نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مسئولین دست از سیاست بازی بردارند/مشارکت مردم در انتخابات توجیهکننده شرایط موجود نیست
سرویس سیاسی -
روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان «ما و دوران بعد از انتخابات» نوشت: «انتخابات هم تمام شد و رئیسجمهور دوباره رئیسجمهور شد. ... در این میان، رجال سیاسی از بحرانهایی که بهنوعی توجیه وجود یا منافعشان است، به بحران دیگر رجعت میکنند و قاعده را براساس «از این ستون به آن ستون فرج است» پایهریزی میکنند»
در ادامه این یادداشت آمده است «از سوی دیگر، برای مردمی با این تجربیات تاریخی، دیگر این سیاستبازىها جوابگو نیست. نتیجه مشارکت دلسوزانه مردم در انتخابات نمیتواند به خودى خود توجیهکننده شرایط موجود باشد. بلکه زمان آن رسیده است که به جاى سیاستبازى، اصولى روشن در زمینه اهداف و منافع نیروی انسانی جامعه تدوین کرد»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است «نظام اقتصادى جهانى اما اهمیت این جامعه را دقیقا میشناسد و تعقیب میکند. برای همین است که هتلهای ما روزانه میزبان مدیران شرکتهای خارجی متوسط به بالا هستند که با مخارج رسمی و غیررسمی روانه سرزمینمان شدهاند. در چنین شرایطى آیا جاى تاسف نیست که آنچه بین روشنفکران، تحصیلکردهها و کارشناسان میگذرد، قراردادهای پشت پردهای است که گهگاه به اطلاع عموم میرسد؟ یا تمرکز مهندسین مشاور ما، تنها ایجاد روابطی چهارساله برای تضمین منافع خود است؟»
انکار سهمخواهی!
سعید شریعتی از فعالین مدعی اصلاحطلبی در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سؤال که «اصلاحطلبان از ترکیب دولت ناراضی هستند و در عین حال به دلیل نقشی که در پیروزی حسن روحانی داشتهاند، ترجیح به سکوت دارند. این تحلیل از نظر شما تا چه حد صحیح است؟» گفت: «جریان [اصلاحات] برنامهها و اهداف کلان خود برای کشور را در قالب مثلا انتصاب یک وزیر، معاون وزیر یا استاندار تقلیل نمیدهد. به هرحال ممکن است این انتقادات از سوی فعالان سیاسی در جناح اصلاحطلب یا اصولگرا صورت گیرد، اما آنچه برای اصلاحات مبنای راهبردی داشته و خواهد داشت، حمایت از دولت آقای روحانی است، که این همراهی هم مشروط و موکول به انتخاباشخاص و افراد خاصی نبوده است»
گفتنی است در ماههای گذشته و در آستانه تشکیل کابینه دوازدهم، سهمخواهی و منفعتطلبی مدعیان اصلاحات در پیشنهادات و حتی تحمیل وزرا به دولت، جایگزین کمک به روحانی برای شکل دادن به کابینهای کارآمد شد.
این طیف در فشار خود به روحانی برای شکلدهی کابینه مطلوب آنها تا آنجا پیش رفتند که برخی منابع خبری از خروج قهرگونه اسحاق جهانگیری از دولت در اعتراض به چینش کابینه خبر دادند و محمدعلی ابطحی مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز در حساب کاربری خود در توئیتر روحانی را تهدید کرد که کابینه اگر آن طور که آنها میخواهند نباشد پشت او را خالی میکنند!
در همین رابطه، احمد شیرزاد عضو فراکسيون افراطيون اصلاحطلبان در مجلس ششم گفته بود که پيروزي روحاني معجزه او نبوده و ما درويشانه و کريمانه بدون گرفتن سهم کنار نميرويم.
هفته گذشته بهزاد نبوی در دیدار اعضای انجمن اندیشه و قلم در سخنانی به موضوع انتخابات اخیر ریاست جمهوری پرداخته و گفته بود : «این روزها بدترین حرفی که من میشنوم، این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را میزنند. طرح این قبیل مطالب، در واقع ضایعکردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امیدگرفتن پست و مقام بود؟ یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقبا تلقی میشد؟ متأسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهمخواهیها دارد.»
تبعات اعلام زودهنگام افزایش حقوق
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادی خود در گزارشی به آنچه سخنگوی دولت در آخرین نشست خود در مورد افزایش حقوق کارمندان و کارگران گفت، پرداخته است.
در این نشست خبری نوبخت تاکید کرد که افزایش حقوق برای سال آینده 10درصد خواهد بود که نیمی از آن را دولت تقبل میکند و 5درصد مابقی به عهده خود سازمانهای مربوطه است تا از محل صرفهجویی در مخارج آن را تامین کنند. حالا اعتماد در گزارشی با عنوان «هزينههاي دولت سنگينتر ميشود» به این موضوع پرداخته است.
در این گزارش آمده است: «به گفته كارشناسان اقتصادي اين اعلام زودتر از موعد اين افزايش، بر انتظارات تورمي خواهد افزود و عملا پالس مثبت به بازار است كه منتظر افزايش قيمت و به دنبال آن تورم باشند. كارشناسان اقتصادي معتقدند، اعلام زودرس افزايش مزد، به اقتصاد خبر ميدهد كه از سال ديگر هزينه تمام شده نيروي كار بالا خواهد رفت و به همين دليل تورم امكان رشد بيشتري خواهد داشت.»
اعتماد همچنین نوشته است: «علي خدايي، نماينده كارگران در شوراي عالي كار، هم در واكنش به اظهارات نوبخت مبني بر افزايش حقوق كارگران ميگويد: «برخي مسوولان با اعلام اعداد و رقمهاي مختلف قصد دارند ذهن جامعه را آماده براي افزايش حقوق كمتر از واقعيتها كنند. واقعيتهاي زندگي مردم را نميتوان با ترفندهاي رواني مديريت كرد.» وي با بيان اينكه حقوق كارمندان دولت را دولت تعيين و مجلس تصويب ميكند، ادامه داد: «دولت بايد به فكر چارهاي براي جبران عقبماندگي قدرت خريد مردم باشد. با افزايش ١٠درصدي حتي نميتوان شكاف ايجاد شده با قدرت خريد سال گذشته را پر كرد.»
اعتماد در گفتگویی با یک کارشناس اقتصادی، به مقایسه بعضی از حقوقهایی پرداخته است که به نظر میرسد بیشتر از آنکه جنبه انتقادی داشته باشد جنبه سیاسی دارد، چرا که برای نمونه هیچ اعتراضی نشده است به بانکها و حقوقها و مزایایی که آنها به کارمندان خویش میدهند. یا حتی کارمندان وزارت نفت که حقوق و مزایای آنها خیلی بیشتر از بقیه افراد است در مشاغل مشابه در دیگر ارگانهاست.
وضعیت اقتصادی رو به بهبود نیست
روزنامه مردمسالاری در سرمقاله شماره پنجشنبه خود به موضوع اقتصاد خانوادهها پرداخت. در حالیکه دولت تدبیر و امید چهار سال گذشته در مسند قدرت بوده و همواره این موضوع را مطرح میکرده است که روند اقتصادی رو به بهبود است اما در یادداشت مردمسالاری نتیجهگیری شده است که واقعیت با این ادعاها منطبق نیست.
در این نوشتار آمده است: «چندی پیش بانک مرکزی گزارشی از نتیجه آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری کشور در سال 1395 و با نمونه گیری از 17 هزار و 600 خانوار منتشر کرد که نشان میدهد هر خانوار ایرانی در سال گذشته به طور متوسط درآمدی حدود 39 میلیون و 237 هزار تومان (ماهیانه 3 میلیون و 270 هزار تومان ) و متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار حدود 39 میلیون و 300 هزار تومان در سال (ماهیانه 3 میلیون و 275 هزار تومان ) است. از این آمار میتوان نتایجی را گرفت که بخشی از آن به قرار زیر است: حداقل مزد یک کارگر در سال 1395 مبلغ 812 هزار تومان بود. به این ترتیب باید گفت که عموم کارگران حقوق بگیر بسیار کمتر از متوسط هزینه یک خانوار حقوق میگیرند و زیر خط فقر زندگی میکنند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «متوسط درآمد سالیانه خانوادههای ایرانی از هزینه ناخالص سالیانه آنها کمتر است؛ به این ترتیب باید گفت که فقر نه فقط در اقشار خاصی از جامعه، که در کل جامعه، بجز درصدی اندک، در حال گسترش است و نمیتوان وضعیت اقتصادی جامعه را رو به بهبود دانست.»
جو ضد برجام واشنگتن تندتر از کلمات شیرین اروپا است!
روزنامه ایران در شماره پنجشنبه خود سخنرانی معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در «چهارمین کنفرانس ایران و اروپا» را منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «پس از سخنرانی «هلگااشمید» بحثهای مختلفی درباره آن در میان شرکتکنندگان در چهارمین همایش ایران و اروپا شکل گرفت. عدهای آن را دفاع محکم و بینقص از برجام عنوان کردند و گروهی دیگر با تأکید بر دفاع خود خانماشمید از برجام، آن را کافی نمیدانستند چرا که معتقد بودند جو واشنگتن تندتر از این است که تنها با کلمات شیرین از توافق هستهای دفاع شود.»
ایران در ادامه گزارش از قول یکی از اعضای گروه بینالمللی بحران که از واشنگتن در این همایش شرکت کرده است، نوشت: «حمایت لفظی اروپاییها لازم است اما کافی نیست. چیزی که باید اروپاییها فراتر از حمایت لفظی بگویند، این است که اگر ایران همچنان به برجام پایبند باشد ولی آمریکا از برجام خارج شود، آنگاه اروپاییها چه خواهند کرد؟ سؤال این است که اگر آمریکاییها بخواهند با خروج از برجام به هر اندازه به اقتصاد ایران لطمه بزنند، آیا اروپاییها آمادگی دارند که از شرکتهایشان در مقابل تحریم آمریکا محافظت کنند؟»
گفتنی است مدعیان اصلاحات پس از اعتماد به آمریکا و بزک چهره پلشت و آلوده دشمن خود را در گرداب نقض عهدهای مکرر دولت سابق و کنونی ایالات متحده دیدند، آنان پس از ناکام ماندن در این فرایند به همراهی اروپا با ایران در مقابل آمریکا تمسک جستند در حالی که پیش از این گفته بودند اروپا آقا اجازه بوده و بایستی برای حل مشکل پرونده هستهای با آمریکا مذاکره کرده و کار را به سرانجام رساند!
امروز حامیان دولت در میانه اروپا و آمریکا گرفتار شدهاند ، آنان از سویی نقض مکرر برجام از سوی آمریکا را میبینند و از سوی دیگر نیز شاهد هستند اروپا کاری نه برای ایران انجام میدهد و نه میتواند جز حرفهای شیرین و خیالی برای دلخوش کردن دولتمردان کشورمان قدمی بردارد!
سؤالی که موسوی خوئینیها به آن جواب نمیدهد!
روزنامه زنجیرهای شرق اظهارات اخیر موسوی خوئینیها را منتشر کرده است که وی در آن بر ضد آمریکایی بودن مجمع روحانیون مبارزه تاکید داشته است.
موسوی خوئینیها در صفحه شخصی خود که روزنامه شرق نیز آن را بازتاب داده است مینویسد «مجمع روحانیون همان مجمع روحانیون است و همچنان ضدآمریکاست، مگر اینکه آمریکا به فرموده امام خمینی(رض) آدم بشود و این خواسته زیادی نیست. اگر آمریکا حقوق ملت ایران را در اندازه یک ملت مستقل، دارای تمدنی دیرپا و چندهزارساله، آیینی آسمانی و دارای میلیونها استعداد انسانی بپذیرد و بر این اساس با ایران رفتار کند، آدم شده است و ما هم میتوانیم باب مخاصمه با او را ببندیم».
فارغ از اینکه به صحتسنجی گزارشات تاریخی موسوی خوئینیها بپردازیم و در این مقام باشیم بایستی از وی پرسید که آیا در طول سالیان متمادی گذشته بخصوص پس از دوم خرداد 1376 و نیز در روزهای سخت فتنه 88 نیز این سخنان را گفته است؟! عملکرد مجمع روحانیون مبارز چه تفاوت ماهوی و حتی ظاهری با خواست آمریکا در این دو مقطع داشته است؟ مگر در سال 88 برخی اعضای این تشکل به علت حضور فعال در فتنه دستگیر نشدند؟ آیا مجمع روحانیون مبارز حضور فعال اعضای خود در فتنه را محکوم کرده و از اینکه این اعضا در راه خواستههای آمریکا گام برداشتهاند از ملت عذرخواهی کرد؟
اگر گردانندگان مجمع روحانیون واقعا هویت ضدآمریکایی خود را حفظ کردهاند چرا در دوره اصلاحات و به ویژه 4 سال قبل که تب تحریف واقعیات و بزک و ابراز اشتیاق به رابطه با شیطان بزرگ بالا گرفت و تا مرز متهم کردن جمهوری اسلامی بر ماجراجویی از سوی احزاب و رسانههای مدعی اصلاحطلبی پیش رفت، سران مجمع روحانیون کمترین اعتراضی نکردند بلکه برخی از همانها، بازیگران عبور از خط قرمز انقلاب بودند؟
طبیعی است که ضدیت با آمریکا دارای نشانههایی است که مجمع روحانیون مبارز در سالیان متمادی که ذکر آن رفت این نشانهها را از خود بروز و نشان نداده است.