نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
فرار به جلوی بزککنندگان برجام
سرویس سیاسی-
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با یکی از مدعیان اصلاحات منتشر کرد. وی در این مصاحبه گفته است: «هنوز مطمئن نیستیم که آقای ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کند، اما اگر هم چنین چیزی را اعلام کند، این امر یک پیروزی برای مخالفان داخلی برجام و تندروها خواهد بود. در این صورت آنان فریاد خواهند زد که دیدید گفتیم آمریکا قابل اعتماد نیست و نمیشود با این کشور به توافق رسید. آنان مدعی میشوند کسانی که گفتند با کدخدا صحبت کنیم، در انتظار لبخند آمریکا بودند و به آمریکا اعتماد میکردند، حالا دیدند که ما درست میگفتیم.»
این فعال افراطی مدعی اصلاحات در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: «بسیار جالب است که تندروهای ما درباره برجام با ترامپ و نتانیاهو روی یک قایق نشستهاند و هر سه میخواهند که برجام نابود شود.»
دستاورد تحقیقات هیچ برجام در عرصه داخلی و خسارت محض آن در عرصه بینالملل به اندازهای است که به ابزاری کارآمد برای تهدید و فشار بر کشورمان تبدیل شده است. از این رو، نگرش و رویکرد منتقدان برجام و آمریکا نسبت به توافق هستهای با یکدیگر تفاوت ماهوی دارد چراکه ترامپ در شرایط حاضر، از برجام به عنوان اهرم اصلی خود برای ادامه زیادهخواهی علیه ایران بهره میبرد. بدین ترتیب، همصدایی منتقدان برجام با آمریکا و اسرائیل، ادعایی بیاساس و خارج از منطق و عقلانیت به حساب میآید. علاوه بر این، توجیه و سرپوش گذاشتن بر ضرر مطلق برجام هدف دیگر حامیان دولت و مدعیان اصلاحات از طرح این موضوع است.
درباره ادعای همسویی منتقدان برجام با اسرائیل هم بجاست خاطرنشان کرد که رئیس سابق شورای امنیت ملی اسرائیل برای رایزنی با مقامات آمریکا برای حفظ توافق هستهای با ایران به این کشور سفر کرده است.
چه کسی آلزایمر دارد؟
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره دیروزش یادداشتی را منتشر کرده است که سراسر آن از اعوجاج فکری نویسنده حکایت دارد. اگر نگوییم «تلاش برای القای مطالب نادرست» و بخواهیم به این یادداشت با خوشبینی نگاه کنیم، در بهترین حالت نشانگر غلط فهمیدن نویسنده آن از مطالب مطرح شده توسط منتقدان است.
در این نوشته آمده است: «در حال حاضر مواضع خصمانه ترامپ درباره برجام و تلاش او براي بر هم زدن آنچه نقطه قوت كارنامه اوباما ميداند، مخالفان دولت را بُراق و سرمست كرده است؛ به اين اميد كه از نمدي كه در آمريكا ميمالند كلاهي بدوزند و آنچه در اين سالها از دست دادهاند به دست بياورند. آنها در ثانيهاي از ياد بردند كه برجام را «تركمانچايي» ميدانستند كه منافع دولت آمريكا را تامين كرده و هيچ نيازي نميبينند به مخاطبانشان توضيح دهند چرا آمريكا ميخواهد برجامي كه دستاورد ايران از آن «تقريبا هيچ» بود را به هم بزند؟ آيا تصور دستاوردي كه از برهم خوردن برجام عايد اين گروه ميشود چنان هيجانانگيز است كه حرفهاي خود را از ياد بردهاند؟ سؤالي كه امروز بايد پرسيد اين است كه در صورت رخ دادن منفيترين حالت ممكن (به بنبست رسيدن برجام) چه چيزي عايد شيفتگان وطني ترامپ ميشود؟ هيچ! پاسخي است كه رسيدن به آن وقت زيادي نميبرد.»
نخست آنکه روزنامههای زنجیرهای به طور عام و روزنامه اعتماد به طور خاص گویا نمیخواهند این نکته را درک کنند که منتقدان برجام، شیفته ترامپ یا اعمال او نیستند. از قضا (اگر نویسندگان روزنامههای زنجیرهای دچار آلزایمر نشده باشند) این طیف منتقدان کسانی هستند که به صورت دائم بر شعار «مرگ بر آمریکا» به عنوان یکی از مظاهر و نمودهای شعار بنیادین انقلاب (نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی) تاکید کردهاند. بنابراین فارغ از اینکه چه کسی سکاندار کاخ شیطانی سفید باشد (بوش، اوباما یا ترامپ) با سیاستهای استعمارگرانه و قلدرمآبانه این کشور مخالفت کردهاند.
تحریفِ مواضعِ منتقدانِ برجام
دوم آنکه باید از روزنامههای زنجیرهای پرسید از تحریف و وانمودسازی حرف منتقدان چه نصیبی میبرند؟ منتقدان برجام به طور عام و روزنامه کیهان به طور خاص حرفشان از روز نخست این بود که دولت محترم را نه لبخند اوباما باید بفریبد نه عربدههای طبل تو خالی به نام ترامپ هراسان کند. این حرف کجا و آنچه زنجیرهایها روایت میکنند کجا!
سوم آنکه اگر دچار آلزایمر نباشند قطعا به یاد میآورند که برای نمونه همین روزنامه کیهان از همان ابتدا مانند «آشنایی دلسوز» به کرات به دولت گوشزد میکرد که آمریکا قابل اطمینان نیست. کار به جایی رسید که دولتمردان در پاسخ به این انتقادها گفتند امضای «جان کری» (وزیر خارجه وقت آمریکا) بر پای برجام را تضمین موثق و قابل اعتماد عنوان میکردند! آیا فراموش کردهاند؟!
چهارمین نکته (و از قضا مهمترین نکته) این است که در شرایطی که پیشبینیهای منتقدان درخصوص عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش درست از آب درآمده روزنامههای زنجیرهای شیوه فرار به جلو را در پیش گرفتهاند. شاهد این مدعا نیز گزارشی است که در صفحه دوم اعتماد منتشر شده بود. فحوای گزارش این بود که با ارجاع به یکی دو مورد به مخاطب القا کند که پیشبینیهای منتقدان از جمله کیهان درست نبوده است.
البته این واکنش از سمت «بزک کنندگان» برجام دور از انتظار نیست. این جماعت همان کسانی هستند که روزگاری نه چندان دور تصویری مبالغه آمیز و غیرواقعی از «پسابرجام» ارائه میدادند و اکنون نیز در مورد منتقدان به این ترفند، یعنی ارائه وانمودهها به جای حقایق روی آوردهاند. مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق در گفتوگو با حسین دهباشی گفته بود: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را [برجام] قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» و بازوی اجرایی برنامه «بزک کردن برجام» همین روزنامههای زنجیرهای بودند که اکنون برای فرار از حقایقی که آشکار شده وگریبان آنها را نیز میگیرد به هوچیگری و جنجالآفرینی روی آوردهاند.
برجام نقض شده ولی حق نداریم ناراحت شویم!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به وضعیت برجام با تهدیدهای جدید ترامپ مبنی بر اعلام پایبند نبودن ایران به روح برجام پرداخت و نوشت: «احتمالا کنگره تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع خواهد کرد.»
در بخشی از این یادداشت آمده است: «احتمالا کنگره [آمریکا] تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع خواهد کرد... روشن است که این تحریمها نقض برجام بوده و به آن معناست که آمریکا از توافق بینالمللی برجام کنار رفته است.»
شرق در ادامه این یادداشت با وجودی که پیش از این گفته بود آمریکا مهمترین عضو 1+5 میباشد به پایبندی دیگر کشورها به جز آمریکا به برجام استناد کرده و با تشریح دو گزینه پیش روی ایران نوشت: «در داخل ایران دو تفکر در واکنش به اقدام احتمالی آمریکا در نقض آشکار و صریح برجام وجود دارد؛ گروهی معتقدند ایران باید واکنش تندی نشان داده و به سرعت برنامه هستهای خود را از سر گیرد... در مقابل این نگاه، گروهی اعتقاد دارند ایران باید در مقابل هر اقدام آمریکا صبوری پیشه کرده و با ادامه مسیری که در پیش گرفته، با دیپلماسی فعال جهان را علیه تصمیم یکجانبه آمریکا بسیج کند.»
نویسنده این یادداشت حتی ناراحت شدن ایران از نقض برجام را نیز به صلاح ندانسته و ادامه میدهد: «در شرایط کنونی موضع سخت ترامپ آمریکا را در مسئله برجام منزوي کرده و برخلاف شرایط قبل از برجام که همه جهان علیه ایران متحد شده بودند، اکنون همه دنیا علیه آمریکا متحد شدهاند. بهویژه اینکه اقدامات ترامپ در دیگر توافقهای بینالمللی نیز موجی جهانی را علیه آمریکا برانگیخته است. به نظر میرسد ایران به این جمعبندی رسیده که از دستزدن به هر اقدامی که شائبه نقض برجام از سوی کشورمان باشد، پرهیز کند. دراینباره حتی توسل به ادبیات تهدید و ذکر این گزاره که ایران میتواند به شرایط قبل از برجام بازگردد، هم به صلاح کشورمان نیست»
به نظر میرسد بزک کردن برجام از سوی روزنامههای زنجیرهای مسیر و شکل جدیدی به خود گرفته است، آنان که تا دیروز مدعی اثرات گرانبهای برجام بر زندگی مردم بودند امروز و با روشن شدن نتیجه تحقیقا صفر برجام برای کشور و تحریمهای فزایندهای که در یادداشت شرق نیز به آن اذعان شده است مینویسند ایران حق ناراحت شدن را نیز ندارد چرا که به صلاح کشور نیست!
دولت غول بیکاری را مهار کرده است!
روزنامه ایران دیروز در گزارشی «غول بیکاری چگونه مهار میشود»، نوشت: «درمیان ابرچالشهایی که اقتصاد ایران را تهدید میکند، بیکاری یکی از معضلاتی است که بواسطه دامنه گسترده اثر در سایر بخشها از اجتماع گرفته تا سیاست، از اهمیت بیشتری برخوردار است.»
در ادامه این گزارش آمده است: «هرچند ریشههای شکلگیری این ابرچالش به سالهای گذشته برمیگردد، اما هماکنون دولت دوازدهم باید برای مهار آن اقدام کند. بر اساس اعلام سازمان جهانی کار (ILO) در صورتی که نرخ بیکاری در گروه سنی جوانان در کشوری بیش از دو برابر نرخ بیکاری کل باشد وضعیت بیکاری در آن کشور در نقطه بحرانی قرار دارد. این درحالی است که هماکنون نرخ بیکاری در جوانان بیش از دو برابر بیکاری میانگین کشوری قرارگرفته است و زنگهای هشدار را برای برنامهریزان به صدا درآورده است. طبق گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 ساله در بهار امسال به 26.4 درصد رسیده است درحالی که نرخ بیکاری کل کشور 12/6 درصد بوده است. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار 1395) 1/5 درصد و نسبت به فصل قبل (زمستان 1395)، 0/9 درصد افزایش یافته است.»
بریده شدن نفس تولید کشور، دومینوی تعطیلی کارخانهها و بیکاری هزاران کارگر نتیجه سیاستهای غلط دولتی بود که با بیتوجهی به ظرفیتهای درونی و توان نیروهای داخلی، آب خوردن مردم را هم به توافق هستهای منوط کرد و کار به جایی رسید که معاون اول رئیسجمهور بیکاری را ابرچالش کشور دانست.
اعتراف ارگان دولت به افزایش نرخ بیکاری قابل توجه است اما تلاش برای حواله دادن این مشکل به دولتهای نهم و دهم با وجود اینکه اداره کشور طی 4 سال اخیر در اختیار دولت روحانی بوده، امری غیر منطقی است.
این روزنامه در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به اینکه رشد روزافزون میزان تقاضا برای شغل از یک سو و توان پایین برایاشتغالزایی باعث شده است تا کلاف بیکاری در کشور پیچیدهتر شود، مدعی شد که دولت توانسته نرخ بیکاری را مهار کند!
نطق درمانی چاره کار نیست!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «...سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا نطق درمانی در فضای پاییزی کنونی سیاست، میتواند گرهی از مشکلات بگشاید؟... بیتوجهی دولتمردان به منطق، شعارها و برنامههای گفته شده، بزرگترین آسیبی است که دولت دوازدهم را از درون با مشکل مواجه خواهد کرد.»
این روزنامه زنجیرهای ضمن استقبال از اظهارات جنجالی روحانی در دانشگاه تهران، به صورت تلویحی تاکید کرده است که رئیسجمهور باید حواشی را بر متن غلبه داده و مسائل اصلی کشور را کم اهمیت جلوه دهد.
کارشناسان معتقدند که دولت بعد از 4 سال وعده دادن، هنوز نتوانسته گرهی از کار فروبسته اقتصاد باز کند و تنها و تنها در حوزه حرف موفقیتهای چشمگیری بهدست آورده است.
تجربه نشان داده که هرگاه در کار دولت و امور مهم کشور، مشکلات جدیتر از قبل میشود و دولت هم راه به جایی ندارد، شخص رئیسجمهور وارد میدان میشود و با طرح یکی دو حاشیه مهم و جنجالی، موجی در کشور و در رسانههای حامی خود و بالتبع در بخشی از افکار عمومی راه میاندازد تا حواسها از مسائل اصلی دور بماند! این راهی است که آقای روحانی، شخصا بارها پیمودهاند و کم کم اهل فن را به این یقین رساندهاند که اوجگیری سرو صداها و حاشیهها، دلیلی بر بنبست و بحرانی جدی در برخی حوزههاست. تجربههایی مثل تقابل آشکار و معمولا بلافاصله با برخی فرمایشات رهبری، بحث عجیب و بیمبنای درس مذاکره گرفتن از عاشورای حسینی، بحث خلاف مبانی به زور نبردن مردم به بهشت و چندین و چند نمونه دیگر، همگی در زمانهایی خاص و در روزگاری که مردم به شدت نیاز به فهمیدن حقایق و آگاهی از امور داشتند بیان شده است.