kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۰۸۱۶
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۳
از هراره تا تهران - 9 رئیس جمهور وقت تانزانیا:

«غیر متعهد واقعی» جمهوری اسلامی ایران است


بعد از او نوبت نمايندة آسياست. موگابه از «پرزيدنت خامنه‌اي» دعوت مي‌کند تا به نمايندگي از کشورهاي آسيايي پشت تريبون بيايند و صحبت کنند. آقاي خامنه‌اي در ميان تشويق سران بلند مي‌شوند. صداي دست زدن شديد عرفات به گوششان مي‌رسد، اما بي‌آنکه به او توجهي بکنند، به سمتِ جايگاه مي‌روند و پشت تريبون قرار مي‌گيرند.
بسم ‌الله ‌الرحمن ‌الرحيم
با اين کلمه، جلسه، تازه از نگاه الهي آغاز مي شود. بسم‌الله را که مي گويند، چيزي در عمق دلِ حاضران، به‌خصوص مسلمان‌ها مي لرزد.
آقاي رئيس!
خرسندم که به نام خود و به نام همة دولت‌ها و ملت‌هاي غيرمتعهد آسيايي، احراز رياست کشور‌هاي غيرمتعهد را به شما و ملت و دولت زيمبابوه تبريک بگويم. اين تبريک همچنين خطاب به همة آن زنان و مردان شجاع و ازجان‌گذشته و قهرمانان جاودانه و بزرگي نيز هست که سال‌ها بار مبارزه‌اي سنگين و خونين را بر دوش کشيدند تا کشور زيبا و پر برکت، اما مظلوم و مغضوب شما را نجات دهند و از کشور اسير و تحت ستم شما، زيمبابوه‌اي آزاد و پر افتخار را پديد آورند و در اين راه جان خود را از دست دادند. لذا به روح و ياد و بازماندگان آنان اداي احترام مي‌کنم. شايسته است که مراتب تشکر ملل آسيايي را به دولت و ملت بزرگ هندوستان که پيش از شما افتخار رياست جنبش عدم تعهد را داشته است، به‌خاطر مهمان‌نوازي‌ها و تلاش‌هايي که براي جنبش مبذول داشته‌اند، تقديم دارم.
آقاي رئيس!
اين کنفرانس و رياست شما، براي همة‌ ملت‌هاي مظلوم و همة‌ جنبش‌هاي آزادي‌بخش در امروز و در آينده، درس بزرگي است؛ درس پيروزي خون بر شمشير. غاصبان بيگانة ميهن شما و ياوران قدرتمند جهاني آنان، هرگز گمان نمي‌کردند که همين جوانان تهي‌دست و تنها، که شلاق و شمشير آنان را بر تن خود تحمل مي‌کنند و از مبارزه دست نمي‌کشند، روزي آنان را از مسند قدرت ظالمانه‌شان به زير خواهند کشيد و کشور خود را آزاد و ميزبان و رئيس کشور‌هاي آزاد جهان خواهند ساخت. خودِ آن مبارزان و چشم و دل‌هاي لرزان و مضطربِ کسان و دوستانشان هم، به راحتي، چنين سرنوشت افتخارآميزي را حدس نمي‌زدند، اما شد و در مبارزه‌اي خونين و مظلومانه، حق بر قدرت‌ها فائق آمد. هميشه و همه‌جا چنين است و اين سنت آفرينش است. تعيين سرنوشت انسان‌ها و ملت‌ها به دست خود آنهاست. آنچه تاريخ حقيقي را رقم مي‌زند، آزادي انسان‌هاست، نه سلاح و ابزارها.
خوب است هم ملت‌هاي مظلوم که امروز در همة‌ قاره‌هاي جهان هستند و هم قدرتمندان ظالم که امروز از هميشه پيچيده‌تر و قوي‌دست‌تر عمل مي‌کنند، اين درس را يک‌بار ديگر مرور کنند.
آقاي رئيس!
آسيا با داشتن کهن‌ترين و غني‌ترين ذخاير فرهنگي و با ميراث ارجمند پيامبران الهي، يک قرن است که اين تجربه را، تجربة پيروزي خون بر شمشير را، مي‌آزمايد و صفحات زريني را بر تاريخ قهرماني‌ها افزوده است، اما هنوز ملت‌هايي که در کشاکش مبارزة بزرگ و سرنوشت‌ساز خود خون مي‌دهند تا دستاورد سال‌ها مبارزة خود را با تحمل شديد‌ترين ضربات، از دستبرد استکبار حراست کنند، کم نيستند.
مناطقي از قارة بزرگ ما، هنوز مورد تهاجم قدرت‌هاي مسلط، يا دست نشاندگان آنهاست؛ ملت فلسطين، ملت لبنان و ملت‌هاي مبارز ديگر، هرکدام به‌نحوي با غول مسلح به زر و زور و تزوير سلطه و استکبار، در کشمکشي سرنوشت سازند.
من هم‌اکنون با تکيه بر معرفتي که مبارزات انقلابي به ما بخشيده، اعلام مي‌کنم که سرنوشت همة‌ اين مبارزات، پيروزي حق بر باطل و مظلوم بر ظالم است.
اجلاس کنوني براي مردم آفريقا و به‌خصوص براي محرومين و ستمديدگان آفريقاي جنوبي و ناميبيا، اميدهاي نو، و براي سه سال آيندة جنبش عدم تعهد، مسئوليت‌ها و برنامه‌هاي سنگين و مهمي را تعريف و تکليف مي‌کند. کشورهاي آسيايي از رسالت سنگين جنابعالي در بسيج امکانات جنبش براي رسيدن به اهداف و اولويت‌هاي خاص آفريقا و حمايت از اسيران استعمار و تعصبات نژادي در ناميبيا و آفريقاي جنوبي باخبرند و براي پيروزي شما در اجراي اين مهم، آمادة مبارزه و همکاري هستند.
آقاي رئيس، حضار محترم!
بر ماست که نهضت خود را، نهضت عدم تعهد را تقويت کنيم و روح افسردة آن را، که همانا آزادي کشورهاي جهان سوم از چنگ قدرت مداران عالم است، بار ديگر زندگي و نشاط بخشيم.
اين اجلاس به‌خاطر زمان و مکان، براي ما يادآور نخستين اجلاس و اجلاس‌هايي است که به تشکيل جنبش انجاميد. اين اجلاس بايد قاطع، حساس، شجاع و هوشمندانه عمل کند. بايد ميان اعضاي خود وحدت و انسجامي بيشتر پديد آورد و به ايجاد پيوندهاي سياسي و اقتصادي منطقه‌اي و جهاني ميان آنان کمک کند. بايد به ملت‌هاي ما و ملت‌هاي ديگري که به‌خاطر سلطة دولت‌هاي خود، از عضويت در اين جنبش محرومند، اميدي تازه ببخشد، بايد ابرقدرت‌ها را از وجود خود انديشناک کند و خلاصه، بايد چشم اندازي بهتر از گذشته، براي جنبش ترسيم نمايد.
شجاعت و قاطعيت شخصِ شما آقاي رئيس، ما را در رسيدن به اين نتايج اميدوارتر مي‌سازد.
صداي دست زدن‌ها قطع نمي‌شود. آنها که ايران، انقلاب و رئيس‌جمهورش را مي‌شناسند، در دل تمجيد مي‌کنند و با خود مي‌گويند: معلوم بود اين‌طور صحبت مي‌کند! و آنها که نمي‌شناسند، هنوز مات و حتي کمي ترسانند؛ مي‌دانند که اين‌جور شجاعانه حرف زدن، قطعاً دردسرساز است. اما در همة ‌هواداران صدام، يک حس و سؤال مشترک وجود دارد: چرا آقاي خامنه‌اي هيچ از ايران و جنگ نگفت؟ جواب مشخص است؛ آقاي خامنه‌اي قرار بود به نمايندگي از تمام آسيا حرف بزنند و همين‌طور هم شد. اين جواب، آن قدر ايده‌آل و در فضاي آلودة سياست‌ها و سياست‌بازي‌ها غيرممکن است، که کسي به راحتي اين صداقت را باور نمي‌کند. حتي بعضي فکر مي‌کنند که ايران اهل احتياط و محافظه‌کاري در مورد جنگ شده و در اجلاس نمي‌خواهد چيزي از جنگ با رژيم بعث عراق يا دشمني‌هاي آمريکا و ايادي اش بگويد. البته اين ذهنيت يک روز هم دوام نمي‌آورد، که وعدة سخنرانيِ اصلي آقاي خامنه‎اي، فردا صبح است.
قديمي‌هاي جنبش، مثل «کاسترو»، «گارسيا» و چند نفر ديگر، خوب احساس مي‌کنند که اين‌بار، با حضور قوي ايران، در سطح رئيس جمهور، خون تازه به جنبش تزريق شده. اي کاش اين جمع 99 کشور و دو جنبش آزادي‌بخش، واقعاً غيروابسته بودند، آن وقت چه کارها مي‌شد کرد. آقاي خامنه‌اي هم اين را مي‌دانند و در مصاحبة قبل از سفر، در فرودگاه مهرآباد تهران گفته بودند:
اولين عيب بزرگ اين است که نهضت عدم تعهد از اصول خود منحرف شده و کشورهايي در داخل جنبش مشاهده مي‌شوند که اصلاً با عدم تعهد سازگار نيستند.
دولت‌هايي هستند که کشورشان در اشغال نظامي بيگانه است و آنها جز با کمک دولت بيگانه نمي‌توانند بر سرکار باشند، همين‌طور کشورهايي که حيات آنها در گرو حمايت آمريکاست، عضو جنبش عدم تعهد هستند. بنابراين جنبش عدم تعهد از اصول خودش منحرف شده و از صدويک عضو، تعداد کشورهايي که دقيقاً غيرمتعهدند، بسيار کمتر است. جنبش بايد به اصول اوليه‌اش بازگردد و کشورها حقيقتاً غيرمتعهد باشند و به کميت اهميت ندهند. چهل کشور، اما واقعاً غيرمتعهد باشند يا لااقل در مشت ابرقدرت‌ها نباشند.
نکته اينجاست که واقعاً غيرمتعهدها، چهل که سهل است، چهار تا هم نيستند. همين است که آقاي خامنه‌اي هم توقعشان را پايين آورده‌اند که «لااقل در مشت ابرقدرت‌ها نباشند.»
در بين اين همه دولت و رئيس و پادشاه، يکي به چپ مي‌زند، يکي به راست. يکي در خدمت شوروي، ديگري در خدمت آمريکاست. وابستگي‌ها شدت و ضعف دارد، اما به‌هرحال هست؛ برخي از روي ارادت و اکثراً از روي ترس يا ناچاري.
جايش در اين اجلاس خالي است، «جوليوس نايرره» رئيس‌جمهور سابق تانزانيا که با جسارت و صداقت، همين چند ماه پيش به آقاي خامنه‌اي گفته بود: «غيرمتعهد واقعي، جمهوري اسلامي ايران است.» و اين مطلب در دل همة اين رؤسا مي‌گذرد، برخي در همان اوان خفه‌اش مي‌کنند؛ برخي هم نه، به آن فکر مي‌کنند و درون خودشان تمجيد مي‌کنند و حسرت مي‌خورند؛ ولي کمتر کسي هست که جرأت کند الگو بگيرد و عمل کند.