تکبر، آثار و راهکارهای مقابله (2)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
مفهوم تکبر و آثار و پیامدهای آن در حیات فردی و اجتماعی انسان چیست و برای برطرف کردن آن چه راهکارهایی وجود دارد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به مفهوم تکبر و نکوهش تکبر از منظر آیات و روایات اشاره کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
انواع تکبر
تکبر و خودبرتربینی، گاه انسان را دربرابر خدا و پیامبران و فرستادگان الهی به تمرد و سرکشی میکشاند و گاه او را در میان همنوعان و بندگان خدا به برتریجویی وامیدارد. بنابراین سه نوع تکبر در ساحت رفتاری انسان مطرح میشود؛
الف) تکبر دربرابر خدا: که بدترین نوع تکبر است و از نهایت جهل و نادانی سرچشمه میگیرد. منظور این است که، انسان ادعای الوهیت کند، و نه تنها خود را بنده خدا نداند، بلکه سعی کند مردم را به بندگی خود دعوت نماید.
شکل دیگری از تکبر دربرابر خدا، تکبر ابلیس و پیروان او است که از اطاعت خداوند سر باز میزنند و تشخیص خود را برتر میشمرند و به حکمت پروردگار خرده میگیرند. ابلیس از روی تکبر گفت: «من هرگز برای بشری که او را از گلی خشک و برگرفته از لجنی متعفن و تیرهرنگ آفریدی، سجده نمیکنم!» (حجر-33) «من از او بهترم! مرا از آتش آفریدهای و او را از گل.»(اعراف-12) گاه حجاب ضخیم کبر و برتریجویی چنان جلو چشم عقل و هوش انسان را میگیرد که موجود ضعیفی، خود را آگاهتر از حکیم مطلق میپندارد. چنین انسانی دربرابر آفریدگار جهان خیرهسری نشان میدهد، و اوامرش را اطاعت نمیکند.
ب) تکبر دربرابر پیامبران و فرستادگان الهی: یعنی شخص خود را بالاتر از آن بداند که از ایشان اطاعت کند. (جامعالسعادات، ج1، ص 385) گروهی از مستکبران، از اطاعت پیامبران الهی سر باز میزدند و از روی کبر همچون فرعونیان میگفتند: «آیا ما به دو انسان که همانند خودمان هستند یعنی موسی و برادرش هارون ایمان بیاوریم؟» (مومنون - 47) و گاه همانند قوم نوح به یکدیگر میگفتند: «و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید به یقین زیانکارید. (مومنون - 34) «و گاه به بهانهجوییهای کودکانه میپرداختند و از سر لجاجت میگفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نمیشوند؟ چرا ما خدا را نمیبینیم؟ آنها درباره خود تکبر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند.» (فرقان-21)
ج) تکبر دربرابر مردم: یعنی خود را بزرگ ببیند و مردم را کوچک شمارد. اینگونه تکبر از این جهت که به مخالفت با خدای سبحان منجر میشود از مهلکات بزرگ است؛ زیرا متکبر وقتی حق را از کسی میشنود از قبول آن خودداری میکند و با انکار خود، نفرت و اکراه نشان میدهد، و نیز از این رو که عزت و عظمت و برتری مختص ذات خداوند است، هر بندهای که تکبر نماید با صفتی از صفات خدا ستیزه کرده است. این مورد از تکبر، از سوی رهبران اسلام به صورتهای گوناگون مورد نکوهش و پرهیز قرار گرفته است.
اسباب تکبر
اسباب و انگیزههای تکبر به این بازمیگردد که انسان در خود کمالی تصور کند و بر اثر حب ذات، بیش از حد آن را بزرگ نماید و دیگران را دربرابر خود کوچک بشمرد. اسباب مهم کبر در هفت چیز خلاصه میشود: «علم»، «عمل نیک»، «نسب»، «زیبایی»، «قوت و قدرت»، «مال»، و «زیادی یاران، شاگردان و پیروان» (المحجهالبیضاء، ج6، ص236). در اینجا به توضیح سه مورد بسنده میشود. ولی ظاهرا منحصر به این موارد نیست، بلکه امور دیگری نیز میتواند سبب تکبر گردد؛ مانند احساس حقارت و کوچکی، امام صادق(ع) فرمود: «هیچ انسانی تکبر یا گردنکشی نکرد مگر به سبب پستی و حقارتی که در نفس خویش احساس کرد.» (الکافی، ج 2، ص 312)