شهيد مسلم نظري در سال 1339 در يك خانواده مذهبي در روستاي حاجي‌سرا از توابع لنگرود ديده به جهان گشود. از كودكي آثار فروتني محبت و مظلوميت در ايشان نمايان بود و نسبت به دوستان و همسايگان خود رابطه بسيار عالي و صميمي داشت.
با آغاز تحمیل جنگ عراق بر ايران علاقه فراواني براي اعزام به جبهه‌هاي جنگ عليه كفر از خود نشان مي‌داد، بطوريكه داوطلبانه به خدمت مقدس سربازي رفت و پس از گذراندن دوره آموزشي در كرمان، پس از 3 ماه ايشان، را به كرمانشاه انتقال دادند كه بعد از چندين ماموريت موفقيت‌آميز به جبهه سومار رفتند.
اين زماني بود كه داشت خدمت احتياط را مي‌گذراند يعني حدود 3 ماه ديگر مي‌خواست خدمت سربازيش تمام شود. واقعا فرزندي بود از امت حزب‌الله و سربازي مخلص از جندالله و ياور هميشگي روح‌الله.
 شهيد مسلم با برادران سپاه و بسيج و انجمن اسلامي همكاري زيادي داشت و آنطور كه خودش مي‌گفت: من آگاهانه اين راه را انتخاب كرده‌ام. زيرا خون‌هايي كه ريخته مي‌شود بايد آنان كه مسلمان هستند و احساس مسئوليت مي‌كنند ادامه بدهند تا پشت تمامي ابرجنايتكاران شرق و غرب را بلرزه درآورند. او هميشه به دوستانش مي‌گفت: آگاه باشيد و راه پاك شهيدان را دنبال كنيد و انقلاب را به رهبري امام خميني نگهداريد و هميشه ياور اسلام باشيد و مي‌گفت ما امانتي از جانب خدا هستيم و خواه ناخواه از اين دنيا مي‌رويم و در آن دنيا در مورد اعمالي كه انجام داده‌ايم بازخواست مي‌شويم.
سرانجام در جبهه سومار در تاريخ 31 شهریور سال 1361 موقع ظهر بود كه هدف امواج انفجار گلوله توپ مزدوران صدامي قرار گرفت.