پرهیز از پیوند دوستی(4/2)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چه کسانی را نباید به عنوان رفاقت و دوستی انتخاب کنیم؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال به عدم رفاقت و دوستی با یهود و نصاری اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
رابطه هدايتي کار هر کس نيست
صحبتِ عيسي و موسي و ديگر پيامبران الهي(عليهمالسلام) نيست. مثل اينکه درِ مغازهاي ميروي، ميخواهي از آن جنس بخري، رابطه تجاري داري، اينجا رابطه دوستي و رفاقتي مطرح نيست و ضرري هم براي تو ندارد. اگر مراد از اين جمله و عبارت اين است که ميخواهي بگويي: ما با هم رفيق هستيم و به نوعي پيوند محبتي و دروني داريم، اين را قرآن قبول ندارد. خدا اين را قبول ندارد. ولي اگر مراد تو اين است که رابطه ما با هم صرفاً يک رابطه ظاهري اجتماعي است، اشکالي ندارد. در باب رابطه هدايتي هم، يک شرط وجود دارد که بايد حواست را جمع کني و ببيني کار تو هست، يا نه.
2. اهل کتاب و کفّار
تا اينجا اين مسئله مربوط به يهود و نصاري بود. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياء»، در همين سوره مائده، آیه 57 ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياء» آنجا دو مورد از اديان الهي را که نسخ شدهاند، مطرح ميکند؛ اينجا بطور کلي اوّل اهل کتاب، بعد مدار را باز ميکند و بعد از چند آيه، ميگويد: «وَ الْكُفَّار» مطلب را توسعه ميدهد. يعني خيال نکن که نصرانيت و يهوديت در موضوع نهي، مدخليت دارند! آنچه مدخليت دارد مسئله تقابل بين پيوندهاي دروني اعتقادي شما است. مثلاً کسي هم که کمونيست است، شامل اين نهي از رفاقت ميشود چون او نصراني يا يهودي نيست ولي کافر که هستند! «وَ الکُفّار».
اعتقادات نبايد خراب شود!
اينکه خداوند مطلب را گسترش ميدهد، منظور چيست؟ معلوم است، چون اين رابطه دروني که بر محور محبّت است، روي پيوند دروني و اعتقادي انسان را تخريب ميکند. اين رابطه اثر سوء دارد. لذا مدار بحث را باز ميکند و ميگويد خيال نکني فقط نصرانيت و يهوديت اينطور هستند! آنها موضوعيت ندارند. عمده اين است که در رابطه محبتي، پيوند دروني اعتقادي انسان نبايد خراب شود. لذا ما را نهي ميکند.
ادامه دارد