kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۹۷۳۷
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۲

چالش‌های رئیس‌جمهور آمریکا در مذاکره با رهبر کره شمالی



  به نظر می‌رسد که ترامپ برای معامله خود تنها یک شگرد دارد، که آن را «ریچارد برت» متفکر غربی به این صورت بیان می‌کند: «ترامپ عاشق هرج و مرج و گرد و خاک به پا کردن است و تلاش می‌کند با بد دهنی تعادل دیگران را به هم بزند».
شبکه خبری سی ان ان روز شنبه هفتم مارس (17 اسفند) خبر از مذاکرات مستقیم و محرمانه بین آمریکا و کره شمالی داده، تا زمینه را برای دیدار «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی، با «دونالد ترامپ» فراهم شود و در حالی که به نظر می‌رسد کره‌ای‌ها اصرار بر انجام این دیدار در پیونگ یانگ، پایتخت کره شمالی، دارند اما منابع مطلع از احتمال انتخاب «اولان باتور»، پایتخت مغولستان، به عنوان مکان مذاکره خبر داده‌اند. با وجود این اختلاف‌نظر و اختلافات محتمل دیگر، باید گفت که هر دو طرف بر انجام دیدار جدی هستند و کاخ سفید هم پیش از این اعلام کرده بود که ملاقات دو طرف در ماه مه (اردیبهشت) خواهد بود. این مقدمه‌چینی‌ها تا همین سه چهار ماه قبل غیرممکن به نظر می‌رسد و تصور می‌شد که نظامی‌گری ترامپ و اعزام ناو هواپیمابر، رزم‌ناوها و بمب‌افکن‌ها به سمت شبه‌جزیره کره کار را به جنگ می‌کشاند و حتی بسیاری از تحلیل‌گران حرف از جنگ هسته‌ای می‌زدند. جونگ اون با سخنرانی سال نو میلادی شرایط پرتنش را به صورت ناگهانی تغییر داد چرا که با دعوت از رهبران کره جنوبی برای انجام دیدارهای مستقیم، الگوی مذاکرات را به جای تنش مطرح کرد و بعد هم که هیئت عالی‌رتبه خود به سرپرستی خواهرش، کیم یو جونگ، را به مناسب برگزاری بازی‌های المپیک زمستانی به کره جنوبی فرستاد، نشان داد که در کار خود جدی است. او حتی یک گام بیشتر برداشت و در دیدار با چونگ اوی یونگ، مشاور امنیت ملی کره جنوبی، دعوتنامه دیدار با ترامپ را به او داد تا به واشنگتن ببرد و ترامپ هم بی‌معطلی به آن دعوتنامه پاسخ مثبت داد. در واقع، دعوتنامه جونگ اون درست همان چیزی بود که ترامپ نزدیک به سه دهه انتظار آن را می‌کشید و به همین جهت هم بود که بی‌معطلی پاسخ مثبت به جونگ اون داد و آن قدر از فرصت پیش‌آمده خشنود بود که در پیام‌های توئیتری‌اش با اطمینان خاطر از موفقیتش در دیدار با جونگ اون می‌گفت. ترامپ با این نحو خوش‌بینی بیش از هر چیز ذوق زدگی خود را از به دست آوردن این فرصت استثنایی نشان می‌داد و معلوم نیست که با وجود تجربه تجاری‌ تا چه مقدار خواهد توانست بیشترین بهر‌ه‌برداری را از این فرصت داشته باشد.
پیچ و خم دیپلماسی
واقعیت این است که جونگ اون با فرستادن دعوتنامه برای ترامپ نه تنها کار غیرمنتظره‌ای نکرده بلکه همان مسیری را ادامه داده که پیش از این توسط پدرش، «کیم جونگ ایل» شروع شده بود. جونگ ایل در سال 2000 بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا را دعوت به دیدار و مذاکرات مستقیم کرد، ولی کلینتون نپذیرفت و تنها مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا را به پیونگ یانگ فرستاد تا با کره‌ای‌ها بر سر توقف تولید موشک مذاکره کند. در واقع، کلینتون بر خلاف ترامپ به سرعت دعوتنامه رهبر کره شمالی را نپذیرفت، بلکه با فرستادن آلبرایت سعی کرد تا میزان رسیدن به توافقی با جونگ ایل را بسنجد و بعد هم معلوم شد اختلاف نظر بیش از آن است که بتوان به توافقی رسید. «جفری لوئیس»، کارشناس عدم گسترش سلاح هسته‌ای، در مورد روند مذاکرات آن موقع می‌گوید: «آنها در واقع بر سر یک موضوع گیر کرده بودند؛ کره شمالی حاضر بود فروش موشک را متوقف کند و حتی تولید موشک را هم پایان دهد اما حاضر نبود تا دست از موشک‌هایی بردارد که داشت.» دولت جورج بوش پسر، جریان مذاکره با کره شمالی را در قالب گروه شش جانبه قرار داد تا با مشارکت کره جنوبی، ژاپن، روسیه و چین، پیونگ یانگ نتواند انگیزه‌ای از به جریان انداختن مذاکرات مستقیم داشته باشد. باراک اوباما با وجود دست دادن با «رائول کاسترو»، رئیس‌جمهور کوبا، و تماس تلفنی با «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران، اما حاضر به تماس مستقیم با پیونگ‌یانگ نشد، چون به نظر او، جونگ اون «همان الگویی را دنبال می‌کند که از پدرش دیده‌ایم و پدربزرگش هم قبل از او انجام می‌داد.» «استیفن کولینسون» با این نحو مقایسه بین ترامپ و سه رئیس‌جمهور قبلی آمریکا به‌طور غیرمستقیم بی‌تجربگی ترامپ در پیچ و خم‌های دیپلماسی را متذکر شده و همین نیز موجب شده تا اطمینان چندانی به موفقیت او در معامله با کیم جونگ نداشته باشد.
به نظر می‌رسد که ترامپ برای معامله خود تنها یک شگرد دارد که «ریچارد برت» آن را به این صورت بیان می‌کند: «ترامپ عاشق هرج و مرج و گرد و خاک به پا کردن است تا با بددهانی تعادل دیگران را به بهم بزند. او می‌خواهد آنها را بی‌ثبات کند تا با خارج کردن آنها از منطقه امن، زمینه را برای دیکته کردن شرایط به آنها فراهم کند.» ترامپ دست کم با تعیین«مارک پمپئو» به جای «رکس تیلرسون» به عنوان وزیر خارجه آمریکا و آوردن «جان بولتون» به جای ژنرال «رابرت مک‌مستر» در مقام مشاور امنیت ملی، بر مبنای همین شگرد عمل می‌کند. پمپئو و بولتون هر دو از چهره‌های تندرو در میان جمهوری‌خواهان هستند به خصوص بولتون که طرفدار حمله به کره شمالی است و در ماه نوامبر هم با نوشتن مقاله‌ای در نشریه وال استریت ژورنال توسعه سلاح هسته‌ای کره شمالی را «تهدید قریب‌الوقوع» توصیف کرد و معتقد بود همین امر مبنای مشروعی به آمریکا می‌دهد تا ضربه نخست را به کره شمالی وارد کند. جالب اینجا است که بولتون در پیونگ‌یانگ با توصیفاتی نظیر «تفاله انسانی» و «زالو» شناخته می‌شود. انتخاب این دو با شرح برت از نحوه عمل ترامپ هم‌خوانی دارد به این معنا که ترامپ افرادی را برای ایجاد هرج و مرج و گردوخاک به پا کردن بر سر کار آورده تا شرایط خود را به جونگ اون تحمیل کند.
منبع: خبرگزاری فارس