بازی ترامپ با جاهطلبی ولیعهد عربستان «پیوند اعراب و اسرائیل» مأموریت بنسلمان
زهرا عباسی
چندی است که کشورهای مرتجع عربی حومه خلیجفارس برای عادی سازی و حتی بهبود روابط با رژیم صهیونیستی لحظه شماری میکنند. این کشورها از هر فرصتی برای نشان دادناشتیاق خود برای نزدیکی به تلآویو استفاده میکنند و این کار را به صورت علنی و آشکار انجام میدهند. اگر در گذشته این روابط مخفی و به دور از چشم رسانهها صورت میگرفت اما امروز، اعراب از علنی کردن روابط خود با رژیم اسرائیل واهمهای ندارند و به آن افتخار هم میکنند. این حقیقت تلخ و غیر قابل باور به غیر از شیخنشینهای حاشیه خلیجفارس، کشورهای زیادی را شامل میشود به نحوی که چندی پیش مشاور سابق دولت عربستان و مدیر مرکز پژوهشهای راهبردی و حقوقی در جده اعتراف کرد که 22 کشور عربی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با یکدیگر رقابت میکنند و منتظر چراغ سبز تلآویو هستند. نمونههایی از این دست برای نشان دادن تمایل اعراب برای برقراری رابطه با این رژیم و عادیسازی مناسبات، بسیار زیاد است. دیدار وگفت وگوی مکرر مقامات عربستانی با سران صهیونیست از جمله گفت و شنودی که از سوی مرکز مطالعات خاور دور واشنگتن بین شاهزاده «ترکی الفیصل» رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان سعودی و ژنرال «یعقوب عمیدور» مشاور سابق امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در واشنگتن برگزار شد، یکی از این نمونههاست. در این مناظره ژنرال اسرائیلی به صراحت از عربها خواست تا مسئله فلسطین را فراموش کنند و آن را لازمه همکاری با رژیم صهیونیستی عنوان کرد. وی همچنین همکاری بین تلآویو و کشورهای عرب را ضرورتی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه ارزیابی کرد و گفت، در صورتی که صلح و سازش بین کشورهای عربی و اسرائیل محقق شود، با خطر نفوذ ایران در منطقه مقابله خواهد شد. شاهزاده ترکی الفیصل نیز در این مناظره چیزی کمتر از مقام صهیونیستی مایه نگذاشت و حتی برای خشنود کردن صهیونیستها، به آنان وعده داد که با اندیشه عربی و اموال یهودی میتوانیم دوشادوش هم به پیش رویم و در عرصههای مختلف به موفقیت برسیم.
«انور عشقی» ژنرال بازنشسته سعودی نیز از دیگر مقامات سعودی است که بااشتیاق، آمادگی خود برای گفتوگو با صهیونیستها را اعلام و سفر محرمانهای هم به تلآویو داشت و با سران صهیونیستی در مسیر عادی سازی روابط با اسرائیل دیدار و گفتوگو کرد. بر طبق اسنادی که «ویکیلیکس» در باره عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی منتشر کرده، روند نزدیکی تلآویو و ریاض به سالهای میانی دهه ٩٠ برمیگردد که عربستان برخی از شرکتهای مرتبط با اسرائیل را از فهرست تحریمهای خود خارج کرد. نزدیکی میان رژیم صهیونیستی و عربستان در سال ٢٠٠٢ و با ارائه طرح صلحی در مورد مسئله فلسطین از سوی ریاض قوت گرفت و در سال ٢٠٠٥ نیز با برداشتهشدن تحریمها این روند همچنان رو به رشد بود. «مئیر داگان»، رئیس اسبق موساد نیز در سال ٢٠١٠ میلادی برای انجام مذاکراتی مخفی درباره برنامه هستهای ایران به عربستان سفر کرد. اما طبق اسناد ویکی لیکس، نقطه عطف روابط دو رژیم، سفر «محمد بن سلمان»، ولیعهد رژیم سعودی به فلسطین اشغالی است که مهمترین قدم در چارچوب روابط مخفی و نیمه پنهان دو رژیم به شمار میرود. زمانی که محمد بن سلمان در خرداد ماه سال جاری با کودتا، «محمد بن نایف »را از ولیعهدی خلع کرد، آمریکا به سرعت آن را تایید کرد. این مسئله نشان از نوعی زدو بند سیاسی بین بنسلمان و «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا داشت چرا که محمد بن نایف سالها به عنوان گزینه نخست آمریکا برای پادشاهی به شمار میرفت و قطع حمایت آمریکا از وی، نشان دهنده نوعی معامله بین ریاض و واشنگتن بود. معاملهای که البته، هزینههای سنگین آن، روی دوش مردم عربستان سنگینی خواهد کرد. به نظرمی رسد که ترامپ حمایت خود از کودتای بن سلمان را به تسریع روند شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی بن سلمان مشروط کرده است. به همین دلیل، ریاض به عنوان محور ارتجاع عرب، روی تقویت مناسبات این کشورها و رژیم صهیونیستی، متمرکز خواهد شد.
جالب توجه این است که محافل رژیمصهیونیستی اکنون به چنین تمایلی نیاز دارد و به همین دلیل، از خود تمایل و اشتیاق زیادی نشان میدهند و این تمایلات را کلید روابط مستقیم با جهان عرب میدانند. شعار صهیونیستها این است که ریاض و تلآویو با هم میتوانند خاورمیانه بهتری بسازند. بحرین کشور دیگری است که در مسابقه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گوی سبقت را از کشورهای عربی ربوده است. این اشتیاق چنان است که رژیم صهیونیستی، چندین هیئت به بحرین اعزام کرد، که از جمله آنها، یک هیئت ورزشی صهیونیستی بود. این هیئت در نشستهای مجمع عمومی فدراسیون بینالمللی فوتبال در منامه، حضور یافت که با خشم گسترده بحرینیها مواجه شد. در دی ماه گذشته نیز هیئتی از خاخامهای یهودی جنبش «حباد» که یکی از افراطیترین و متعصبترین جنبشهای یهودی- صهیونیستی علیه اعراب به شمار میرود و مقر آن در شهر نیویورک آمریکا است به بحرین سفر کرد و اعضای این هیئت در مراسمی با حضور مقامات رژیم آل خلیفه، به رقص و پایکوبی پرداختند. روابط مصر با رژیم صهیونیستی هم که جای ویژه خود را دارد. این رژیم از زمانی که مصر موجودیت نامشروعش را به رسمیت شناخت و پیمان کمپ دیوید را امضا کرد، صمیمیترین روابط در بین کشورهای عربی را با مصر داشته و دارد، روابطی که با تغییر روسای جمهوری و تحولات حاصل از انقلاب مردمی نه تنها کمرنگ نشده، بلکه بیشتر هم شده است. در واقع «انورسادات» با امضای همین پیمان که به صلح مصر و اسرائیل معروف شد، بذر اولیه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را کاشت. در تاریخ عادی سازی روابط مصر با رژیم صهیونیستی، نام سه رئیسجمهور در صدر قرار دارد که عبارتند از «انور سادات»، «حسنی مبارک» و «عبدالفتاح السیسی». صلح با رژیماشغالگر را انور سادات کلید زد، حسنی مبارک توسعه داد و السیسی نیز درصدد گسترش این مناسبات است.
زمانی بود که عربها واقعا مخالف عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بودند و برای بازپسگیری حقوق غصب شده فلسطینیان چهار جنگ را برضد اسرائیل به راه انداختند، در آن زمان رژیم صهیونیستی و غرب از اعراب التماس میکردند شد که با این رژیم وارد مذاکره شوند، اما اکنون شرایط کاملا معکوس شده است، و عربهای مرتجع هستند که برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی تلاش میکنند، رژیم صهیونیستی از آنجا که اشغالگر و نامشروع بوده از همان ابتدا توسط کشورهای منطقه مورد تحريم قرار گرفت. این رژیم به طور طبیعی، با كشورهاي حامی خود در آن سوی جهان همچون آمريكا و كشورهاي اروپايي ارتباط داشت، اما به رسميت شناخته نشدن آن از جانب كشورهاي اسلامي، یک چالش واقعی و بزرگ برای این رژیم است و به همين علت، تلاش ميكند تا با حيلهها و ترفندهاي مختلف، اين كشورها را به خود جذب و مسئله فلسطين را از فكر و انديشه آنها دور كند.
به هر حال، موضوع عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی، امیدی است که سران رژیم اسرائیل در دوره ریاست جمهوری ترامپ، بدان دل بستهاند. کاخ سفید نیز تلاش میکند این امید صهیونیستها را با جاهطلبی محمدبن سلمان گره بزند و رؤیای 70 ساله سران اسرائیل را در منطقه محقق کند.