جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب
مضرات بیحوصلگی و تنبلی
عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله (ع): وَ إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ الضَّجَرَ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّکَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ وَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً.
از دو خصلت بپرهیز: کمحوصلگى و تنبلى؛ زیرا اگر کمحوصله شوى بر حق صبر نمیکنی و اگر تنبل شوی حق را ادا نمیکنی.
***
«ضَجر»، به معنای دلتنگ شدن و ملول شدن و بیحوصله شدن است. انسان یک وقتی از یک وضعیّتی، از یک حادثهای مثلاً - یا از وضع مزاجی خودش، یا از کاری که به عهده او هست - ملول میشود، دلتنگ میشود. می فرماید مراقب باش دچار این دلتنگی نشوی، دچار این ملالت نشوی، دچار این کمحوصلگی نشوی.
«کَسَل»، عبارت است از تنبلی؛ یک کاری را انسان تأخیر بیندازد بهخاطر تنبلی؛ مطالعهای دارد، کاری دارد، اشتغالی دارد، دنبالگیریای دارد، تنبلی کند و این کار را نکند. میفرماید از این دو چیز پرهیز کن.
حوصله؛ سرمایه جوانی
[درباره] این مسئله ضَجر که بیحوصلگی است، این را ما به شما جوانها عرض کنیم که یکی از بزرگترین نِعَم الهی برای انسانی که جوان هست، حوصله است. حالا این [چیزی] که ما - امثال بنده که وارد وادی پیری شدیم و مبالغی در این وادی پیش رفتیم- خوب درک می کنیم و جوانها درست توجه ندارند به این نعمت بزرگ، یکیاش این است؛ نعمت حوصله. حوصله که بود، انسان از قوای خود استفاده میکند، از نیروهای خود استفاده میکند. فرض بفرمایید یک مطلبی را میخواهید تحقیق کنید، یک مسئله علمی را میخواهید تحقیق کنید، یک وقت آدم باحوصله هست، یک وقت بیحوصله هست؛ بیحوصله که باشد یک مقداری جلو می رود بعد رها میکند. آدم باحوصله نه، همینطور هِی دنبال میکند، تحقیق میکند، هِی إن قُلت میآورد، اشکالی به نظرش میرسد، آن اشکال را رفع میکند، باز اشکال دیگری به نظرش می رسد، باز یک راه جدیدی به نظرش می رسد. حوصله این است. انسان از نیروی ذهنش استفاده میکند.
از نیروی بدنی هم همینجور است. گاهی انسان بهخاطر بیحوصلگی از قوای بدنی استفاده نمی کند. حوصله اینقدر اهمّیّت دارد. این ضَجر که فرمودند، بیحوصلگی و ملالت، دلزدگی، اینها همهاش یکی است، در واقع ابعاد یک حالت است که هرکدام یک بخشی از این حالت را بیان میکند.
تنبلی هم همینجور [است]، تنبلی هم مثلاً [اینکه] فرض کنید صبح -حالا بعد از نماز- خواب رفته، گرفته خوابیده است؛ کار واجبی هم دارد، تنبلی می کند، بلند نمی شود. پهلوی زن و بچهاش نشسته است، تنبلی میکند؛ در یک جلسهای نشسته است، تنبلی میکند؛ حرکت نمی کند، راه نمیرود.
یعنی این دو خصوصیّت، دو خصوصیّتی است که یک انسان را از عمل، -که عمل در اسلام فوقالعاده مورد اهمّیّت است- باز می دارد؛ از عمل صالح که عِدل ایمان است؛ شما در قرآن ملاحظه می کنید عِدل ایمان، عمل صالح است [باز می دارد]. عمل صالح هم کار است، عمل است، تحرّک است، فعّالیّت است؛ اگر ضَجر بود یا اگر کَسَل بود، انسان این عمل صالح را انجام نمی دهد.
عواقب بی حوصلگی و تنبلی
بعد فرمود:فَإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ؛ آن نقطه اصلی را امام(ع) مورد توجّه قرار میدهند. ما حالا به جوانب قضیه میپردازیم. امام(ع) آن اصل مطلب را، نقطه اساسی را مورد توجّه قرار میدهند؛ میفرماید اگر بیحوصله شدی، بر حق صبر نمیکنی. یک راه حقّی است، یک کلمه حقّی است، یک مسیر حقّی است که شما آن را انتخاب کردید؛ وقتی دچار بیحوصلگی شدید، پایداری در آن نمیکنید. یک مقداری سخت میگذرد، مشکل درست میشود، بیحوصله میشوید، رها می کنید.
بیحوصلگی خاصیّتش این است که انسان بر حق که بایستی پایداری کند، پافشاری کند، بر سر حق بماند، انسان از این محروم میماند. وقتی که [انسان] دچار همین حالت ملالت و حالت بیحوصلگی شد، بر حق پافشاری نمیکند.
و إن کَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّاً ، وقتی دچار «کَسَل» یعنی تنبلی شدی، آن وقت حق را ادا نمیکنی، آن کاری را که باید انجام بدهی، حقّی را که باید ادا بکنی، آن را ادا نمیکنی به خاطر تنبلی؛ به خاطر تنپروری و تنبلی.
اینکه در دعاهای متعددی [آمده]: «اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلَ» [به این خاطر است]. این در چندین دعا هست، حالا یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الضَّجر»، یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَم»؛ «هَرَم» یعنی پیری، پیری در اینجا مراد پیری سنّی نیست، پیری روحی است. گاهی انسان سنّاً جوان است اما روحاً پیر است؛ گاهی عکسش هم هست، سنّاً پیر است اما روحاً جوان و بانشاط هست. این[جا] به خدای متعال انسان پناه میبرد در دعا از کَسَل؛ حالا کَسَل همراه با ضَجر یا کَسَل همراه با هَرَم.
____________________
۱) الامالی شیخ صدوق، ص ۶۳۶
شرح حدیث در ابتدای درس خارج، سه شنبه 16/9/95
* پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب