روند معیوب فوتبال ایران توسط فیفا متوقف میشود؟!
سرویس ورزشی-
متاسفانه در ورزش ما و به ویژه درباره رشتههای پرهیاهو و غوغایی و درعین حال جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال، کارهای اساسی و ساختاری و پایهای یا اصلا صورت نگرفته یا خیلی خیلی کم انجام شده است.
آنچه که سیاست و روش کلی حاکم بر این رشتهها چه در بعد برنامهریزی و چه از جنبه اجرایی حاکم بوده است، «روزمرگی» و «باری به هرجهت» بوده است. وقتی به عمد یا به سهو، با غرض یا از سر ناآگاهی، دیدگاه و تفکر «نتیجهگرایی» افراطی و «کمیتمحوری» جنونآمیز بر کاروبار فوتبال ما و ذهن و اندیشه و ذائقه مسئول و مدیر و رئیس و مربی و ورزشکار و رسانه و تماشاگر و ... همه و همه حاکم شد، وضع از آنچه که بود بدتر هم شد.
دغدغه اصلی اغلب مدیران مختلف فوتبال چه در رده باشگاهی و چه در سطح ملی، نتیجه گرفتن و قهرمان شدن و ... آن هم به هر وسیله و نادیده گرفتن بسیاری از اصول و ارزشها و شرطها و پیششرطهای نتیجهگیری طبیعی و منطقی بود و ... تمام هم و غم یک مدیر باشگاهی به ویژه در سطح تیمهای پرطرفدار صعود به بالای جدول و هرچه بالاتر، بهتر و قرار گرفتن در صدر و مقام اول هم که بهترتر!! و فبهاالمراد.
دیگر اینکه وضعیت فرهنگی این تیم، مشکلات ساختاری تیم و مسئله آیندهسازی و توجه به فوتبال پایه، درآمدسازی و تامین هزینهها و ... به چه صورت درمیآید و ... مهم نیست، مهم فقط قهرمانی و نتیجهگیری و بردن و نباختن است ولاغیر!
تمام هم وغم و فکر و ذکر یک رئیس فدراسیون فوتبال در دورهها و مقاطع مختلف، صعود به جام جهانی بود، آن هم با هر وسیله و به هر قیمت ولو نابودی فوتبال داخلی، تو سری زدن و خوار کردن لیگ ملی، نادیده گرفتن اصول و روشهای شناخته شده پیشرفت و موفقیت، عدم توجه بایسته به سنین پایه و آموزش و ... به این ترتیب و با توجه به اینکه عمر مدیریت هم در فوتبال ما کوتاه است و به اصطلاح «ثبات مدیریتی» وجود ندارد، هر مدیری شاید به طور طبیعی و با نوعی حسابگری و مصلحتاندیشی از انجام کارهای اساسی و زیربنایی که به طمانینه و آرامش و تدبیر و زمان کافی نیاز دارد، طفره میرود و فقط و فقط به دنبال این است که با گرفتن نتیجه اولا هو و مفتضح نشود، ثانیا بر عمر و دوام مدیریتی خود حتیالمقدور اضافه کند و ... با حاکم شدن این وضع و اوضاع است که عرض میکنیم در فوتبال ما، کارهای اساسی و ساختاری و پایهای یا اصلا صورت نگرفته یا خیلی خیلی کم انجام شده است.
طبیعی است که با این روش و روال کار کردن، نه تنها هیچ وقت ورزش در مسیر درست و منطقی حرکت نمیکند، بلکه به خاطر حاکمیت نتیجهگرایی و دست زدن به هر روش و وسیله و ترفند برای دستیابی به نتیجه، اشتباهات و خطاها و بدتر از همه انحرافات و تخلفات و بالاخره مفسدههای فراوان اتفاق میافتد - که متاسفانه افتاده است - البته درباره حاکمیت این روند غلط و روشهای غیرمنطقی و مبتنی بر روزمرگی و نتیجهگرایی، آنها که متوجه این مسیر اشتباه و این هدفگذاری غلط و فریبکارانه شده، سالها و بارها تذکر و هشدار دادهاند اما در هیاهوی ایجاد شده و مدیریتی - که ذکرش رفت - گوش شنوایی پیدا نشده و این وضعیت نگرانکننده کماکان بر کاروبار فوتبال ما حاکم است.
وضعیتی که حالا آثار منفیاش به شکلی ملموس و خطرناک درآمده تا آنجاکه همانطور که اهالی ورزش اطلاع دارند، پای فیفا هم دارد به اوضاع فوتبال ما کشیده میشود و چند روز پیش شاهد بودیم که فیفا به فوتبال ما اولتیماتوم داده و مدتی را فرصت تعیین کرده است که مسائل و مشکلات خود را حل نماید و پروندههای مفتوح و مطرح درباره فوتبال ایران را پاسخ دهد و مختومه کند و این علامت و نشانه خوبی برای فوتبال ما نیست.
به گمان ما این تازه شروع دخالت و توضیح خواستن مجامع بینالمللی فوتبال و در رأس آن «فیفا»ست از مسئولان ورزش و فوتبال درباره آنچه که در این رشته و در کشور ما میگذرد. متأسفانه مسئولان دیروز و امروز فوتبال (همان طور که گفته شد) به واقعیات فوتبال، اشکالات اساسی و ساختاری آن، توجه نکردهاند، قدمی محکم در جهت اصلاح خرابیها و رفع اشکالات بر نداشته و بر پایهای کج و ناقص و پرعیب و اشکال بنا را بالا برده و... و کار به اینجا رسیده است که حالا فیفا برای «چکهای بیمحل»ی که در این فوتبال توسط مدیرانی کشیده شده که غالباً امروز دیگر در جایگاه مدیریتی سابق خود قرار ندارند، به فوتبال ما اولتیماتوم میدهد و ضربالاجل تعیین میکند. حکیم و شاعر بزرگ ایران، سعدی شیرازی برای این طور مواقع فرموده است که:
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست
به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز
وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست
متأسفانه مسئولان حال و سابق و اسبق ورزش و فوتبال ما، غرق در روزمرگیها، از مشکلات اساسی و گرفتاریهای اصلی حوزه تحت مدیریت خود غافل شده و به هشدارها هم توجه نکردهاند و... اما امیدواریم حالا این آقایان که به هشدار و تذکرات دوستان خیراندیش توجه نکردند، اولتیماتوم فیفا را جدی بگیرند و... که این بار قضیه به نظر میرسد خیلی جدی باشد:
به شادکامی دشمن کسی سزاوار است
که نشنود سخن دوستان نیکاندیش
یک ضربالمثل معروف هم داریم که میگوید: «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد»، امیدواریم به مصداق این اشعار و مثلها و... مسئولان ذیربط فوتبال و ورزش لحظه و دمی در حال این فوتبال و کاری که ما داریم درباره این رشته انجام میدهیم و بلایی که داریم بر سرش میآوریم، درنگ و تأمل کنند، به خود بیایند و به فکر حل مسائل و درمان دردهای کهنه و مزمن آن بیفتند. باز هم تأکید میکنیم مشکلات و مسائل این فوتبال یکی، دو تا نیست، هم فراوان است و هم عمیقتر از این یکی، دو نمونهای که ذکرش رفت.