استقبال شاعران از پیکر شهید حججی
داستانِ این علمدار از علمداران جداست
خبر بازگشت پیکر مطهر شهید محسن حججی به کشور، شور و حال دیگری را بین مردم به وجود آورده است. شاعران نیز همچون سایر مردم، با شعرهای خود به استقبال این شهید رفتهاند. بخشهایی از شعرهای سروده شده برای بازگشت پیکر شهید حججی را میخوانید:
دل که میگیرد میان خیمهها غوغا به پاست عشق تنها در هوایِ خیمههایِ کربلاست
درجهان حرف از علمداری زیاد است آی، نه داستانِ این علمدار از علمداران جداست
دست داد و هر دودستش رویِ قولش قطع شد اینچنین یاری در عالمای علم داران کجاست
مشک را از آب پرکرد و نهیبی زد به نفس ساقی لب تشنه اینجا هم به فکر خیمههاست
گفت اصغر تشنه، لیلا تشنه، مولا تشنه است های های از این مصیبت، وای وایِ دیدههاست
باز گفتم تا بگیرم حاجت از دستی که نیست باز گفتم دست داری دست تو دست خداست
مصطفی مطهری راد
راز چشمان تو
می رسد عطر گلاب گل پر پر شدهای بدن غرق به خون، قامت بیسر شدهای
سرت ای مرد سلامت، سر بیتن شدهات شیر مردی که چنین شیعه حیدر شدهای!
بازگرد از سفرت بیسرو بیجان و ببین روضه خوان دل غم دیده مادر شدهای
از همان روز که سربند، سرت را بوسید انتخاب از طرف حضرت خواهر شدهای
در بلندای نگاه تو در آن لحظه فقط کربلا بود و در این روضه مصور شدهای
راز چشمان تو و صورت ماه تو چه بود؟ که چنین یک تنه دلداده و دلبر شدهای
همگی چشم به راهیم بیایی هرچند بدنت بیسر و تو محسن دیگر شدهای
سمانه رحیمی
خبر آمد
پدری در راه است
خبر آمد خبری در راه است اربعین دگری در راه است
بعد از این مدعی عشق کجاست عاشق معتبری در راه است
عشق هم مرتبه دارد به خدا عاشق خون جگری در راه است
او سرش رفته که قولش نرود مردم شهر! سری در راه است
«سر» خودشگریه کن ارباب است باز چشمان تری در راه است
کودکی خواب ز چشمش افتاد خبر آمد پدری در راه است
حسن اسحاقی
سلام ای تن بیسر
سلام ای سر تابان
به پیشواز نگاهی از آن سر، آن سر تابان دویدهام همه دشت را بهگریه، شتابان
رسیدهام به تو اما کجاست خنده ماهت کجاست حضرت چشمت؟کجاست حضرت باران؟
بصیرتیست درین دیده، زینب است و قیامت میان خاک و عطش دیده سروهای خرامان
چه باشکوه غروبی، چه باشکوه سلامی نزول خیل ملایک به پیشواز عقابان
سلام ما به تو روشنترین دلیل تغزل سلام ای تن بیسر، سلام ای سر تابان
نغمه مستشار نظامی