نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
از ادعای انگلیسیهراسی پهلوی تا جنگ حقوقی آمریکا و ایران
سرویس سیاسی -
روزنامه زنجیرهای بهار در گزارشی به وزیر پیشنهادی کشور پرداخته و با تاکید بر اینکه گروکشی روحانی در سال 92 با رحمانی فضلی برای سکوت مجلس نهم درباره بقیه وزرا با شکست مواجه شده است نوشت : اکثریت نمایندگان در این دوره نگاه خوبی به گزینه پیشنهادی روحانی برای وزارت کشور ندارند!
در بخشی از این گزارش آمده است : در شرایطی که مجلس نهم رنگ و بوی اصولگرایی افراطی داشت و این موضوع از هجمه به سیاستهای اصلاحطلبانه مشخص بود، برخی پیشنهاد رحمانی فضلی را مصالحه روحانی با سایر مراکز قدرت میدانستند و به نوعی موافق با گروکشی و انتخاب او برای گرفتن رای اعتماد دیگر وزرا بودند. اگرچه این امر هم به طور کامل محقق نشد و جعفر میلیمنفرد بهعنوان اولین وزیر پیشنهادی علوم موفق به دریافت رای اعتماد نشد.
بهار نتیجه میگیرد : اگرچه نمیتوان گفت تمامی مجلس نگاه منفی به رحمانی فضلی دارند، اما به نظر میرسد جو غالب مجلس به نفع او نیست و احتمال اینکه رای اعتماد نمایندگان را به دست نیاورند بسیار زیاد است. در حال حاضر که روحانی تصمیم خود را مبنی بر ابقای او گرفته است، باید دید مجلس شورای اسلامی که در دهمین دوره خود به عنوان مجلسی همسو با سیاستهای اصلاحطلبان و دولت به شمار میرفت، اکنون که پیشنهاد رحمانی فضلی تا حدی مغایر با مطالبات و سیاستهای اصلاحطلبان انجام گرفته، چه تصمیمی خواهد گرفت؟ آیا به روحانی اعتماد کرده و به وزیر پیشنهادیاش که یک دوره آزمون را پشت سر گذاشته و عملکردی به زعم اصلاحطلبان نه چندان موفق داشته رای اعتماد میدهد و یا بدون رودربایستی و مانند مجلس گذشته که چندین بار برای وزیر علوم سنگاندازی کرد، راه را برای ورود رحمانی فضلی به مجلس سد میکند؟
جعل تاریخ در روایت یک کودتا؛ آیا مصدق آمریکا را ناامید کرد؟!
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به قلم سردبیر به روایت کودتای 28 مرداد 1332 پرداخته و در یک جعل هدفمند مدعی شد که مصدق آمریکا را ناامید کرده بود!
در بخشی از این یادداشت آمده است : پیرمرد کار خودش را کرد. کاسه صبر همه را لبریز کرد تا علیهاش کودتا کنند. مصدق، این پیرمرد لجباز و یکدنده میتوانست راه دیگری برود. راهی که همه از آن منتفع شوند، هم خودش به نان و نوایی برسد و هم دیگران. دولت آمریکا را هم ناامید کرد...او نه در پی قهرمانی و محبوبیت بود، نه سودای ریاست داشت.
نویسنده در ادامه تغییر مشی آمریکا را به تغییر رئیسجمهور آمریکا گره زده و نوشت؛ « تا ترومن رفت و آیزنهاور آمد همه علیهاش شدند»!
سردبیر شرق در بخش دیگری از نوشتار خود شاه را نیز انگلیسی هراس خوانده و نوشته است: « اگر مصدق انگلیسیهراسی بدبین بود که به نزدیکترین کسانش اعتماد نداشت و در پشت نقاب هر کس جاسوسی میدید و فوبیای خیانت داشت، شاه هم انگلیسیهراسی بود که فوبیای حقارت داشت. با این تفاوت که مصدق تن به خیانت نداد اما شاه بارها تن به حقارت داد. «انگلیسیهراسی شاه حاد بود و تبعید پدرش به دست انگلیسیها در ٢٥ شهریور ١٣٢٠ بر آن افزود.»
در رابطه با یادداشت روزنامه شرق گفتنیهای فراوانی هست از جمله اینکه سردبیر شرق ادعا میکند مصدق آمریکا را ناامید کرده بود این در حالی است که مصدق 7 خرداد 1332 ، یعنی دو ماه و بیست روز پیش از آنكه با كودتای مشترك آمریكا و انگلیس سقوط كند، به «آیزنهاور » رئیسجمهور آمریکا نامه نوشته و از وی درخواست وام كرده بود. در بخشی از این نامه، مصدق با لحنی آمیخته از خواهش نوشته بود: «ملت ایران امیدوار است كه با مساعدت و همراهی دولت آمریكا موانعی كه در راه فروش نفت ایجاد شده برطرف شود و چنانچه رفع موانع مزبور برای آن دولت مقدور نیست كمكهای اقتصادی موثری فرمایند تا ایران بتواند از سایر منابع خود استفاده كند. در خاتمه توجه موافق و اثربخش آن حضرت را به وضع خطرناك فعلی ایران جلب نموده و یقین دارم كه تمام نكات این پیام را با اهمیتی كه شایسته است تلقی خواهند فرمود.»
رئیسجمهور آمریكا پس از یك ماه تاخیر درحالی كه مصدق را «تنها امید غرب در ایران» میخواند، به درخواست وی پاسخ منفی داد.
در حالی كه مصدق بر اعتماد به آمریكا اصرار میكرد، «آیتالله كاشانی» كاملا به بدعهدی آمریكا واقف بود و در مصاحبه با خبرنگار آمریكایی «آژانس اینترنشنال» به درستی اظهار داشته بود كه «آمریكا تا به حال آنچه وعده به ایران داده است انجام نداده...»
نکته دیگر آنکه روزنامه زنجیرهای شرق مدعی است که مصدق به دنبال قهرمانی و محبوبیت نبوده است، این ادعا با مشی سیاسی مصدق در دو برهه قیام مردم در سی تیر 1331 و کودتای 28 مرداد 1332 سازگار نیست، آیتالله کاشانی در نامهای به مصدق این موضوع را گوشزد و تصریح میکند « از تجربیات روی كار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر بر من مسلم است كه میخواهید مانند سیام تیر كذایی یك بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف اینجانب را درخصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لكه حیض كردید. خانهام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را كه ترس داشتید شما را ببرد بستید و حالا نه مجلسی است و نه تكیهگاهی برای این ملت گذاشتهاید.»
درباره رویکرد شاه به انگلیس که شرق مدعی است او نیز از انگلیس همانند مصدق هراس داشت تاریخ خلاف این را نشان میدهد ، بود و نبود شاه وابسته به انگلیس بود و او خود این را میدانست، به قدرت رسیدن رضاشاه در ایران به مدد مساعدتهای انگلیس بود و رفتن او و به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی نیز علیرغم خواستههای شوروی برای تغییر نظام سلطنت به جمهوری نیز کار انگلیس بود، از سال 1320 تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز انگلیس همواره حامی شاه بوده است و این حمایت در کودتای 28 مرداد 1332 خود را نشان داد.
جنگ ایران و آمریکا حقوقی است!
روزنامه زنجیرهای قانون در گفتوگویی با یکی از نمایندگان مجلس مشکلات موجود میان ایران و آمریکا را حقوقی دانست!
در بخشی از این گفتوگو آمده است : بعد از برجام و تعلیق تحریمها جنگ آینده ایران و آمریکا و انگلیس، جنگ حقوقی است. آنها دریافتهاند که نمیتوانند علیه ایران اقدام نظامیکنند. همچنین تحریمهای گسترده نیز به طور کامل توقع آنها را برآورده نکرد. کشورهای غربی سرحد تحریمها را در حق ایران انجام دادند. سرحد تحریم 15مورد است که در ماده41 فصل هفتم منشور ملل متحد مشخص شده است. تمام این 15مورد برای ایران اجرا شد اما نتیجه ملموسی برای غربیها به بار نیاورد. از این رو آنها متوجه این موضوع شدند که باید به وسیله قواعد حقوقی با ایران مبارزه کرد.به همین دلیل ما نیز نیاز داریم تا در حوزه مسائل حقوق بینالملل، موثر عمل کنیم.
فروکاهی جنگ ایران و آمریکا به حقوق و قواعد بینالمللی نوعی بزک کردن برجام محسوب میشود چرا که این تحلیل سطح برخورد با اقدامات ضدایرانی آمریکا را به همان برخوردهای حقوقی که تا به حال از سوی دولتهای به ظاهر و گفته خود حقوقدان تجربه شده است فرو میکاهد و طبیعی است که حقوق بینالملل همچون چاقویی است که دسته خود را نمیبرد.
وقتی بررسی صلاحیت وزرا به مجلس مجیزگویی تبدیل میشود!
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی نوشت:«ضمن احترام به نمایندگان، باید بگویم که قد و قواره مجلس دهم...به شدت کوتاه شده است و از میزان پرسشگریشان کاسته میشود...ما شاهد برخی رفتارهایی هستیم که دون شأن نمایندگی است که در برخورد با کابینه اوج یافته است مثل نمایندگانی که چند روز پیش از بررسی صلاحیتهای وزرا به بیان انتقاداتی میپردازند و بعد از برگزاری چند جلسه با آنها نقطه نظراتشان تعدیل میشود یا آن دسته از افرادی که به عنوان نماینده مخالف برای ایراد نطق ثبتنام میکنند اما با رودربایستی در حمایت از وزیر صحبت میکنند.جای تاسف است این فضایی است که در کلان کشور ایجاد شده است و افراد در تلاش هستند تا به جای پرسشگری و نقد با «مجیزگویی» و «حمایت» به جلب اعتماد بپردازند».
آنگونه که از شواهد امر برمیآید، وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم برای گرفتن رای اعتماد از مجلس مشکل چندانی نخواهند داشت. از نکات جالب توجهی که در بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی وجود داشت این بود که بعضا نمایندگانی که در مقام مخالفت با وزرای پیشنهادی ثبتنام کرده بودند، پشت تریبون عملا از آنها دفاع میکردند! پدیدهای که کمتر به این شدت و شفافیت در ادوار مختلف مجلس سابقه داشته است. موضوعی که صدای اعتراض برخی نمایندهها را هم درآورد.
این اتفاق با رسالت اصلی نمایندگی و شأن نظارتی این قوه فرسنگها فاصله دارد و در حقیقت، جایگاه وکلای ملت را در حد یک وکیلالدوله و مجیزگوی دولت پایین میآورد.
سؤال بزرگی که با تغییر طیب نیا در جامعه ایجاد شد!
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت:«اگر رئیسجمهور از عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم راضی نباشد، نیاز است که همه ارکان تیم اقتصادی را تغییر دهد و اگر راضی است، تغییر طیب نیا بیمعنا خواهد بود. تغییر طیبنیا سؤالی بزرگ برای جامعه ایجاد کرده است.» علی طیبنیا از سوی دولت و حامیانش به عنوان یکی از چهرههای موفق کابینه یازدهم معرفی میشد اما در اتفاقی عجیب از معرفی دوباره برای وزارت بازماند. اکبر ترکان مشاور رئیسجمهور در روزهای گذشته گفته بود:«دکتر طيبنيا علم بسيار زيادي در علوم اقتصادي دارد و از کرباسيان، وزير پيشنهادي کابينه دوازدهم نيز سواد بيشتري دارد اما مشکل قلبي طيبنيا باعث شد که وي از حضور در کابينه دوازدهم انصراف دهد و معاون او جايگزينش شود.»
اما يک منبع آگاه در وزارت اقتصاد با تکذيب مشکل قلبي طيبنيا گفته بود:«علت اينکه روحاني، دکتر طيبنيا را در ليست پيشنهادي کابينه دوازدهم بهعنوان وزير اقتصاد قرار نداد، مشکل جسمي ايشان نبوده است».
او با يادآوري اينکه طيبنيا در ديداري که مدتي قبل با رئيسجمهوري داشتند، درخواستهايي را جهت هماهنگي بيشتر تيم اقتصادي در دولت دوازدهم مطرح کردند، توضيح داد: «گويا تحقق اين خواستهها از نظر رئيسجمهوري امکانپذير نبوده يا به مذاق ايشان خوش نيامده است».
روزنامه آفتاب یزد نیز در روزهای گذشته از اخراج طیبنیا خبر داده و نوشته بود: «طیبنیا سهم پررنگی در موفقیتهای اقتصادی دولت داشت. اما از چند ماه قبل منابع خبری از نبودن وی در کابینه جدید خبر دارند شاید یکی از مهمترین دلایل این موضوع، عدم هماهنگی تیم اقتصادی دولت یازدهم بود. برخی منابع، یکی از منتقدان طیبنیا را محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت و رئیسسازمان برنامه و بودجه میدانند. ضمن اینکه مسعود نیلی مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور و محمد نهاوندیان رئیسدفتر اقتصاددان رئیسجمهور در دولت یازدهم نیز به لحاظ نگاه و بینش اقتصادی، قرابت فکری چندانی با طیبنیا نداشتند. در واقع این افراد بیشتر از حامیان اقتصاد نئوکلاسیک و بازار آزاد بودند و طیبنیا یک اقتصاددان نهادگرا بود که به رغم اعتقاد راسخ به تقویت بخش خصوصی با نگاه و بینش نوبخت، نهاوندیان و نیلی فاصله داشت».
لاپوشانی حذف طیبنیا به بهانه بیماری قلبی در حالی است که اخیراً محمدعلی نجفی با وجود بیماری قلبی و منع رسمی پزشکان از کار اجرایی، در 66 سالگی نامزد تصدی شهرداری تهران شده است!