kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۷۲۸۰
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۳

گزارش روزنامه حامی دولت از بی‌رمقی روز صادرات(خبر ویژه)




«روز ملی صادرات چندان رمقی نداشت، دلیل آن شاید وضعیت نه چندان مساعد صادرات باشد. شاید اصولا به همین دلیل بود که رئیس‌جمهور باز هم در این روز غایب بزرگ لقب گرفت. از بین وزرا و مسئولان اقتصادی نیز جای بسیاری خالی بود.». روزنامه تعادل از روزنامه‌های حامی دولت ضمن انتشار خبر فوق نوشت: احتمالا اکثر این افراد ترجیح می‌دادند، پاسخی به مشکلات مزمن صادرات ندهند. افرادی که در جلسه حضور داشتند بهتر از هر کس می‌دانستند که صادرات غیرنفتی از اوایل دهه 90 تقریبا درحال درجا زدن است. یک گام جلو و یک گام عقب رفتن طبیعتا صادرات را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند.
با این وجود تنها یک موضوع در این جلسه را می‌توان امیدوار‌کننده دانست؛ صحبت‌های وزیر صنعت، معدن و تجارت. محمد شریعتمداری به جای حرف‌های تکراری به یک مسئله اساسی‌اشاره داشت؛ نهادهایی که قرار است نقش تسهیل‌کننده در زمینه صادرات غیرنفتی را داشته باشند اصولا کارکردی جز هدف اصلی خود پیدا کرده‌اند. وی این بحث را از سازمان توسعه تجارت آغاز کرد سپس به اتاق بازرگانی تعمیم داد. سازمان توسعه تجارت مدت‌هاست که دیگر به عنوان خانه صادرکنندگان شناخته نمی‌شود و به جای تسهیل امور صادرکنندگان عملا تنها اقدام به توجیه ضعف در رشد صادرات غیرنفتی می‌کند و پشت آمار رشد اقتصادی 20 ساله مخفی می‌شود بدون آنکه متوجه باشیم، حجم صادرات غیرنفتی نسبت به اوایل دهه 90 چندان تغییری نکرده است. اگر میعانات گازی و صادرات پتروشیمی که به مدد نرخ خوراک صورت می‌گیرد در نظر گرفته نشود، آن وقت به واقعیت‌های صادرات پی خواهیم برد.
در عین حال انتقادهای شریعتمداری به اتاق بازرگانی نیز جای تحلیل زیادی دارد. وی در سخنرانی خود صراحتا اعلام کرد که اتاق بازرگانی نیز در جایگاه خود نیست و باید به جایگاه خود برگردد.
مثال وی این بود که در سایر کشورها اتاق‌های بازرگانی خود اقدام به تاسیس شرکت‌ها و مراکز بزرگ بازرگانی به وسیله اعضایشان می‌کنند و همین شرکت‌ها با سرشکن کردن هزینه‌ها به اقتصاد و تجارت کشور رونق می‌دهند. اما اتاق بازرگانی در ایران عملا کار خود را به جلسات با طرف‌های خارجی در قالب پذیرش یا اعزام هیئت خلاصه کرده است.
تاسیس شرکت‌های بزرگ و کنسرسیوم‌ها نیاز به فعالان بخش خصوصی واقعی و بزرگ دارد. اگر می‌خواهیم اتاق به جایگاه واقعی خود بازگردد، لازم است این سؤال مطرح شود که چند درصد از سردمداران اصلی اتاق بازرگانی امروز سابقه دولتی دارند و چند درصد از بخش خصوصی آمده‌اند؟
آن فعالان بخش خصوصی سابقه مدیریت چه شرکت‌هایی با چه حجم از تجارت را دارند؟ آیا می‌توان انتظار داشت وقتی مسئولیت بر عهده یک فرد دولتی است، شرکتی با دیدگاه بخش خصوصی واقعی تشکیل شود؟ آیا بهتر نبود دولتی‌هایی که به توسعه صادرات غیرنفتی علاقه‌مند هستند به جای اتاق بازرگانی به سازمان توسعه تجارت و نهادهای دولتی می‌رفتند؟