kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۹۴۳۷
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۰

لاتاری از زاویه‌ای دیگر

فرزاد میرحمیدی

 فیلم «لاتاری» آخرین ساخته محمدحسین مهدویان و محصول همکاری مجدد این کارگردان و ابراهیم امینی به عنوان نویسندگان و سید محمود رضوی به عنوان تهیه‌کننده، اگرچه مانند فیلم قبلی ایشان «ماجرای نیمروز» (1395)، به لحاظ کارگردانی و سناریو نویسی قدرتمند نبود و حتی به لحاظ جلوه‌های ویژه بصری- تنها بخشی که برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین از سی و ششمین جشنوارۀ فیلم فجر شد- از فیلم «ایستاده در غبار» (1394) ضعیف‌تر می‌نمود، با این همه فیلم درخور توجه و مهمی است که در جشنوارۀ فیلم فجر آنچنان‌که باید دیده نشد.
اما از زاویه‌ای دیگر توجه به پیام و محتوای فیلم «لاتاری»، به ویژه با آغاز سال جدید و نامگذاری آن به عنوان سال «حمایت از کالای ایرانی» و مضمون غیرت نسبت به وطن، چه در زمین فوتبال و ورزش و چه در زمینۀ اقتصاد و حمایت از تولید داخلی، با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب و اولویت‌های ملی و میهنی، اهمیتی دوچندان می‌یابد. به طور محسوس در صحنه‌های پایانی فیلم، آنجا که موسی (مربی فوتبال امیرعلی و از رزمندگان دفاع مقدس) در حمایت از غیرتمندی امیرعلی که به خون خواهی نامزدش (نوشین) - که به دست قاچاقچیان در یکی از شیخ نشینان امارات متحده به قتل رسیده است - مسبب این وضع (قاچاق دختران به امارات) را به نوعی از قصور و غفلت خود می‌داند و می‌گوید؛
 «اون وقت (زمان جنگ) نذاشتم یک قرون پول از بیت‌المال جابه‌جا بشه. حتی با خودکار سازمانی امضای شخصی نزدم... حالا فقط غفلت کردم، حواسم نبود...»
 این غفلت و حواس پرتی دلسوزان و برخی مسئولان، از جمله در مسئله قاچاق، آنجا مهم‌تر می‌نماید که اتفاقاً پدر نوشین (آقا رضا) خود از تولید کنندگان داخلی بوده و احتمالاً تنها یک نمونه از هزاران نمونه‌ای است که به واسطۀ قاچاق پوشاک ورشکست شده، کارش به دست‌فروشی در خیابان کشیده و در نهایت برای خلاص شدن از پولی که نزول کرده مغبون و فریفته قاچاقچیان و شیخ نشینان فاسدی می‌شود که به گفتۀ مرتضی (دوست موسی در دوران دفاع مقدس و افسر امنیتی امروز) کارشان فقط فحشاء و قاچاق دختران جوان به این شیخ نشین نیست که در تمام زمینه‌ها از قاچاق اسلحه و مواد مخدر گرفته تا پول‌شویی و حمایت مالی از افراط‌گرایان تکفیری و داعشی برای خود چه بروبیایی که تشکیل نداده و چه برج‌ها که نساخته‌اند. برج‌هایی که به قول دوست دیگر موسی و مرتضی (راننده تاکسی مقیم دبی)، از فساد همین شیخ نشینان و مزدوری شان برای دولت‌های استعمارگر غربی از ریگزار‌های جنوب خلیج‌فارس سر برآورده‌اند؛
 «گول این برجها رو نخور، اینجا ریگزاره... همه چیزو با پول خریدن. برج، فوتبال، موزۀ لوور...»
 اما اهمیت این غیرتمندی و وطن‌دوستی که در «لاتاری» در قالب ناموس پرستی مطرح می‌شود از جنبۀ دیگری نیز مهم و قابل تأمل می‌نماید و آن زمان و شرایطی است که بر منطقه و خواه- ناخواه بر کشور ما تأثیر گذار است. در شرایطی که دشمنان قدیمی و قسم خوردۀ ما و در رأس آنها ایالات متحده و بریتانیا به واسطۀ مزدوران و ایادیشان در منطقه، کمر به شکستن نهضت آزادی‌خواهی و مقاومت مردم منطقه بسته‌اند و اینک که از برجام فقط نامی باقی مانده و نوک تیز هجمه‌های دشمنان، متوجه تحریم‌ها و ورشکستگی اقتصاد ایران به عنوان هستۀ مرکزی مقاومت و آزادی‌خواهی مردم منطقه است، اولویت در حمایت از تولید داخلی و ایجاد توازن در تجارت با دیگر کشورها- از چین و ترکیه گرفته تا اروپا و شیخ نشینان خلیج‌فارس- باید در مرکز توجه مسئولان نظام و دلسوزان وطن قرار گیرد. اینکه این بار غفلت و حواس پرتی این مسئولان به ویژه از معضل قاچاق و رانت‌های مافیایی و به ویژه در ورود کالای قاچاق، مسئله‌ای نیست که سال‌ها بعد حتی با منطق انقلابی و شیوه‌های دفاع مقدسی موسی و همرزمانش برطرف شود. چنان‌که در پایان فیلم، موسی به طریقی نمادین سردستۀ باند قاچاق دختران در دبی (هلال بن حمد) را به هلاکت می‌رساند و اگر این شیوه‌ها جوابگو باشند باید هم‌اکنون به عنوان راه‌حلی برای مبارزه با قاچاق ارز و کالا در ایران، از آن استفاده کرد.