فوتبال ایران به کجا میرود؟ چو عضوی به درد آورد روزگار...(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
زلزله منطقه غرب کشور، که بیش از هر جا استان مقاوم و قهرمانپرور کرمانشاه را دچار تلفات و خسارات کرد، ملت ایران را سخت متأسف و عزادار ساخت. مردم فهیم و مسئولیتشناس ایران نیز مثل همیشه و هر وقت که بخشی از سرزمین پهناور و جمعی از هموطنان خود با مشکل و گرفتاری روبهرو شده، سر از پا نشناخته و به مصداق «چو عضوی به درد آورد روزگار - دگر عضوها را نماند قرار»، با همه وجود و توان به میدان یاری و کمک شتافته، این بار و در واکنش به این حادثه دلخراش نیز، آرام و قرار نداشته و به مسئولیت و وظیفه خود عمل کردند. جامعه ورزش نیز در این ماجرا، همدوش و همراه با سایر اقشار و اصناف مردم، آنگونه عمل کردند که انتظار میرفت و خوانندگان محترم و علاقه مندان عزیز ورزش از واکنش و اقدامات ورزشکاران کشورشان، به ویژه چهرههای شاخص و نامدار آن در قبال زلزله اخیر مطلع هستند. جامعه ورزش این بار نیز عملا نشان داد که فراتر از هنرنمایی و افتخارآفرینی در میادین داخلی و بینالمللی ورزش به دیگر مسئولیتها و وظایف خود درقبال مردم و مملکت آگاهند و به هنگام و به وجه احسن، به آن عمل میکنند.
***
اهالی فوتبال همه از نتایج و سرنوشت تیم فوتبال جوانان ایران در مرحله مقدماتی مسابقات فوتبال آسیا با خبر هستند و نیازی به تکرار و ذکر مصیبت مجدد نیست! اما حتما نیاز هست که سوال کنیم فوتبال ما با این وضعیت، با این ساختار عقب مانده و مدیریت ابتدایی به کجا میرود؟ تیم جوانان ایران پس از 6، 7 ماه تمرین و اردو و تدارکات و... بالاخره چون موعد مسابقات فرا رسید، شال و کلاه کرده، روانه کشور اردن میشود تا در مسابقات مقدماتی جوانان آسیا شرکت کند. فوتبال ایران طی سالها و دورههای اخیر، علیرغم همه مشکلات و گرفتاریها، کم و بیش یک پای حضور در مرحله نهایی این مسابقات بوده و در دورههای آغازین هم- در دهه 50- جوانان ایران همواره یک پای فینال این مسابقات بوده است. تیم جوانان در این مسابقات با دو تساوی و یک پیروزی، از دور مسابقات و در واقع حضور در ادامه و مراحل بعدی این رقابتها حذف شد و علت اصلی حذف هم «عدم اطلاع از قوانین مسابقات» است؟!
به راستی که باید گفت هر دم از این باغ بری میرسد. راستی یعنی چه: «عدم اطلاع از قوانین مسابقات»؟!! آن هم در عصر و زمانه فعلی، که هر کس با یک «گوشی» در دست از اخبار گوشه و کنار دنیا با اطلاع است؟ وانگهی این اتفاق برای فوتبالی میافتد که جزو 32 تیم برتر جام جهانی آینده قرار دارد.
این اتفاق برای فوتبالی چهره میبندد که همین یک ماه پیش نوجوانانش در مسابقات جهانی، جزو 8 تیم برتر دنیا قرار گرفت... پس یعنی چه: «عدم اطلاع از قوانین و مقررات مسابقات»؟! معنیاش البته خیلی روشن است! پاسخ این سوال را حداقل این روزنامه و این قلم بارها نوشته و تکرار کردهاند، معنی و پاسخ این است که «صعود به جام جهانی» همه ما را به ویژه مسئولان فوتبال و متولیان ورزش را گول زده است و حسابی دارد ما را از واقعیات فوتبال ایران غافل میکند. واقعیت این است که فوتبال ما از حیث ساختاری و تشکیلاتی و توان مدیریتی «عقب» است و تا «جهانی بودن» فاصلهای زیاد دارد و برای «جهانی شدن» راه دراز و پرفراز و نشیبی در پیش دارد. در چنین فوتبالی سیستم و برنامهریزی، معنا ندارد و هر آنچه در آن رخ میدهد از قرار گرفتن نوجوانان جزو هشت تیم برتر دنیا گرفته تا حذف مضحک تیم جوانان از دور مقدماتی قهرمانی آسیا، آن هم به خاطر «عدم اطلاع از مقررات و قوانین» و حتی صعود به جام جهانی، نه بر اساس برنامه و مدیریت و پیشبینی و... بلکه همینطوری و به زبان ساده و همه فهم «الکی»! رخ میدهد.
خوانندگان محترم روزنامه کیهان به ویژه مخاطبان عزیز این سطور میدانند که همین دو، سه هفته پیش، هم در این ستون تاکید کردیم که صعود تیم فوتبال نوجوانان تا مرحله 8/1 نهایی مسابقات جهانی برای هر ایرانی باعث سربلندی و افتخار است، اما مراقب باشیم، به ویژه مسئولان محترم ورزش مواظب باشند در دام «خودفریبی» نیفتند و این موفقیت و نظیر آن را به حساب برنامهریزی و پیشبینیهای دقیق و لاجرم «خروجی طبیعی» این فوتبال قرار ندهند. پیش از این وقتی صعود تیم ملی به جام جهانی 2018، قطعی شد، باز هم همین مضمون را تکرار کردیم که صعود فوتبال ایران به جام جهانی و قرار گرفتن آن جزو 32 تیم برتر فوتبال دنیا، بدون تردید برای هر ایرانی باغیرت که علاقهمند به سرفرازی ملت و ملک ایران در همه عرصهها و حوزه هاست، یک افتخار و غرور ملی به حساب میآید، اما باز آنجا هم نوشتیم و به سهم خود هشدار دادیم که همه مراقب باشیم و به ویژه مسئولان محترم ورزش و فوتبال به ورطه غفلت و خودفریبی گیر نیفتند که صعود به جام جهانی محصول برنامهریزی و کاری حساب شده و خروجی طبیعی فوتبال ایران و لیگ برتر و... است.
در هر دفعه و به هر بهانهای تاکید کردهایم اینطور موفقیتها و پیروزیها در دل خود یک «پیام مشترک» و پنهان دارد و آن این است که میگوید این فوتبال که هنوز از ساخت و تشکیلات محکمی برخوردار نیست، بر آن برنامه و دلسوزی و آیندهنگری حاکم نیست، این فوتبال که هنوز هیچ کس، به ویژه مدیران و مسئولان آن، قدر سرمایههایش را نمیدانند و «کفران نعمت» میکنند، آنقدر از توان ذاتی و استعداد خدادادی بهرهمند و برخوردار هست که بتواند علیرغم همه ناداشتهها و محرومیتها- و مهمترینش محرومیت از برنامهریزی و مدیریت درخور و دلسوزی لازم و بالاخره ساختار و تشکیلات متناسب و...- اینجا و آنجا بزرگی کند، پیروزیآور باشد و افتخارآفرینی نماید، بر لبان مردم علاقهمند، لبخند شادی بنشاند و از مسئولان محترم ورزش و فوتبال خواستهایم، دور از هیاهو و خودفریبی و تبلیغات و شلوغ کردن و... این «پیام» را دریافت کنند و بر مبنای آن ضمن حفظ و تقویت «داشتهها» در پی جبران و ترمیم «ناداشته ها و کمبودها»ی آن باشند اما متاسفانه گویا آن پیام به گوش مسئولان ورزش و متولیان فوتبال نرسیده، آنها کماکان در حال و هوای «نتیجهگرایی» و «الکی خوشی» و «توجیهگری و بهانهتراشی» و... گرفتارند و با این وصف و حاکمیت این بینش و منش، فاصله فوتبال ما از «استانداردهای جهانی»، و...؛ بیشتر و بیشتر میشود، اگرچه صد بار دیگر به ضرب و زور امثال کروش، به جام جهانی صعود کنیم!