kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۸۴۹
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۵

شما چرا بدتان نمی‌آید؟!(نکته)



دیروز آقای رئیس‌جمهور در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌ها به موضوعاتی پرداختند که طرح آن از جانب ایشان دور از انتظار بود و بسیار بعید به نظر می‌رسد از واقعیت آنچه که متاسفانه به‌گونه‌ای غیرواقعی مطرح کرده‌اند، بی‌خبر باشند. آقای روحانی دستگیری جاسوسان و مفسدان اقتصادی را نشانه بیکاری دستگاه قضائی دانسته! و می‌گوید «حالا البته شاید بعضی از دستگاه‌ها بیکارند و باید شغلی داشته باشند - و به این علت - ناچار هستند عده‌ای را احضار کنند»! و البته به‌طور تلویحی اعتراف می‌کند نگرانی ایشان از آنجا ناشی می‌شود که جاسوسان و مفسدان اقتصادی دستگیر شده از افراد وابسته و نزدیک به رئیس‌جمهور و یا ریاست‌جمهوری بوده‌اند! و یا در حالی که تاکنون از برجام فقط یک مشت کلی‌گوئی‌های بی‌خاصیت نظیر، فتح‌الفتوح! و معجزه قرن! و تسلیم قدرت‌های بزرگ در مقابل ایران! و... به ملت تحویل داده‌اند و هنوز نتوانسته‌اند حتی یک دستاورد محسوس و قابل قبول برای آن دست و پا کنند، با حالتی که انگار قصد تواضع دارند! اظهار می‌دارد که «ما آمریکایی‌ها را فریب داد‌ه‌ایم»! و نمونه‌های دیگری از این دست «وارونه‌نمایی»ها که شرح آن به درازا می‌کشد و پرداختن به آن فرصت دیگری را می‌طلبد.
اما در این وجیزه آن بخش از اظهارات آقای روحانی مورد نظر است که در آن بی‌آن که بدانند و یا خدای نخواسته بخواهند، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام اهانت شده است! آقای روحانی می‌گوید «امام حسین علیه‌السلام قبل‌از آغاز قیام، ابتدا با حاکم مدینه صحبت کرد و استدلال‌ آورد حالا نمی‌گوئیم مذاکره، چون عده‌ای بدشان می‌آید، می‌گوئیم حرف زد، سخن گفت»!
در این خصوص باید گفت؛ «مذاکره» در عرف دیپلماتیک و تعریف شده آن به معنای حل اختلافات فیمابین از طریق «بده‌و‌بستان» است و نوعی «معامله» تلقی می‌شود که در آن طرفین برای حل اختلافات خود به رد و بدل کردن امتیاز روی می‌آورند و در مقابل امتیازاتی که به حریف می‌دهند از او امتیاز می‌گیرند تا در نهایت به نقطه‌ای برسند که هر دو طرف از آنچه داده‌اند و آنچه گرفته‌اند رضایت داشته باشند. دقیقاً مانند یک معامله.
اکنون باید از جناب روحانی پرسید آیا جنابعالی فرق مذاکره با حرف زدن را نمی‌دانید؟ حرف زدن و صحبت کردن می‌تواند تهدید و نهیب و یا پوزش و سازش باشد ولی در مذاکره سخن از امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است. حالا بفرمائید که امام‌حسین علیه‌السلام قصد داشتند چه امتیازی به دشمن بدهند و در مقابل چه امتیازی بگیرند که جنابعالی از آن با عنوان «مذاکره»! یاد می‌کنید؟!
چه کسی می‌تواند انکار کند که گفت‌وگوی سیدالشهداء علیه‌السلام با سران شرک و نفاق از نوع نصیحت  و دعوت آنان به صراط مستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و پلیدی بود، نه آن که حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد، یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!
شاید برای جناب روحانی به عنوان یک حقوقدان، عالم دینی و سیاستمدار سرد و گرم چشیده، این نظریه و فرض، سخت و ناگوار باشد اگر گفته شود که ایشان معنا و تعریف «مذاکره» به مفهوم شناخته شده آن در عرف سیاسی را نمی‌دانند. ولی چنانچه روی دیگر این سکه، -نستجیربالله- بی‌حرمتی به ساحت مقدس اباعبدالله الحسین علیه‌السلام باشد، به یقین فرض اول را می‌پذیرند و بی‌اطلاعی خود از مفهوم رایج مذاکره را به روی دوم این سکه ترجیح می‌دهند و به صف کسانی می‌پیوندند که به‌کارگیری واژه «مذاکره» برای برخورد امام‌حسین علیه‌السلام با دشمنان اسلام را بی‌حرمتی به ساحت مقدس آن امام بزرگوار می‌دانند.
آقای روحانی گفته است «حالا نمی‌گوئیم مذاکره چون عده‌ای بدشان می‌آید»! که با توجه به آنچه گذشت باید از ایشان پرسید؛ مگر جنابعالی از بی‌حرمتی به امام حسین(ع) و دادن نسبت سازش به سیدالشهدا(ع) بدتان نمی‌آید؟!.
حسین شریعتمداری