kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۶۱۴
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۰

ضرورت توجه به هنر دینی(زلال بصیرت)



 جامعه متمدن داراي اركاني است كه ارتباطي اندامواره بين آنها وجود دارد،اين جامعه از ساحت‌هاي مختلفي تشکيل مي‌شود كه روح و وجود انسان از آن برخوردار است و از جمله ساحت‌ها مي‌توان به ساحت علم، فلسفه، هنر، دين، ارزش‌ها و اخلاق، مهارت‌هاي عملي و اجرايي‌اشاره كرد. بر خلاف ديگر ساحت‌ها مانند علم و فلسفه كه با عقل و مفاهيم عقلي سروكار دارند، هنر با احساسات و عواطف انسان سروكار دارد.
در يک قرن اخير تحولات چشمگيري در علوم و مهارت‌هاي عملي و مديريت ايجاد شد كه كشور ما در دوران طاغوت نه تنها در آنها پيشرو نبود، بلكه هميشه دنباله‌رو آنها بوده و حتي عقبگرد كرد، اما به بركت انقلاب اسلامي تحولي ايجاد شد که كم‌كم اثرات آن را مي‌بينيم.
عدم پیشرفت در رشته هنر
برغم موفقیت در رشته‌های دیگر
امروز كشورمان در زمينه‌هاي علمي به قدري پيشرفت كرده است كه كسي نمي‌تواند آن را انكار كند و در بسياري از رشته‌هاي علوم مختلف به عنوان رقيبي براي پيشرفته‌ترين كشورها به شمار مي‌رود و هرچند تا نقطه مطلوب فاصله زيادي وجود دارد، اما پيشرفت‌ها بسيار قابل ملاحظه بوده است.
در زمينه سياسي نيز بسيار رشد كرده‌ايم، تاجايي که امروز دشمنان تصريح دارند كه بسياري از مشكلات بين‌المللي بدون حضور ايران قابل حل نيست، در حالي که در گذشته مسئولان همين کشور بدون دخالت يك كشور بيگانه نمي‌توانستند براي يك شهر و محله تصميم بگيرند.
در زمينه برخي علوم انساني نيز هرچند كم، اما پيشرفت‌هايي داشته‌ايم،اما در زمينه هنر كه تأثير آن بسيار عميق و وسيع است، متأسفانه رشد خوبي نداشته‌ايم.
يكي از وجوه اعجاز قرآن كريم، هنر موجود در آن از لحاظ فصاحت و بلاغت است، همين امر حاكي از توجه و اهميت هنر در نگاه اسلام است و به‌همين دليل، بهترين آثار هنري در زمينه‌هاي مختلف و بويژه معماري، از آنِ مسلمانان است كه نمودهاي آن به چشم مي‌خورد، ولي در ادامه راه پيشرفت خوبي در زمينه هنر وجود نداشته است.
علوم تجربي چون شمشيري دولبه، هم مي‌تواند نجات‌بخش بشريت از مرگ باشد و هم نابود كننده آنها؛ هنر نيز همين‌گونه است، زيرا هم بهترين خدمات به انسانيت انسان از راه هنر حاصل مي‌شود و هم بدترين آسيب‌ها به انسانيت از همين هنر مي‌تواند به انسان برسد، لذا جنگ نرم عمدتا از طريق هنر صورت مي‌گيرد كه آسيب‌هاي مهم دنيوي و اخروي در پي دارد.
نگاه ابزاری دشمنان به هنر
حالا این سؤال مطرح است که چرا بعد از انقلاب عليرغم پيشرفت در همه زمينه‌ها، در زمينه علوم انساني پيشرفت قابل ملاحظه‌اي نداشته‌ايم،يكي از علت‌هاي اين موضوع آن است كه كشور‌هاي غربي كه به دلايل مختلفي عمدتا گرايش ماترياليستي و پراگماتيستي داشتند، هنر را براي رسيدن به اهداف دنيوي و مقاصد خود، كاملا در اختيار گرفتند و از فلسفه هنر گرفته تا اجرائي‌ترين فنون و ابزارهاي هنري، همه در اختيار غرب قرار گرفت. لذا هم ابزار، هم تئوري، هم علم و هم مهارت‌هاي اجرائي، همگي در غرب جمع شد و در اختيار اهداف مادي و احياناً شيطاني قرار گرفت، لذا حتي امروزه اگرچه در غرب گرايش‌هاي عرفاني و معنوي هم وجود دارد، اما از هنر براي مقاصد انساني كمتر استفاده مي‌شود. لذا هنر بيشتر به ابزاري براي مقاصد شيطاني تبديل شد.
براي تبديل هنر به يك هنر ديني انگيزه‌اي قوي‌ لازم است، چرا كه هنر ديني خيلي مصرف اقتصادي ندارد و كسي نسبت به آن احساس نياز نمي‌كند.
هر چند نياز به هنر وجود دارد، اما اين نياز مانند نياز اقتصادي يا جنسي نيست، بلكه نيازي لطيف‌تر است. لذا زماني براي درمان بيماران از كشورهايي مانند بنگلادش و فيليپين پزشك به كشور آورده مي‌شد، در حالي كه امروز از لحاظ تعداد پزشكان هيچ مشكلي نداريم. اما مسائل و ابزارهاي هنري از انحصار دشمنان خارج نشده، زيرا احساس نياز و انگيزه نسبت به آن پايين بود.
لزوم توجه به هنر اسلامی
 براي تحول در هنر بايد برنامه‌اي دراز مدت در نظر گرفته شود، بايد ابتدا فلسفه هنر اسلامي با تحقيق و پژوهش تهيه و تدوين شود، كتاب درسي و سرفصل‌ها مشخص شود و نيروي انساني متعهد براي هنر اسلامي پرورش يابد تا بتوان هنر اسلامي را در عمل پياده كرد، اما نمي‌توان به همين برنامه اكتفا كرد و وضعيت امروز را رها كرد، لذا بايد يك سري اقدامات اورژانسي و برنامه‌هاي كوتاه مدت نيز در نظر
گرفته شود.
بهترين برنامه كوتاه مدت، تشكيل انجمن اسلامي هنرمندان و يا تقويت بسيج هنرمندان است كه هنرمندان متعهد كه دغدغه دين دارند، در آن گرد هم بيايند و فعاليت‌هاي خود را تبادل و تکميل کنند.
هنرمند غيرمتدين نمي‌تواند هنر ديني توليد كند و اگر هم توليد كند، در واقع فيلم بازي كرده و هيچ اثرگذاري نخواهد داشت، اثر ديني ناشي از جوشش ديني است و تنها اگر باطن شخص جهت صحيحي به طرف حق، عدالت و تعالي روح را در پيش گرفته باشد و دغدغه دين داشته باشد، مي‌تواند اثر ديني توليد كند.
البته مشكلي که وجود دارد اين است كه حتي هنرمنداني كه دغدغه ديني دارند، اطلاعات هنري خود را نه از يك منبع ديني، بلكه از منابع غير ديني گرفته‌اند و تنها بر اساس دغدغه ديني خود در صدد تهيه هنر ديني برآمده‌اند، لذا بايد از درستي افكار ديني و گرايش خود مطمئن باشند. لذا اولين فعاليت براي سازمان بسيج هنرمندان يا انجمن اسلامي هنرمندان بايد تقويت پايه‌هاي فكري صحيح و مباني ديني باشد تا تكليف خود را با اصول و مسائل اصلي روشن كنند تا مبادا در اين راه به دامي ديگر بيفتند.
از حوزه‌هاي علميه كه كار اصلي آنها فقه و اصول است، نمي‌توان توقع داشت در مباحث اجرائي هنري وارد شوند، بلكه در وهله اول كاري كه از دست حوزه و مراكز حوزوي بر مي‌آيد ورود به زمينه مباحث فلسفي هنر و ايجاد رشته‌اي در زمينه فلسفه هنر است كه البته مؤسسه امام خميني(ره) نيز در اين زمينه فعاليت‌هايي را آغاز كرده است.
بايد هنر را براي رشد و تكامل انسانيت بخواهيم، برخي نظرهاي خشك و متعصبانه نسبت به رابطه ميان اسلام و هنر وجود دارد كه اسلام را فاقد مؤلفه‌هاي هنري معرفي مي‌كند، اما اين از عادات و فرهنگ‌هاي عقب افتاده نشأت مي‌گيرد، بلكه بايد روح اسلام را فهميد كه با هنر نيز سازگاري دارد.
بايد خدا را شكر كنيم كسي در رأس قدرت در كشورمان قرار گرفته است، كه عليرغم اينكه رشته تخصصي وي فقه و اصول بوده، در بسياري از زمينه‌ها از جمله هنر، متخصص و صاحب‌نظر است و در عين احتراز از هنرهاي مبتذل، بر حفظ اصالت‌هاي اسلامي در هنر تأكيد دارد.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله)  در ديدار با جمعي از اعضاي سازمان بسيج هنرمندان؛ قم؛20/1/92
زلال بصیرت روزهای  پنج‌شنبه منتشر می‌شود.