به یاد شهید علی کاملنیا
همسر شهید کاملنیا: همسر شهيد بودن برايم افتخار بزرگيست(حدیث دشت عشق)
شهيد علي كاملنيا در سال 1332 در روستاي شرويد در يك خانواده كشاورز ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را تا ششم ادامه سپس وارد نيروي زميني ژاندارمري گشته و به عنوان گروهبان يكم مشغول انجام وظيفه گرديد و در مورخه 30شهریور سال 60 در جبهه آبادان بر اثر اصابت گلوله به دست بعثيون عراق به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
همسر شهید در خاطراتی از او میگوید: همسر يك شهيد بودن برايم افتخار بزرگيست افتخار و سعادتي كه با گذشت زمان جلوه و ارزشش بيشتر ميشود زندگي كوتاهم با شهيد سرشار از لحظههاي بيادماندنيست شايد براي كمتر كسي اتفاق بيفتد كه تمام لحظههاي زندگياش خاطره باشد.
پس از شهادت زماني كه براي آخرين بار صورت شهيد را در لباس شهادت با چهرهاي آرام و روحاني ديدم هرگز باور نكردم و باور ندارم، زنده نيست و از اين دنيا رفته است، چون حضورش را بيش از حضور هر كدام از اطرافيان حاضر احساس ميكنم. آنچنان آرام و معصومانه كه گويي به خواب رفته است هيچ نشانهاي از زخم و جراحت بر پيكر پاكشان نديدم و اين مسئله هميشه برايم به صورت سئوال مبهمي در ذهن وجود داشت كه از كدام ناحيه زخمي شدهاند.
اين دغدغه هميشه با من بود تا زماني كه شبي شهيد به خوابم آمدند پيراهن آبي رنگي به تن داشتند در همين حالت آرام و روحاني من از دور شاهد بودم يكي از ملائكه نزديك شهيد آمدند و پشت سرشان را بوسيدند و بعد ما هم شنيديم كه شهيد از ناحية سر، مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند. هميشه فكر ميكنم با ديدن اين خواب شهيد به گونهاي ميخواستند جواب اين سئوال ذهني مرا داده باشند.