يوسف مرحبا در سال 1329 در خانواده‌اي مستضعف، بي بضاعت و کشاورز اما مذهبي پاي به عرصه وجود نهاد. به جهت فقر مالي خانوادگي، او با مشکلات فراوان توانست به تحصيلات خود تا حد ليسانس در رشته فقه و مباني حقوق اسلامي (الهيات) در دانشگاه مشهد ادامه دهد.
اعتقادات مذهبي وي از همان زمان کودکي ضمن‌اشتغال به شغل کشاورزي به انجام فرائض ديني خود همت گمارد. پس از ورود به دانشگاه فردوسي مشهد و آشنايي بيشتر با چهره شوم رژيم منحوس پهلوي وي را براي تبليغ عليه اين جرثومه فساد در سطح شهرستان آستارا وا داشت با توجه به فعاليت ايشان رژيم گذشته سعي در دستگيري‌شان داشت که برادر شهيد به اردبيل فرار نمود. به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي به جهت حراست از دستاوردهاي انقلاب به فعاليت در کميته انقلاب اسلامي پرداخته و سپس به محض تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به لشکر صاحب الزمان پيوسته و در سمت‌هاي فرماندهي عمليات و قائم‌مقامي سپاه آستارا مشغول
به‌اداي دين گرديدند.
تبليغ مکتب اسلام و سرکوبي منافقين و مشرکين را تنها از طريق صحيح در تحقق آرمان انقلاب مي‌دانستند، در اين راستا به نگارش آثاري منجمله(1)کتاب قرآن در اسلام (2)اصول اعتقادات (3) ترجمه تاريخ ادب و ادباء از جرج زيدان (4)لغت نامه و تشکيل کلاسهاي عقيدتي و سخنراني‌ها اقدام نمودند.
سپس جهت تداوم مسير خويش از آموزش و پروش به عنوان دادستان دادگاه انقلاب اسلامي آستارا ماموريت يافت و سر انجام بعد از ترور در تاريخ1شهریور ماه سال 60 در آستارا در جلوي دادگاه انقلاب اسلامي آستارا بر سر عهد خويش جان‌باخت و به دست کوردلان منافق به درجه رفيع شهادت و به ملکوت اعلي پيوست.