«بیـکاری» ، سدی در برابر ادامه تحصیل و نخبگی!
ثبتنام برای بیست و ششمین جشنواره انتخاب دانشجوی نمونه کشور از چند روز پیش آغاز شد و تا ۳۰ مهرماه ادامه دارد. کلیه دانشجویان متقاضی دانشگاههای دولتی، غیر انتفاعی و پژوهشگاههای تابعه دو وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین دانشگاههای
پیام نور و فرهنگیان میتوانند با مراجعه به تارنمای
nemooneh.saorg.ir نسبت به ثبتنام در این جشنواره اقدام کنند.
پیشتر و در سال 1394 اعلام شد که جوایز این دانشجویان نیز ارتقا داده شده است و برای دانشجویان نمونه جوایز نقدی، امکان ادامه تحصیل بدون آزمون در مقاطع بالاتر، امکان فرصت مطالعاتی به دانشجویان دکتری در خارج از کشور پیشبینی شده که تمام هزینههای فرصت مطالعاتی آن نیز تامین خواهد شد. این دانشجویان همچنین به بنیاد ملی نخبگان معرفی خواهند شد.
اما در ادامه این فرایند به مشکلات پیشروی نخبگان دانشجویی میپردازیم.
در درجه اول، امکانات و تسهیلات مالی برای نخبگان و جذب سریع در کارهای اجرایی مهم است. به نظر میرسد در کشور ما هدیه نقدی، حتی یک اتومبیل معمولی یا چند میلیون به صورت یکجا، ارزش بیشتری دارد؛ چراکه هر فردی در درجه اول امنیت شغلی برایش مهم است و تامین مال حداقلی نیز جزو اولین نیازهای او خواهد بود؛ در مرتبه بعد نیز تحصیل بدون دغدغه برای نخبگان فراهم میشود.
دانشجوی نخبهای که از بین جمعیت کثیری انتخاب میشود حتی نسبت به آتیه شغلی خود هیچگونه تضمین حداقلی ندارد؛ حال این دانشجو چرا نباید با دریافت پیشنهاد از هر کشور و با هر هزینهای مهاجرت را انتخاب کند؟
در این بین یکی از جوایز مدنظر برای نخبگان، امکان ادامه تحصیل بدون آزمون در مقاطع ارشد و دکتری است. حال سؤالی که در اینجا مطرح میشود آن است مگر فارغالتحصیلان ارشد و دکتری تضمین شغل دارند؟ در همین برهه کنونی شاهد بیکاری چندین هزار فارغالتحصیل در مقاطع ارشد و دکتری هستیم. از طرف دیگر با رواج دانشگاههای متنوع پردیس، آزاد، علمی کاربردی و... شاهد ایجاد زمینه برای تحصیل مسئولانی شدهایم که ذرهای از تلاش و استعداد نخبگان را نداشتهاند.
به گزارش خبرنامه دانشجویان؛ مکملهای بیکاری دانشجویان هم جالب است؛ تامین هزینه فرصت مطالعاتی در شرایطی که نه دانشجو را به ماندن ترغیب و نه آنها تاکنون توانستهاند دستاوردی کاربردی لااقل در زمینه علوم انسانی داشته باشند، امری معقول تلقی نمیشود.
البته در کنار عوامل فوق و ضعف در نگهداری نخبگان در مقاطع کوتاه مدت و با تسهیلات مالی، متاسفانه در زمینه فرهنگی و بلندمدت نیز ناموفق بودهایم. بسیاری از دانشجویان و نخبگان صرفا بخاطر غربزدگی و تجربه محیط جدید مهاجرت میکنند.
از سوی دیگر ورود فرهنگ آقازادهگی و انتساب آقازادهگان به سمتهای مختلف مدیریتی کشور نقش مهمی در دلسردی نخبگان از ماندن و خدمت به کشور خود دارد. تعبیر شایستهسالاری در تغییرات نیز کنار رفتن یک مسئول و ورود اقوام یا دوستان وی در آن مقام است.
در همین راستا میشود به نقاط ضعف بنیاد ملی نخبگان نیز اشاره کرد؛ مورادی از جمله تسهیلات و حمایتهای مالی ضعیف در عین ارائه کارهای علمی و پژوهشهای بزرگ و زمانبر، بروکراسی اداری خستهکننده برای دریافت این تسهیلات، چارچوب بسته و محدود برای جذب نخبگان کشور، تعهد عدماشتغال در عین مقرری ناچیز ماهیانه، عدم استفاده از توان افراد تحت پوشش بنیاد، عدم داشتن برنامه مدون و منظم بعد از فارغالتحصیل شدن نخبگان، تسهیلات غیرقابل مقایسه کشورهای غربی نسبت به بنیاد.
در پایان گفتنی است، میتوان در کنار مزیتهای کوتاه مدت و تسهیلات برای نخبگان میتوان در جهت نگهداری نخبگان و دانشجویان نخبه که سرمایههای اصلی کشور هستند، همت گماشت.