اخبار ویژه
40 نماینده جدا شدند فراکسیون «امید» منحل شد
فراکسیون «امید» به پایان راه رسید. گردانندگان این فراکسیون پس از چند بار کاهش اعضا اکنون تصمیم گرفتهاند نام فراکسیون را از «امید» به «اصلاحطلبان» تغییر دهند.
روزنامه آرمان با پیشبینی انحلال فراکسیون موسوم به امید نوشت: این روزها ابرهای تیره در برخی نقاط در حال حرکت است؛ ابرهایی که دیگر مانند قبل بارانی با خود ندارند تا نمایانگر طراوت و روزهای خوب باشند. انتقادات به فراکسیون امید زیاد شده است. واقعیت این است که ائتلاف به معنی حضور همه اعضا از یک طیف و گروه نیست، بلکه حضور افراد دارای محبوبیت از طیفهای مختلف در ائتلاف برای رسیدن به هدف، یعنی پیروزی است. چنانکه اگر اصلاحطلبان به پیروزی طیف خود به تنهایی اعتقاد داشتند، هیچگاه اقدام به دعوت از اصولگرایان میانهرو نمیکردند تا امروز با مشکلاتی مواجه شوند که شاید تصور آن را نداشتند. غیرقابل انکار است که محمدرضا عارف در جایگاه ریاست فراکسیون امید تلاش زیادی برای وحدت اعضای این فراکسیون در مجلس دارد، اما زمانی شرایط به سمتی حرکت میکند که نه جای نقد به رفتار اعضای فراکسیون است و نه میتوان ادعا کرد که وحدت کامل در فراکسیون امید برقرار است. مانند ماجرای رأی به وزیر علوم که در نهایت منجر به تصمیم غیرفراکسیونی شد. از معرفی کابینه در مرحله اول و رأی ندادن به حبیبالله بیطرف گرفته تا به اجماع نرسیدن در مورد رأی دادن یا ندادن به منصور غلامی و یا نمونه واضحتر آن رای ندادن به عارف برای ریاست مجلس که هنوز علت این تصمیم فراکسیون امید مشخص نیست، همه و همه موضوعاتی قابل بحث و بررسی هستند. دو سال از عمر فراکسیون امید میگذرد و شرایط این فراکسیون به مثابه پایان ماه عسل است که در آن اختلافات به تدریج نمود پیدا میکند. برخی اعضا صراحتا اعلام کردند مواضعشان متفاوت از اصلاح طلبان یعنی اکثریت اعضای فراکسیون است و برخی دیگر ترجیح دادند سکوت کنند، اما در زمان رأیگیری هر آنچه خواستند انتخاب کنند عارف شاید بیش از دیگران از عدم انسجام در فراکسیون امید ضرر کرد، چنانکه چندی قبل از کسانی که با فهرست امید وارد مجلس شدند و راه خود را جدا کردند، گلایه و بر ضرورت انتشار فهرست تاکید کرد.
ناصر قوامی نماینده مجلس ششم به آرمان گفت: «به نظر من بهترین راه این است که آقای عارف فراکسیون امید را منحل کرده و یک فراکسیون اصلاح طلبان تشکیل دهند. در این صورت مشخص خواهد شد که چه کسانی به اصلاحطلبان وفادار هستند.» قوامی با تاکید بر اینکه فراکسیون امید در این مدت بسیار ناتوان بوده، گفت: «مشکل این فراکسیون آن است که از ابتدا راه را اشتباه رفتند.»
در همین حال سایت «فرارو» در گزارشی نوشت: دو سال از آغاز به کار فراکسیون امید میگذرد اما اصلاحطلبان بهارستان نتوانستهاند انتظار همطیفان خود را جلب کنند. بعد از اینکه محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید در جلسه رأی اعتماد وزرای علوم و نیرو اعلام کرد که این فراکسیون نتوانسته به جمعبندی برسد که به غلامی گزینه پیشنهادی وزارت علوم رای اعتماد بدهد یا خیر و اعضای فراکسیون میتوانند آتش به اختیار عمل کنند، بر شدت انتقادها به عملکرد آنها افزوده شد.
مدتی قبل نایب رئیس فراکسیون مستقلین که خود با لیست امید وارد مجلس شده بود به نکاتی اشاره کرد که حاکی از ضعفها و شکافهای جدی در فراکسیون امید بود. غلامعلی جعفرزاده با اشاره به برخی انتقادها نسبت به عدم همراهی تعدادی از اعضای «لیست امید» با این فراکسیون در مجلس دهم و تاسیس فراکسیونی به عنوان «مستقلین» اعلام کرد، واقعیت این است که از همان روز نخست که وارد مجلس شدیم، احساسمان این بود که قول و قراری که در انتخابات با مردم داشتیم، با این فراکسیون امید محقق نمیشود.
وی گفت: دلایل بسیاری وجود دارد که چندان تمایل به اظهارنظر درباره آن ندارم. قطعا برای همه اعضای این فراکسیون احترام خاصی قائلم و اما واقعیت این است که به اصطلاح یک نوع «گپ» یا «شکاف» در این فراکسیون دیده میشود.
همچنین عبدالرضا هاشمزایی عضو فراکسیون امید به فرارو گفت: «زمانی که وارد مجلس شدیم در جلسات نخست فراکسیون، حدود 120 نفر حضور داشتند که این نتیجه آن ائتلاف بود. اما آرام آرام هر جلسه این تعداد کمتر شد و متوجه شدیم که اصولگرایانی که ما آنها را در لیست امید قرار داده بودیم فراکسیون مستقلین را تشکیل دادند. به هرحال تعداد فراکسیون امید از آن عدد اولیه کاهش پیدا کرد و به 85 نفر رسید.
او افزود: «در زمان رای اعتماد وزرا دولت دوازدهم، فراکسیون امید با برخی افراد به شدت مخالفت کرد و حتی اگر به تعداد مخالفان این وزرا مراجعه شود میبینید که حدود 80 نفر مخالفت کردند. البته نمیخواهم بگویم که همه اینها از فراکسیون امید بودند اما به هر حال ما رای منفی دادیم اما با توجه به اینکه بعضا برخی افراد رای غیر فراکسیونی میدهند و ما هم تعدادمان زیاد نیست، نمیتوانیم حرفمان را به کرسی بنشانیم.»
آقای ظریف! کابوس سوریه را مدافعان حرم برطرف کردند و نه مذاکره
همکار سابق نشریات اصلاحطلب و مشاور کروبی میگوید ظریف دچار رویااندیشی است.
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: «محمدجواد ظریف در توئیتر اعلا کرد: به هر اندازه که در پایان دادن به کابوس سوریه از طریق گفتوگویی فراگیر نزدیک میشویم، همین کار را برای یمن هم باید انجام دهیم. نباید بحران تازهای به وسیله بمباران، تهدید و یا استعفا تحمیل شود. هیچ بحرانی نیست که با دیپلماسی قابل حل نباشد. ما یک بار آن را ثابت کردیم.
آقای ظریف - حال شما خوبه؟
در پایان دادن به کابوس سوریه از کدام گفتوگوی فراگیر حرف میزنید؟!
ظاهرا بعد از شکست برجام مبتلا به رویااندیشی شدهاید!
کابوس سوریه با سرانگشت تدبیر و رشادت سردار سلیمانی و نیروهای تحت امر ایشان و امثال محسن حججیها مرتفع شد. شما و دیپلماسی تعامل و گفتوگویتان کجای این ماجرا بودید که اینک از میانه راه رسیده و غنیمت جنگی میطلبید؟!
هاآرتص: اسرائیل نباید با تحریک عربستان به جنگ حزبالله برود
یک روزنامه صهیونیستی با لحنی هشدارآمیز نوشت: اسرائیل باید مراقب باشد تا با طناب عربستان سعودی وارد چاه جنگ با حزبالله و ایران که سرانجام آن معلوم نیست، نشود.
هاآرتص به قلم دانیل شاپیرو سفیر سابق آمریکا در اسرائیل نوشت: با وجود آنکه استعفای ناگهانی سعد حریری به تهدیدهای حزبالله علیه اسرائیل نیز ربط پیدا میکند اما با این وجود اسرائیل نباید با تصمیمات عجولانه ریاض وارد یک رویارویی زودرس با حزبالله و ایران شود. سعد حریری در حالی از پست خود استعفا داد که هیچ وقت در خدمترسانی به کشورش دست برنده نداشت، او حتی با کمک عربستان یک امپراطوری اقتصادی و مالی بزرگ نیز برای خودش در منطقه فراهم آورد.
هاآرتص در ادامه مینویسد: بعد از ملک عبدالله، ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود و فرزندش محمدبن سلمان شمشیر مخالفت با ایران و منافع منطقهای آن را از رو بسته و تصمیم گرفتند با ایران در یمن، سوریه و لبنان رویارو شوند. پس از آن بود که مصایب جدی حریری آغاز شد. البته با آغاز جنگ داخلی سوریه، روند توازن قدرت در لبنان نیز رو به وخامت گذاشت چرا که حزبالله با کمک تسلیحاتی ایران بر حمایت نظامی از بشار اسد افزود در نتیجه آینده بشار اسد هم با حمایتهای ایران و حزبالله تقویت و تثبیت شد.
سعودیها دریافتند که با ادامه حکومت بشار اسد در سوریه و شکست شورشیان آن کشور که از قضا تحت امر عربستان هم هستند، دیگر نمیتوانند کاری در آن کشور از پیش ببرند و لذا به ناچار متوجه لبنان شدند و امیدوارند قافیه سیاست خارجی خود را حداقل در آن کشور از دست ندهند.
به همین دلیل، سعودیها این بار با بیرون کشیدن سعد حریری از مدار قدرت در لبنان سعی دارند مسئولیتهای این تصمیم شخصی خود را به عهده حزبالله بیاندازند.
آنها سعی میکنند حزبالله را به یک جنگ مستقیم با اسرائیل سوق دهند اما اسرائیل باید هوشیاری خود را حفظ کرده و مستقل از عربستان تصمیم بگیرد و دقیقا بررسی کند که آیا زمان واقعی برای این رویارویی با ایران فرا رسیده است یا خیر؟
سران اسرائیل باید مراقب باشند تا خود را به واسطه مانورهای متحدان منطقهای خود در ریاض وارد یک جنگ زودرس با ایران نکنند چون هنوز نمیتوان آینده مشخصی برای این جنگ تصور کرد.
برخی رسانهها در داخل به سربازان دشمن تبدیل شدهاند
برخی رسانهها و سیاسیون به مثابه شوالیههای آمریکا و فرانسه در داخل عمل میکنند.
روزنامه جوان در یادداشتی در اینباره نوشت: رئیسجمهور فرانسه که ظاهراً در پروسه تقسیم کار میان اتحادیه اروپا و آمریکا وظیفه زمینهسازی برای برجام موشکی و تعدیل راهبردهای منطقهای ایران را برعهده دارد، در جریان سفر به امارات در واکنش نسبت به دفاع انصارالله از مردم مظلوم یمن بدون ارائه هیچ سندی با ادعای اینکه موشکهای شلیک شده به سمت عربستان به وضوح ایرانی است، اظهار میدارد نگرانیهای شدیدی درباره ایران وجود دارد که باید درباره آن مذاکره کنیم. او که ظاهراً در حال برنامهریزی برای سفر به ایران است، پا را فراتر از این گذاشته و با استناد به مذاکرات هستهای مطرح میکند که در صورت نیاز باید تحریمهای جدیدی علیه ایران در این عرصه اعمال شود.
آنچه درمورد سیاستهای راهبردی اروپا و آمریکا در ورای تهدیدنمایی نسبت به توان هستهای و یا موشکی ایران قابل ذکر است، توجه به این نکته است که نگرانی آنها نه نسبت به تهدید ایران، بلکه ناشی از این واقعیت است که از منظر قدرتهای سلطه، کشور مستقلی مانند ایران نباید از آنچنان ظرفیتی در عرصههای صنعتی و یا نظامی برخوردار باشد که به عنوان یک الگو در میان نظامهای سیاسی مطرح باشد.
اما فراتر از اهداف آمریکاییها و اروپاییها در زمینهسازی برای این مذاکرات و دستاوردهایی که برای آنها دارد، مواضع عوامل رسانهای و برخی جریانهای داخلی برای بسترسازی و توجیه فشارها و تهدیدات آنهاست که متأسفانه در عین بهرهگیریهای دشمنان، در تضعیف و تخریب روحیه نیروهای داخلی و تودههای مردم نقشی اساسی دارد که شاید در عرصه مذاکرات هستهای در این منظر هزینههای سنگینی بر نظام متحمل شد.
مشابه همان مواضع این روزها در مورد بحث موشکی در داخل مطرح میشود. اخیراً روزنامه زنجیرهای آرمان، که به انعکاس مواضع مشوش در میان رسانهها شهره است، در مطلبی تحت عنوان «اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی» به قلم یکی از اعضای کارگزاران، تلاش کرده است با محق جلوه دادن اروپاییها در تحمیل مذاکرات موشکی، عملاً بر القائات آنها نسبت به اتهاماتی که در مورد اقدامات طبیعی ایران در ارتقای توان موشکی دنبال میکنند، صحه بگذارد و نهایتاً ایران را به پذیرش برجامی دیگر توصیه کند.
آیا انجام مذاکرات هستهای و پذیرش برجام، اقدامات فزونطلبانه آمریکاییها و اروپاییها را متوقف کرد که مذاکرات موشکی متوقف کند، اتفاقاً طرح برجام موشکی متعاقب برجام هستهای مطرح و به اذعان غربیها با هدف الگوسازی از همان مذاکرات مطرح میشود.
ایشان مدعی است که اگر ما برجام موشکی را نپذیریم، اروپاییها هم ممکن است با مواضع تند و تیز آمریکاییها همراهی کنند. بسیار سادهاندیشی است که ما مواضع اصلی اروپاییها و آمریکاییها را اینگونه متفاوت ببینیم، اروپاییها و آمریکاییها همانگونه که در مراکز نظریهپردازی و رسانههای خودشان اعلام کردهاند، در مواجهه با ایران نقش پلیس خوب و بد را ایفا میکنند و هر دو در مهار اقتدار و نفوذ منطقهای ایران نگاه واحد دارند و معطوف کردن هدف آنها به مهار توان هستهای و یا موشکی ایران سادهاندیشی مضاعفی است، چرا که آنها قدرت مستقلی نظیر ایران را برنمیتابند.
آیا برای توسعه توان نظامی رقبای منطقهای ما حدی وجود دارد که برای توان موشکی ما حدی قائل شویم؟ آخرین تجهیزات روز نظامی و پیشرفته آمریکاییها در اختیار صهیونیستها و سعودیها قرار گرفته است و آنها هم از تهدید مستقیم ایران ابایی ندارند، آیا در آن صورت توقف فرآیند توسعه و تکمیل اقتدار نظامی همان میشود که سرمقالهنویس روزنامه آرمان توصیه میکند که البته خوشحالی و رضایت حکام نورسیده سعودی را به دنبال خواهد داشت.