kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۷۸۵
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۶

توبه و حقوق مردم


طلبه بودم در ایام طلبگی هم البته کمتر از جاهای دیگر، ولی خوب اتفاق می‌افتاد که انسان می‌نشیند در یک مجلسی، عده‌ای از این آقا و آن آقا غیبت می‌کنند. یک وقت می‌بینی خود انسان گرفتار می‌شود. خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله العظمی آقای حجت رضوان‌الله علیه را من یک دفعه در شرایطی قرار گرفتم و با اشخاصی محشور بودم که این مرد که حق استادی به گردن من داشت و من سالها خدمت ایشان درس خوانده بودم، و حتی در درس ایشان جایزه گرفته بودم، در یک مسابقه عمومی من از ایشان جایزه گرفتم، مورد غیبت واقع شد. یک وقت احساس کردم که این درست نیست من چرا در یک چنین شرایطی قرار گرفته‌ام؟ ایشان در یک تابستانی به حضرت عبدالعظیم تشریف آورده بودند. یک روز بعدازظهر رفتم در خانه ایشان را زدم، گفتم: بگویید فلانی است، ایشان در اندرونی بودند، اجازه دادند، یادم هست که رفتم داخل، کلاهی بر سر ایشان بود و بر بالشتی تکیه کرده بودند (پیرمرد و مریض بود. دو سه سال قبل از فوت ایشان بود) گفتم:‌ آمده‌ام یک مطلبی را به شما عرض کنم: فرمود: چیست؟ گفتم: من ازشما غیبت کرده‌ام ولی البته کم، اما غیبت نسبتا زیادی شنیده‌ام، و من از این کار پشیمانم که چرا در جلسه‌ای که از شما غیبت می‌کردند، حاضر شدم و شنیدم و چرا احیانا به دهان خودم همه غیبت شما آمد و من چون تصمیم دارم که دیگر هرگز از شما غیبت نکنم و هرگز هم غیبت شما را از کسی استماع نکنم، آمده‌ام به خود شما عرض کنم که مرا ببخشید. از من بگذرید. این مرد با بزرگواری که داشت به من گفت: غیبت کردن از امثال ما دو جور است، یک وقت به شکلی است که اهانت به اسلام است، یک وقت هم هست که به شخص مربوط می‌شود. من دانستم مقصود ایشان چیست، من چیزی نگفتم و جسارتی نکردم که به اسلام توهین شود، هرچه بوده، مربوط به شخص خودتان است. گفت: من گذشتم.
انسان اگر می‌خواهد توبه کند باید حقوق مردم را بپردازد. دیون مردم را بپردازد. آن کسی که زکات به او تعلق گرفته و نداده، حق‌الناس به گردنش است و باید بپردازد و... همین‌طور که نمی‌توان گفت توبه!(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- گفتارهای معنوی، شهید مرتضی مطهری (ره)، ص 145