kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۹۸۷
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۹

اصل یا حاشیه؟(نگاه)



علی اکبری
هیچ‌کس نمی‌تواند این موضوع را انکار نماید که مهم‌ترین مسئله و دغدغه مردم در وضعیت کنونی، مسئله معیشت و اقتصاد است و هر حرکتی که بخواهد این مسئله را به حاشیه برده و اولویت‌ها را تغییر دهد مسئله‌ای انحرافی خواهد بود. برخی آقایان که در دوره انتخابات، سخنان رقبا مبنی بر ‌اشتغال‌زایی را به سخره می‌گرفتند که «قرار است فلان مقدار شغل ایجاد شود و این حرف‌ها برای فریب مردم است» خودشان کمی بعد اقرار کردند که دولت موظف است حداقل یک‌میلیون شغل در سال ایجاد کند و این موضوع جزء برنامه‌های دولت آتی خواهد بود.
ریاست محترم جمهور نیز در ایام قبل از انتخابات، از برنامه مجدد صدروزه خود سخن گفت و وعده داد که در صورت اعتماد مجدد مردم به ایشان و انتخاب به عنوان ریاست‌جمهور، این وعده‌ها را محقق سازد و برخلاف دوره قبل که وعده صدروزه را ساخته و پرداخته خبرنگاران و مطبوعات و... معرفی کرد، این بار اعلام کرد که این وعده‌ها توسط شخص ایشان بیان شده و همین، تضمینی برای اجرای آن خواهد بود.
اکنون اما ظاهراً با گذشت ایام انتخابات، وعده‌ها نیز به فراموشی سپرده شده است و حاشیه‌ها به جای اصل و متن نشسته‌اند. ریاست محترم جمهور ظاهراً نگران هستند که حاکمیت -که البته در تمام موازین حقوقی، برخلاف نظر ایشان که تمایل دارد قوه تحت نظر خود را از آن مستثنا نموده و در برخی موارد نقش گروه مخالف را بازی کند، قوه مجریه نیز جزئی از آن است – با برخی افراد که به دموکراسی و انتخاب مردم لگد زده و اصل احترام به حقوق دیگران را زیر پا گذاشته‌اند، برخورد قانونی نماید و بر همین اساس از پله دوم شروع کرده و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا کسی که مردم را به حضور در انتخابات دعوت کرده و این موضوع را تکرار نموده، مستحق مجازات است؟ قطعاً پاسخ این سؤال منفی است لیکن مگر حکومت و دستگاه‌های ذی‌صلاح این کشور چنین اقدامی را انجام داده‌اند؟ کدام نهاد قانونی و کدام بخش از حاکمیت، چنین خبطی را مرتکب شده است که رئیس‌محترم جمهور چنین آشفته شده‌اند؟ شایسته است رئیس‌جمهور محترم واقعیت را همان‌طور که اتفاق افتاده بیان نمایند. فردی که بر اساس ضوابط قانونی مشابه تمام ادوار انتخابات این کشور، خود را نامزد تصدی پست ریاست‌جمهوری نموده بود توسط مردم با رأی بسیار بالا انتخاب شد و برخی آقایان معتقد به «ژن برتر» که رأی خود را به‌عنوان جامعه نخبگان، عقلا و به اصطلاح «الیت» جامعه بالاتر از رأی دیگر مردم این سرزمین پهناور می‌دانستند در مقابل رأی مردم که به زعم ایشان رأی عوامانه‌ای از جنس آراء لبوفروش و بقال و... می‌باشد، سر به شورش گذاشتند و نظام را به تقلب و دست بردن در آراء مردم متهم کردند و پنجه در امنیت و آرامش ملت کشیدند و باعث شدند که این نظام، ضربات سهمگینی را دریافت نماید که هنوز که هنوز است اثرات آن آشکار است. آیا چنین افرادی مستحق تشویق هستند؟ کسانی که در خون افرادی که در این حادثه از دو طرف بر زمین ریخته شد، شریک هستند باید محاکمه شوند نه این‌که با ساده‌اندیشی بگوییم چون گفته‌اند مردم در انتخابات شرکت کنند، آنان را حذف نکنیم!
نظام برای این آقایان خطاکار چه شرطی جز اعلام این‌که شعار تقلب یک دروغ بود گذاشته است؟ چرا آقایان نمی‌آیند و اعلام نمی‌کنند که ما در آن ماجرا دروغ گفتیم و تقلبی در کار نبود؟ ماجرا آشکار است. همین آقای مدنظر مگر در جمع‌های خصوصی نگفته است که در نظام انتخابات جمهوری اسلامی ایران امکان تقلب وجود ندارد؟ چرا این سخن را در علن همان‌طور که تکرار رأی دادن را مطرح می‌کرد، مطرح نمی‌کند؟ آن آقای دیگری که بعد از آن همه تکرار تقلب، آن را به تدلیس کاهش داد چرا از گذشته و شعار دروغین قبلی که مبنای این همه آشوب شد، چیزی نمی‌گوید؟ آقای محترمی که در دولت مسئولیت دارد و به طور صریح اعلام کرد هیچ‌وقت نتوانست رئیس‌جمهور وقت را به‌عنوان رئیس‌جمهور بپذیرد چرا از جانب رئیس‌جمهور که خود را پاسبان قانون اساسی این کشور می‌داند، مورد مواخذه قرار نگرفت و نمی‌گیرد؟
آقای روحانی در مراسم آغازین سال تحصیلی دانشگاه‌ها و در جمع دانشجویان و اساتید سخن گفت و البته نگفت چرا کشور ما که قرار بود از نظر علمی در رتبه اول منطقه قرار گیرد، با کاهش شتاب علمی مواجه شده است؟ نگفت چرا رئیس‌جمهوری که چهار سال مسئولیت را بر‌عهده داشته از معرفی فردی به‌عنوان وزیر علوم عاجز است آن‌هم به مجلسی که به گفته برخی از نزدیکان رئیس‌جمهور محترم، اعضای آن از افراد نزدیک به دیدگاه و گرایش رئیس‌محترم جمهور هستند. آیا رئیس‌جمهور محترم دغدغه عدم رأی اعتماد مجلس به فرد معرفی شده را دارد که بخشی از اختیاراتی است که قانون اساسی به مجلس به‌عنوان رأس امور کشور داده است و یا این‌که مناسبات دیگری در این خصوص وجود دارد؟ هرکدام که باشد نمی‌تواند جبران‌کننده خسارتی باشد که از ناحیه عدم وجود مسئول در این وزارتخانه مهم، به جامعه دانشگاهی و علمی کشور وارد می‌شود.
رئیس محترم جمهور سخنی از موضوعاتی از قبیل چرایی عدم انتخاب وزیر، چگونگی افزایش همکاری و ارتباط صنعت و دانشگاه، دانشجویان بورسیه که بعد از مدت‌ها بر‌اساس نظر مراجع قانونی کشور مشخص شد به ایشان ظلم شده است و... نگفت و حتی برخلاف سخن گفتن از محاسن انتقاد، حاضر نشد به مطالب دانشجویانی که از صاف و زلال‌ترین بخش‌های کشور هستند- و برخی از آنها ممکن بود در مدح ایشان سخن بگویند- گوش دهد، فضا را مهیا دید که درس «برجام شناسی اسلامی و قرآنی» را ارائه نماید. نگارنده البته از مبانی دینی و اسلامی به اندازه ایشان که فرزند حوزه و دانشگاه است اطلاع ندارد اما خوب است ایشان بفرمایند این چگونه تعهدی است که اصل و روح آن به اذعان دولتمردانی که خودشان جزء مذاکره‌کنندگان بوده‌اند نقض شده است اما ایران خود را متعهد به آن می‌داند؟ آیا ایران تعهد داده است که حتی اگر طرف غربی برجام را نقض کرد، از این معاهده خارج نشود و یا این‌که برجام به‌گونه‌ای ضعیف و غیرحقوقی نوشته شده است که با تمامی موارد نقض عهد طرف غربی، ایران مستمسکی برای محکوم کردن طرف مقابل ندارد؟ آیا صحبت‌هایی که بعد از مذاکرات اخیر از سوی طرف غربی مطرح شد که طرفین به مفاد برجام پایبند بوده‌اند قرینه‌ای برای صحت این فرضیه نیست و اگر غیر از این است، مواردی که در تاریخ اسلام با عهدشکنی کفار، پیامبر (صل الله علیه و آله) نیز مقابله به‌مثل کرده‌اند کم نیستند و چرا به‌جای آنچه رئیس‌محترم جمهور بیان داشتند، به مواردی که عهدشکنان با پاسخ کوبنده و سنگین پیامبر (صل الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام مواجه شده‌اند، ‌اشاره و استناد نمی‌شود؟
 از همه این‌ها که بگذریم خوب است دولت محترم به اصل مأموریت که همان توسعه ‌اشتغال و تولید است بپردازد و از حواشی پرهیز نماید. حواشی که شاید برای بخش اندکی از جامعه نقش خربزه را بازی کند اما قطعاً برای عموم جامعه، نان نخواهد شد.