاع را بر روی کشتی در حال حرکت با این ابزار محاسبه میکنند.
این ابزار نیز با نام «چماق یعقوب» به اروپا منتقل شد و بسیاری نیز فکر کردند این ابزار، اختراع یک اروپایی بوده است.
اما در اصل، استفاده از این ابزار از قرن نهم میلادی در جهان اسلام آغاز شده بود...»
پایهگذاری دریانوردی مدرن در تمدن اسلامی
پروفسور فوآد سزگین در ادامه بازخوانی تحقیقات و پژوهشهایش در تاریخ دریانوردی متذکر میشود:
«...این باور که، پرتغالیها پایه گذاران دریانوردی مدرن بوده و بهترین نقشهها از اقیانوس هند و قاره آفریقا را کشیده اند، نظریهای است که، جای بحث دارد. امروزه با استاد به منابع پرتغالی، با قاطعیت میتوانیم این را اثبات کنیم که؛ پرتغالیها قبل از آغاز سفرهای اکتشافی خود، نقشههای بسیار دقیقی که در جهان اسلام رسم شده بود را در دست داشتند و به خوبی میدانستند که برای سفر به آفریقا و هند، کدام مسیر را باید بپیمایند.
اینها را خود منابع پرتغالی میگویند. واسکو دوگاما اذعان میکند، هنگامی که با استفاده از این نقشهها و بدون دراختیار داشتن قطبنمایی به اقیانوس هند میرسد،درشهر «مومباسا» میبیند که دریانوردان مسلمان نقشههای بسیار دقیقی و قطب نماهای بسیار پیشرفتهای در اختیار دارند. وی همچنین میگوید که کشتیهای مسلمانان بسیار بزرگتر از کشتیهای پرتغالیهای بوده است. این شایعه که واسکو دوگاما به هند سفر کرده و پس از بازگشتش، نقشه دقیقی از آفریقا را رسم میکند ادعایست که علم نقشه کشی نمیتواند آن را بپذیرد. این نقشه را که میبینید، نقشه ایست که ادعا میشود تنها چند ماه پس از بازگشت واسکو دوگاما از سفر هند رسم شده است. چنین نقشهای را در صورت مهیا بودن تمام شرایط نیز نمیتوان ظرف چند ماه رسم کرد و برای رسم آن چندین سده زمان نیاز هست.
واقعیتی دیگر این است که تمام دریانوردانی که پس از واسکو دوگاما به هند سفر کردند، این را اعتراف دارند که نقشههای بسیار عالی که در هند وجود داشته را با خود به پرتغال برده و هیچ یک از این نقشه را خودشان رسم نکردهاند. اساساً این ادعا که پرتغالیها خالق این نقشهها و پایه گذار دانش دریانوردی هستند، افسانه ایست که در قرن 19 میلادی ساخته شده است...»
ح) ساخت ابزار و ادوات علمی اسطرلاب سوغات تحصیل جوانان اروپایی در دانشگاههای اسلامی
در روزگار تمدن اسلامی، در سرزمینهای مختلف اسلامی، علم جویی و علم اندوزی آنچنان در میان مردم، جذابیت داشت که هرکس برای تفاخر و فخر فروشی هم که بود، خود را طلبه علم یا استاد میخواند و یا از مظاهر و نشانههای علمی برای خودنمایی یا جلب نظر دیگران استفاده مینمود.
پرفسور زیگرید هونکه (مورخ، پژوهشگر و نویسنده کتاب «خورشید الله برفراز مغرب زمین») نمونهای از این علاقه مفرط علمی را در هدایا و سوغاتیهای آن روزگار بیان میکند:
«... جزء وسائل رصدخانه منحصر به فردی که پادشاه آلفونسو برحسب نمونه کشورهای اسلامی دستور ساخت آن را داده بود، انواع اسطرلابها یافت میشد که بهترین آن، اسطرلاب کروی بود. یک نوع اسطرلاب دستی هم بود که ساده و مسطح بود. این اسطرلاب در بین مسلمانان زیادتر از آن نوع حلقهای رواج داشت. آن نوع حلقهای دارای جثهای بود که فقط به درد رصدخانه میخورد. در حالی که اسطرلاب مسطح که حلقه کوچکی هم برای آویزان کردن داشت، صفحهای بود فلزی که کار یک ساعت جیبی منظم را انجام میداد. مسلمانان با کمک آن میتوانستند وقت صحیح روز را محاسبه کنند و هرجا اقامت میکردند موقع عبادت را حتی طرف کعبه و بالاخره جهتی که نماز میگذارند تعیین کنند و مقدار زیادی محاسبههای نجومی علمی و همچنین محاسبههای نجومی غیر علمی... نیز با آن امکان پذیر بود. این اسطرلاب که یونانیان آن را ستاره گیر مینامیدند، متراژ جالبی برای مسلمانان بود. اسطرلاب برای یونانیان فقط یکی دو مورد مصرف داشت در حالی که خوارزمی در یکی از نوشته هایش، بیست و سه مورد مصرف یاد میکند. اما چندی بعد شخصی نزدیک هزار مصرف برای اسطرلاب میتراشد. خود این اسطرلاب هم به وسیله مسلمانان بهتر و تکمیلتر شد و به تناسب مصارف مختلف به فرمهای فراوانی تبدیل گردید... به ندرت منجم مسلمانی پیدا میشد که دورهای با طراحی اسطرلاب یا مصرف آناشتغال نداشته باشد. به همین مناسبت هم اروپاییان با جنب و جوش از آن استقبال کردند. در حدود قرن دهم میلادی، محصلین اروپایی که به خارج میرفتند از این اسطرلابها با حکاکیهای ظریف به عنوان یادبود دوران تحصیلشان از کشورهای اسلامی همراه میآوردند و در نیمه اول قرن یازدهم میلادی یک آلمانی دو کتاب درباره مصرف اسطرلاب نوشت. دو کتابی که سراسر آن پر از اصطلاحات عربی بود...»
اسطرلاب حکایت یک ماشین حساب نجومی را داشت که هر فردی میتوانست با کمی آموزش و دقت، از آن در امور مختلف علمی، زندگی و اجتماعی خود، استفاده نماید. (در قرن دهم میلادی) هنوز کسی در اروپا جرآت نمیکرد که به ساختن این وسیله اندازه گیری زمان بپردازد. در طول دویست سال، اصل آن را از کشورهای اسلامی وارد نموده و سازندگان آن از این بازارگرمی که در کشورهای مسیحی پیدا کرده بود استفاده میکردند و برای رواج بیشتر، این کالای صادراتی ساخت خودشان را که فرنگیها خواهانش بودند با الفبا و نوشتههای لاتینی درست کرده، ارائه میدادند. در اروپا اولین بار در قرن 14 میلادی این ابزار اندازه گیری مسلمانان ساخته شد، چون برای محاسبه دقیق نجومی و پیشگویی طلوع و افول ها،اشتباه و خطا غیرقابل اغماض بود و برای دریا نوردان از لحاظ تعیین زمان در محلهای مختلف و همچنین تعیین جهت، مدتها بود اسطرلاب ارزشهای بسیار زیادی داشت. تا اینکه در اروپا، در قرن 16 میلادی آثاری که درباره اسطرلاب نوشته میشد، فزونی گرفت.
اولین عینک ذره بینی
از وسایلی که در دوران تمدن اسلامی و توسط دانشمندان اسلامی اختراع شد، عینک ذره بینی بود که برای اولین بار توسط ابن هیثم ساخته شد. پروفسور زیگرید هونکه نویسنده کتاب «خورشید الله برفراز مغرب زمین» درباره این اختراع میگوید:
«...او (ابن هیثم) کسی است که اولین عینک را برای خواندن اختراع کرد. آزمایش او در مورد جریان نور در داخل یک جسم کروی اهمیت استادانهاش را چه از لحاظ تئوری و چه از لحاظ عمل نشان میدهد. آزمایشی که دویست سال بعد طبق مفاهیم و هدف او، به وسیله کمالالدین که خود نیز هم قدر او به حساب میآید و شارح آثاریست، انجام شد...»