تشکلهای «یکبار مصرف» دانشجویی بازیچه جریانات سیاسی!
از زمان پهلوی دوم تاکنون تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها، همواره منشا اثر بودهاند و با فعالیتهای گوناگون، بخشهایی از دانشجویان را با خود همراه کردهاند. میزان این اثرگذاری در بازههای زمانیِ متفاوت یکسان نبوده و کم و زیاد شدن دایره اثر جنبش دانشجویی، پیرو متغیرهای پرشماری است که شرح آن گزارشی جداگانه میطلبد. لکن آنچه که در این میان ثابت بوده، اصل اثرگذاری دانشجویان تشکیلاتی بر دانشگاه و به تبع آن در جامعه است.
اثربخشی دائمی و البتهگریزناپذیر تشکلهای دانشجویی در دورههای مختلف سیاسی، موجب نگاههای دست اندازانه جریانهای خارج از دانشگاه به این تشکلها شده است و این جریانها در طول زمان به دنبال همراه کردن تشکلهای دانشجویی با خود بودهاند. در این بین جریانات و احزاب سیاسی خارج از دانشگاه، بیش از بقیه جریانات، به دنبال استفاده ابزاری از دانشجویان، برای دستیابی به منافع و مطامع خود هستند.
این نگاه ابزاری جریانات سیاسی به دانشجویان به قدری خطرساز است که رهبر انقلاب در وصف این ویژگی تمامیت خواهانه احزاب سیاسی، آنها را به اختاپوسهایی تشبیه میکنند که آثار بسیار مخربی برای دانشجویان دارند. ایشان در این رابطه و در دیدار با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در سال 1378 گفتند: «اختاپوس خطرناک احزاب و گروههای مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد. از آن مجموعه آزاداندیش، اغلبِ خصوصیات مثبت را خواهند گرفت که اگر این شد، آن وقت انسان در خدمت دشمنان انقلاب قرار میگیرد و چیز خطرناکی میشود و زندگی و سرمایه و آینده انسان حقیقتاً به باد میرود و انسان دچار حسرت میگردد.»
در طول تاریخ پس از انقلاب نیز، مثالهای متعددی از گرفتار شدن تشکلهای دانشجویی در دامان هدایت جریانات بیرونی دانشگاهها وجود دارد که عمدتا به سوءاستفاده از این تشکلها ختم شده است. وقایع سالهای 78 و 88 خود بزرگترین مصداق انحراف برخی شاخههای جنبش دانشجویی در طی مسیر استقلال از جریانات سیاسی است. مطالعه سیر فعالیتهای امثال «حشمت.ط» و «احمد.ب» و نقش آنها در هدایت جنبش دانشجویی در اواخر دهه 70، جزو شاخصترین تجربههای حبس جریانات دانشجویی در زندان جناحهای سیاسی خارج از دانشگاه است.
با شروع دولت یازدهم در سال 92 نیز، فعالیتهای فراوانی از سوی برخی مقامات دولتی برای راهاندازی اتحادیههای دانشجویی نزدیک به دولت تدبیر و امید آغاز شد. تلاشی که اعتراضات گسترده اتحادیههای دانشجویی فعال کشور را به همراه داشت و این اتحادیهها تاسیس اتحادیهای نو را سناریوی نانوشته وزارت علوم دولت یازدهم برای صفآرایی در برابر سایر اتحادیهها تعبیر میکردند.
این اعتراضات دانشجویی به تاسیس اتحادیه نزدیک به دولت عمق بسیار بیشتری یافت تا آنجا که دانشجویان در دیدار با رهبر معظم انقلاب در مرداد سال 94 از این روند گلایه کردند و رهبری نیز طی اظهاراتی ضمن انتقاد از نگاه ابزاری به دانشجو عنوان کردند: «تشکّلهایی هم هستند که مثل ظرفهای یکبار مصرف، فقط برای انتخابات بهوجود میآیند؛ مصرفش فقط انتخابات است. بعضی از تشکّلها اینجوری هستند؛ تشکّل را درست میکنند، خجالت هم نمیکشند، میگویند هم که این تشکّل را درست کردیم برای اینکه در انتخاباتِ فلانجا بهدردمان بخورد. اینکه اهانت به دانشجو است؛ نگاه ابزاری به دانشجو، آن هم دانشجوی نخبهای که حالا در یک تشکّل بنا است گرد بیاید، این اهانت به او است. مگر انتخابات چقدر قیمت دارد که انسان بهخاطر آن، دانشجو را تحقیر کند؛ آن هم دانشجوی نخبه را. این تشکّلها را بنده اعتقادی ندارم و معتقد نیستم که اینها به نفع کشورند یا میتوانند مفید باشند برای کشور؛ [تشکیل] آنها را توصیه نمیکنیم، لکن تشکّلهایی که واقعاً اسلامیاند، علاقهمندند و در خدمت انقلاب و اسلام و آینده کشورند، میتوانند خیلی مفید باشند.»
به گزارش خبرنامه دانشجویان؛ بسط مفهوم تشکل یکبار مصرف از سوی رهبر انقلاب نشان از اهمیت فراوان این مسئله در دانشگاهها دارد. به عبارت دیگر زیر سؤال رفتن استقلال جنبش دانشجویی از جریانات سیاسی، برابر با تیر خلاصی بر پیکره نیمه جان و افول یافته تشکلهای دانشجویی دهه 90 است و نهادینه شدن این تشکلها در محیطهای آموزش عالی به احتمال زیاد تکرار حوادث سالهای 78 و 88 را در دانشگاه به دنبال خواهد داشت.
در این میان به نظر میرسد که تاسیس اتحادیه دانشجویی برای دولت یازدهم و دوازدهم تا آنجا دارای اهمیت است که در جریان مسائل مربوط به تاسیس «اتحادیه دانشجویی تادا» متوسل به انجام عمل غیر قانونی برای صدور مجوز تاسیس این اتحادیه شده است.
اگرچه شکلگیری تشکلهای دانشجویی با نگاههای متفاوت سیاسی امری مهم در جهت تضارب آرا است و راهی جهت فراگیر شدن جریان آزاد اندیشی با الگوی مدنظر رهبر انقلاب، خواهد بود. اما نکته اصلی درخصوص ایجاد تشکلهای جدید که مخالفت تشکلهای دانشجویی اسلامی را در پی داشته است، پنهان شدن مخالفان در پشت اسم اسلامی بودن تشکلهاست. هنوز برای بسیاری از فعالان دانشجویی این سؤال بدون پاسخ باقی مانده است که در دهه 70 و 80 چرا در تشکلهایی تحت عنوان انجمن اسلامی، مارکسیستها و لیبرالها و طرفداران آمریکا، مشغول به فعالیت بودند؟
بسیاری از کسانی که فضای دانشگاه و جنبش دانشجویی را رصد میکنند معتقدند که صدور غیرقانونی مجوز تادا به منزله عملی است که از آن در راستای چراغ سبز دولت به جریانات رادیکال تعبیر میگردد. چرا که در سال گذشته نامهای منتسب به 92 تشکل خواهان مجوز تاسیس اتحادیه منتشر شد که علنا روحانی را تهدید به سلب حمایت در انتخابات ریاست جمهوری کرده بودند. در واقع مجوز تاسیس تادا را میتوان جایزه این تشکلهای دولتی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دانست.