kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۴۸۰۹
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۷

اخبار ویژه



حمایت عنصر نفوذی در کارگزاران از نقشه صهیونیست‌ها برای تجزیه عراق!
عضو مرکزیت کارگزاران از تجزیه‌طلبی در کردستان عراق که با تحریک رژیم صهیونیستی و به جبران شکست فتنه داعش صورت می‌گیرد، حمایت کرد.
احمد نقیب‌زاده (که دارای سابقه تلاش ناکام برای حذف دروس اسلامی از رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران در اوایل دهه 70 است) اخیراً در یادداشتی پر از مغالطه مدعی شده است؛ «هر کس با استقلال کردها مخالفت می‌کند بکند ولی ایران نباید پشت کردها را خالی کند. چرا که کردها و دیگر ایرانیان دارای پیوندهای عمیق و ناگسستنی تاریخی و فرهنگی هستند از سه خانواده‌ای که امپراتوری ایران را تشکیل می‌دادند یعنی مادها، پارس‌ها و پارت‌ها، گام اول را مادها یا کردها برداشتند. طی چند سده اخیر و در سایه ضعف حکومت‌های مختلف حاکم بر کشور و شکست در جنگ‌های سرنوشت‌ساز مانند چالدران، قسمت عمده‌ای از سرزمین بزرگ کردستان برای همیشه از ایران جدا شد و لذا شاخه همخون من اینک در سرزمین‌های مختلفی پراکنده شده، زجرها کشیده، قتل‌عام‌ها دیده ولی دست از کرد بودن خود نکشیده است.
تنها قسمتی از آنها در سرزمین پدری خود باقی مانده‌اند و البته در اینجا هم بی‌مهری‌ها دیده‌اند که از جهل و نادانی ناشی می‌شده است فرق اینجا (ایران) با آنجا یعنی با عراق و ترکیه و سوریه و لبنان در این است که اینجا از خود اوست. سه هزار سال است خون ایران در رگ‌هایش جوشیده و سخن ایران بر زبانش خروشیده، به کجا برود؟  از که روی برتابد هر چند که برادرش بعضا نامهربان بوده باشد!
یکم- اینک که می‌خواهد حق خود را بگیرد تا دیوانه تبهکاری کودکانش را بار دیگر در حلبچه، انفال و شنگال به خاک و خون نکشد از که چشم یاری دارد؟ اگر ترکیه و سوریه از سرافرازی کردها می‌ترسند بگذار بترسند اما من شاخه هم‌خون خودم را رها نخواهم کرد. عراق هیچ‌وقت یک دولت ملی نبوده است. مرزهای استعماری است و ترکیب جمعیت‌اش تصنعی است. نه تنها کردها هیچ ربطی به اعراب ندارند بلکه اعراب سنی هم با شیعیان بیگانه‌اند.
دوم - این‌که یک ملت پراکنده و سرگردان در صورتی آرام می‌گیرد که در گوشه‌ای از دنیا یک وطن مخصوص خود داشته باشد. فلسفه وجودی اسرائیل از دید غربی‌ها هم همین بود که گفتند تا کشور خاص خود را نداشته باشند آرام نمی‌گیرند. الان یهودیان زیادی هستند که از دولت اسرائیل بیزارند ولی از هم پاشیدن اسرائیل را برنمی‌تابند. زیرا در آن صورت کابوس هولوکاست خواب‌شان را خواهد ربود.
سوم- این‌که منافع ملی ایران حکم می‌کند که عراق یک دولت مرکزی قدرتمند نداشته باشد و لذا عدم تمرکز و یا حتی تجزیه آن بیشتر در راستای منافع ماست.
درباره این توجیه‌گری عضو مرکزیت کارگزاران به نیابت از صهیونیست‌ها باید گفت:
اولا جنایت علیه کردها را رژیم صدامی مرتکب شد که تحت حمایت رژیم‌های عربی و آمریکا بود و اکنون همان‌ها در جهت تداوم ناامنی در منطقه پس از شکست فتنه داعش، از فتنه جدید در کردستان عراق حمایت می‌کنند. بخشی از اهداف این فتنه، هدف قرار دادن امنیت و ثبات ایران است. جنایت حلبچه و نظایر آن را صدام به کمک منافقین و با سلاح‌های اهدایی غرب انجام داد.
ثانیا از آقای نقیب‌زاده به عنوان یک عنصر غربگرا  پرسید چرا براساس مبانی استدلال خود، خواستار تجزیه‌طلبی در فرانسه و آلمان و انگلیس و آمریکا نیست؟ و چرا سران حزب کارگزاران (از کرباسچی که از مذاکره یا داعش گفت و از مقابله یا وحشی‌گر‌ی‌های آنها انتقاد کرد تا امثال نقیب‌زاده)، هرگاه می‌خواهند غش کنند، به زمین آمریکا و غرب و نقشه‌های آنها غش می‌کنند.
ثالثا این عضو کارگزاران، دم‌خروس را لو می‌دهد آنجا که از حق یهودیان (صهیونیست‌ها) برای داشتن کشور مستقل دفاع می‌کند و ماله بر اشغالگری مسلم صهیونیست‌ها در فسلطین می‌کشد. چرا عضو کارگزاران مانند یک صهیونیست دوآتشه، حکم به حلّیت کار صهیونیست‌ها در اشغال فلسطین و آواره‌ کردن چند میلیون انسان در طول 7 دهه گذشته می‌دهد؟! آیا او یک صهیونیست است که هم حکم به مشروع بودن اشغال فلسطین می‌کند و هم برای نقشه صهیونیسم مسیحی در جهت تجزیه غرب آسیا از جمله عراق، توجیه می‌تراشد و نظریه می‌بافد؟!  این همان استعماری است که نقیب‌زاده ظاهرا آن را تخطئه می‌کند اما ضمنا به توجیه و تأیید نقشه‌هایش می‌پردازد.
رابعا چرا همان‌گونه که منافع صهیونیسم مسیحی ایجاب می‌کند که عراق مسلمان و متحد ایران در محور مقاومت تجزیه شود، یک عضو بدسابقه کارگزاران نیز ادعا می‌کند تجزیه عراق به نفع ماست؟!  آیا او یک داعشی یا صهیونیست است که از اتحاد فعلی عراق با ایران و سپر بلا شدن در برابر جنگ‌‌های نیابتی صهیونیسم مسیحی علیه ایران، احساس کلافگی می‌کند؟!
خامسا نقشه صهیونیسم مسیحی برای تجزیه کشورهای اسلامی قدرتمند و صرفا شامل کردستان عراق نمی‌شود و در صورتی که مجال پیدا کند تجزیه ایران را در آرزو می‌پروراند چنان که مشی دیرین انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها در طول سده گذشته بوده است.

سربازگیری عضو کارگزاران از سوی شبکه صهیونیستی بهائیت
همزمان با ابراز نگرانی برخی مقامات آمریکایی و اروپایی برای بهائیت در ایران، فائزه هاشمی به دیدار یکی از سران از زندان آزاد شده این حزب صهیونیستی رفت.
این دومین بار است که فائزه هاشمی عضو مرکزیت کارگزاران به محافل سران بهائیت می‌رود و با زنان مکشفه عکس می‌گیرد و تصاویر آن منتشر می‌شود.
وی پیش از این در مصاحبه با روزنامه‌های بهار و فیگارو اذعان کرده بود که در زندان با برخی اعضای بهائیت و سازمان منافقین دوست شده است. او البته گفته بود که پدرش همواره وی را از این ارتباطات نهی می‌کند اما زیربار نهی پدر نرفته است.
به گزارش مشرق سید مهدی طباطبایی روحانی حامی هاشمی رفسنجانی در واکنش به این اقدام فائزه هاشمی گفته بود: «من هم ماجرای دیدار خانم فائزه هاشمی را شنیدم و یقین نکردم، این موضوع برایم سنگین بود و من متعجب شدم که چطور می‌شود شخصی که سوابق بهائیت را می‌داند و فرزند عالم و مفسر قرآنی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است که خودش از مبارزین در مسیر انقلاب و دلسوز نظام است این کار را کرده، ولو به اینکه دوستی باشد یا ملاقات باشد.»
در همان زمان رسانه‌ها از قول هاشمی در پی انتشار خبر دیدار دخترش با چند نفر از عناصر فرقه ضاله بهائیت، آوردند که «فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند.»
اما پس از این سخنان بود که دختر آقای هاشمی در گفت‌وگو با یورونیوز تصریح کرد که نه تنها اقدامش اشتباه نبوده و از آن پشیمان نیست، بلکه نظام به بهائیان ظلم کرده است.یادآور می‌شود شبکه بهائیت از ارکان اداره رژیم پهلوی بودند و به نیابت از انگلیس و اسرائیل، مراکز اقتصادی و امنیتی و نظامی و سیاسی و دیپلماتیک را در آن رژیم کودتایی در قبضه خود داشتند.
یادآور می‌شود برخی بازداشتی‌های حرمت‌شکن روز عاشورا در فتنه 88، از عناصر بهایی و سازمان منافقین بودند. فائزه هاشمی نیز جزو بازداشتی‌های این آشوب نیابتی بود.

دودستگی اصلاح‌طلبان درباره ادامه ائتلاف یا عبور از لاریجانی و روحانی
سخنان محمدرضا عارف مبنی بر اینکه در انتخابات مجلس 98، دیگر با اعتدالیون و اصولگرایان میانه‌رو ائتلاف نمی‌کنیم، موجب مجادله و سردرگمی در میان طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب شد. برخی افراد از این سخنان استقبال کرده و برخی دیگر، آن را تخطئه کرده‌اند.
اصلاح‌طلبان متهم شده‌اند که طی چند روز اخیر مجلس و ریاست جمهوری، با عملگرایی و کاسبی مفرط، از اصول ادعایی خود دست کشیده و تبدیل به محافل معامله‌گر و کاسب‌کار شده‌اند. برخی اصلاح‌طلبان همچنین از اینکه کسانی مانند کرباسچی در کارگزاران، زمزمه حمایت از لاریجانی را سر می‌دهند، شاکی شده‌اند.
جلال میرزایی عضو فراکسیون امید در گفت‌وگو با ایسنا و درباره انتخابات 98 ائتلاف نخواهند کرد، گفت: به نظر می‌رسد این اظهارنظر کاملا واضح و روشن است و به عملکرد کسانی برمی‌گردد که با سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان وارد مجلس شده‌اند اما در قالب اصلاح‌طلبی یا همان فراکسیون امید کار نکرده و راه خودشان را جدا کرده‌اند.
وی افزود: در واقع این خواست بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبی است که حساب کسانی که با حمایت اصلاح‌طلبان وارد مجلس شده و راه دیگری را رفته‌اند باید مشخص شود. زیرا در بلندمدت اگر اقدامی صورت نگیرد موجب ریزش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان شده و مشکلاتی را به وجود آورد.
قاسم میرزایی دیگر عضو فراکسیون امید نیز گفت: شاید اگر در زمان انتخابات در فراکسیون امید شاهد یک اساسنامه و یک مانیفست مشخص بودیم، برخی افراد در لیست امید حاضر نمی‌شدند و من تصور می‌کنم همین موضوع باعث حضور افرادی شده که شاید خارج از چارچوب فراکسیون امید پس از انتخابات نقش‌آفرینی کردند.
وی خاطرنشان کرد: ما در مجلس شاهد جریان سومی بودیم که نه اصولگرای مبنایی بودند و نه اصلاح‌طلب شاخص و به نوعی در مجلس نقش‌آفرینی کردند که برخی تعادل‌ها به هم ریخت، اما باید پذیرفت که در نهایت عملکرد این مجموعه به نفع اصولگرایان تمام شد.
وی می‌گوید نگرانی‌های عارف باید سریع و با فراغ بال بررسی شود.
محسن رهامی عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها معتقد است موضع‌گیری نسبت به چگونگی آرایش سیاسی در انتخابات 98 خیلی زود است و نظر عارف در مورد چگونگی حضور در انتخابات مجلس یازدهم نظر شخصی او باشد نه نظر مجموعه اصلاحات.
محمدجواد حق‌شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نیز اینگونه گفت شاید الان زمان مطرح شدن این موضوع نیست زیرا جریان اصلاحات باید ابتدا عملکرد گذشته خود را آسیب‌شناسی کرده و اگر لازم است در ساختار خود تجدیدنظر کند و با ساختار جدید به دنبال تعیین راهبردهای خود برای انتخابات 98 باشد تا بتواند تاکتیک‌های انتخاباتی لازم را انتخاب کند.
در همین حال محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران به خبرآنلاین گفت: بحث پایان ائتلاف اصلاحات- اعتدال، نظر شخصی عارف است.
اظهارنظر روی مباحث کلان، کلیدی و راهبردی نمی‌تواند اظهارنظر فردی باشد و حتما باید در زمان و در کانون جمعی اصلاح‌طلبان و با رعایت اقتضائات سیاسی و البته با محوریت شخصیت‌های جامع‌الاطراف از جمله آقای عارف طرح شود.
اظهارنظرهای فردی بیش از آنکه ناشی از جمع‌بندی راهبردی و تشکیلاتی باشد به خاطر برخی از ارتباطات مقطعی و تماس‌های لحظه‌ای است که بعضی خبرنگاران عزیز در محافل یا مجالس ختم با شخصیت‌ها گفت‌وگو می‌کنند و در رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شود. البته من تصور نمی‌کنم این اظهارنظر جناب آقای عارف که شما به آن اشاره کردید نشان‌دهنده نظر نهایی ایشان باشد. حتما قبل یا بعد از این اظهارنظر نکات و جملات دیگری را بیان کرده‌اند که نظر ایشان را بیشتر روشن می‌کند. بنابراین فکر نمی‌کنم این بحث خیلی نیاز به مانور داشته باشد.
احمد شیرزاد عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم نیز در گفت‌وگو با نامه نیوز قرار دادن جهانگیری در مقابل افرادی همچون لاریجانی و نهایتا ترجیح آنها را اظهاراتی ناشی از گستردگی اردوگاه اصلاح‌طلبان دانست و گفت: «اصلاح‌طلبان بنای عبور از جهانگیری را ندارند. اردوگاه اصلاح‌طلبان خیلی بزرگ است و چارچوب تنگی ندارد لذا هر فردی در این جریان می‌تواند نظرات خود را بیان کند. این به معنی برنامه‌ریزی و طرح و نقشه این جریان برای انتخابات بعدی نیست.»
وی در واکنش به اینکه نشریاتی مثل سازندگی نیز این روزها از جهانگیری عبور کرده به لاریجانی می‌پردازند، گفت: «در خود کارگزاران نیز نظرات متنوعی وجود دارد و اگر فردی حرفی می‌زند نباید آن را به خط فکری کلی حزب تعمیم داد.»
اما غلامعلی دهقان عضو مرکزیت حزب اعتدال و توسعه در روزنامه ایران تاکید کرد: آنچه در چند سال گذشته تحت عنوان ائتلاف انتخاباتی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون و اصولگرایان معتدل صورت گرفت یکی از مقاطع درخشان عرصه سیاست ایران طی 111 سال فعالیت انتخاباتی بوده است. ائتلافی که ثمره آن حاکمیت عقلانیت و اعتدال در عرصه تصمیم‌گیری کشور بوده است. اگر این ائتلاف نبود، برجامی هم نبود. آرامش سیاسی و ثبات اقتصادی هم نبود.
وی می‌افزاید: آیا ائتلاف فوق‌الذکر دیگر ضرورت ندارد؟ نگاهی به همین انتخابات ریاست جمهوری اخیر نشان می‌دهد رقیب ائتلاف انتخاباتی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون و اصولگرایان معتدل نزدیک به 17 میلیون رای داشته، بنابراین توان رقیب را نباید دست‌کم گرفت. امید است دیدگاه ریاست فراکسیون امید تحت تاثیر انتخاب رئیس مجلس دهم و حواشی آن نباشد.

ردگم‌کنی یکی از سران فتنه نیابتی آمریکا در ایران
محمد خاتمی می‌گوید همه ما در برابر تهدیدهای ترامپ یکدل عمل خواهیم کرد.
وی به بهانه هفته دفاع مقدس نوشت: «آنچه بر عهده ماست همبستگی ملت و دولت و همه جناح‌ها و جریانها در برابر تهدیدها و گزافه‌گویی‌های دشمنان ملت ما و ملتهای منطقه و جهان است. جهانیان و به خصوص آقای ترامپ مطمئن باشند که همه ما در برابر تهدیدات، هم‌سخن و یکدل هستیم و در عین حال هوشیار در برابر توطئه‌ها و خطرها، همداستان و متحد عمل خواهیم کرد.»
این موضع‌گیری در حالی است که ترامپ در اظهارات خود نسبت به زندانی شدن اصلاح‌طلبان ابراز نگرانی و ناراحتی کرده است.
در دولت‌های اوباما و بوش نیز، دولتمردان آمریکایی بارها از جریان ارتجاعی مدعی اصلاح‌طلبی به صراحت حمایت کردند. در فتنه سبز، علناً دولتمردان آمریکا با ذوق‌زدگی گفتند که در کنار سبزها هستند، چرا که این طیف توانسته بود کشور را به کام بی‌ثباتی و ناامنی بکشاند.
بعدها کسانی چون مایکل لدین فاش کردند که طراحی آشوب 88 به سالها قبل و ارتباط محافل آمریکایی با برخی عناصر در ایران برمی‌گردد.
همچنین دولت اوباما و وزیر خارجه‌اش کلینتون، اعمال تحریم‌های فلج کننده را پس از شکست فتنه‌گران و به سفارش همان‌ها تصویب کردند؛ چنان که روزنامه لس‌آنجلس تایمز در مهرماه 88 فاش کرد. اکنون نیز ترامپ همان تهدیدها و تحریم‌ها را به اشکالی متفاوت پی می‌گیرد و از این جهت، ادعای خاتمی لاف‌زدنی از جنس رد گم‌کنی محسوب می‌شود.