kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۲۱۷۶
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹

فوتبال از مسیر ناکجا آباد خارج می‌شود؟!


سرویس ورزشی-
کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه‌ای مفصل با یک نشریه پرتغالی درباره مسائل مختلف فوتبال صحبت کرده است که علاقمندان حتماً آن را مطالعه کرده‌اند، مایلیم درباره یک بخش از صحبت‌های ایشان در اینجا بحث کوتاهی داشته باشیم، بخشی که خیلی به نظرات این نشریه نزدیک است.
 کی روش درباره «شرایط کاری در ایران» می‌گوید: «در اینجا (ایران) همه از تیم نتیجه می‌خواهند... در حالی که ایران از نظر شرایط کاری ضعیف‌ترین شرایط را در جهان دارد، و اصلاً نباید به رده‌بندی فیفا در این مورد توجه کرد» و این همان حرف قدیمی و همیشگی ماست که این بار توسط سرمربی تیم ملی فوتبال ایران که فردی دنیا دیده و با تجربه و فوتبال‌شناس است تأیید می‌شود.
همان حرف که بارها گفته‌ایم در حالی که فوتبال ما هنوز خیلی مسائل بدیهی و اولیه را رعایت نمی‌کند و فاقد امکانات لازم و کافی است، هنوز خیلی از اصول را جدی نگرفته و خیلی از شرایط ساختاری را فراهم نکرده است و... فرهنگ «نتیجه‌گرایی» و کمیت محوری بر آن سیطره یافته و دل و هوش بزرگ و کوچک را ربوده و همه دوست دارند تیم‌هایشان قهرمان شوند و در سطح ملی هم «نتیجه» بگیرد و مثلاً به هر وسیله و تمسک به هر ابزار و ترفندی، به جام جهانی برود.
 این حرف را که بیانگر ایده غلط حاکم بر فوتبال و هدفگذاری‌اشتباه آن است، حتی کارلوس کی روش هم که از «حرفه‌ای»های فوتبال دنیاست، صحه می‌گذارد و صد البته آن را تأیید نمی‌کند و به عنوان یک فرد صاحب شناخت نمی‌تواند تأیید هم بکند چون اصولاً کاری عقلانی و منطقی نیست. این وضعیت، این تفکر و دیدگاه هرگز به نفع فوتبال و آینده آن نیست، هر چند که البته به نفع باندهای آویزان و جریانات دلالی و منفعت‌جو است!
کی روش به عنوان یک مربی حرفه‌ای، در برابر حقوقی که می‌گیرد و قراردادی که انعقاد می‌کند، مسئول است و خودش را متعهد می‌داند که به مأموریتی که صاحب‌کار به عهده‌اش گذاشته است، عمل کند و خواسته آنان را اجابت کند.
«صاحب‌کار»، از کی روش، کمک به ساختن فوتبال، کشف و پرورش استعدادها و مشورت دادن در امور ساختاری و... را نخواسته است، او از کی روش فقط و فقط یک خواسته دارد، آن هم «صعود به جام جهانی» است! و چون سطح و اندازه فوتبال ما با استانداردهای جهانی و تا جهانی شدن، فاصله‌ای بسیار بعید و طولانی دارد، کی روش مجبور است برای رسیدن به هدف و کسب «نتیجه‌ای» که مطلوب «صاحب کار» است، از ابزار مختلف استفاده کند، رو به لیگ‌های خارجی بیاورد، بازیکنان دورگه و شاغل در فوتبال اروپا را شناسایی کند و جاهایی به خاطر ضعف مدیریت فوتبال و عدم حمایت بایسته «صاحب‌کار»! خودش آستین بالا بزند و وارد گود ‌شود، برافروخته و عصبانی شود، صدایش را بیش از حد بالا ببرد، به دعوا و درگیری لفظی ناچار شود و به قول خودش «برای که، آنجا، در ایران بخواهید موفق شوید، باید قدرت مدیریت و ریاست داشته باشید، شما باید آنجا بهترین تصمیم‌های ممکن را خودتان بگیرید، نمی‌توانید فقط به مربیگری فکر کنید و تصمیمی نگیرید.»
 او در ادامه به نکته‌ای‌اشاره می‌کند که هر خواننده و هر آشنا به روابط حاکم و مناسبات رایج در فوتبال ایران به راحتی معنی آن را می‌فهمد و صد البته تأسف می‌خورد که چنین روابط و فرهنگی در این فوتبال چنان ملموس و مشهود جریان دارد که به طور طبیعی فردی مثل کی روش - که حتماً یک جامعه‌شناس ورزشی هم هست- خیلی زود آن را درک می‌کند و در برابر آن موضع می‌گیرد، و بسیاری از رفتارهای انتقادآمیز خود را توجیه می‌کند.
ما هم بیش از این توضیح نمی‌دهیم، خودتان حرف کی روش را در این باره بخوانید: «... دوست ندارم جلوی من حرفی بزنند و پشت سر من حرف دیگری بزنند. نمی‌خواهم دلقک فرض شوم. من با چنین شرایطی مشکل دارم و نمی‌توانم این‌ها را بربتابم. اگر با چنین شرایطی برخورد کنم بله، آدم پیچیده‌ای می‌شوم.»
سخن را جمع کنیم دوست و دشمن، غریبه و آشنا، کارشناس و عامی و... و همه و همه مهمتر از همه واقعیت‌های غیرقابل انکار فوتبال می‌گوید، این رشته ورزشی گرفتار جریانی شتابنده و غیراصولی شده و در مسیری بیراهه و رو به ناکجاآباد، در حال حرکت است و... بالاخره باید زمانی و جایی جلوی آن را گرفت و مسیر و روش آن را اصلاح کرد و اصول را به جای کار باری به هر جهت و منطق و برنامه را به جای روزمرگی در آن حاکم کرد. متأسفانه چون تاکنون جسارت و همت این کار در نزد مسئولان نبوده و آنان در برابر تذکرات خیرخواهان و انتقادات صاحبان قلم و سخن، گوش شنوا نداشته‌اند، کار فوتبال به جاهای باریک کشیده و بدون تعارف- البته با عرض معذرت- «گند» کار دارد در می‌آید،...