نگاهی به کارنامه سیاه شیطان بزرگ در سالگرد فاجعه اتمی هیروشیما - بخش نخست
مستندی از نسلکشی مدعیان حقوقبشر
گروه گزارش
دوشنبه ششم ماه آگوست 1945 میلادی مطابق با پانزدهم مرداد 1324 هجری شمسی... مردم هیروشیما ساعت 8 صبح طبق معمول همه روز از خانه خارج شدند که سر کار بروند، در این روز تابستانی بسیاری از مردم شهرهای نزدیک هم به هیروشیما آمده بودند تا به پاکسازی ویرانیهای ناشی از بمبارانهای چند روز پیش بپردازند. جمعیت شهر در آن روز 350000 نفر تخمین زده میشد، با این که تابستان بود و دانشگاهها و مدارس نیز تعطیل بودند اما هیچ یک از دانشجویان و دانشآموزان به تعطیلات نرفته بودند...صدای آژير حمله هوایی شنیده شد... جنگ بود... جنگ جهانی و شنیده شدن صدای آژیر برای مردم هیروشیما عادی شده بود، ناگهان در آسمان صاف هواپیمایی دیده شد که تا آن موقع مردم ندیده بودند، یک هواپیمای بمبافکن غولپیکر که حامل 4/5 تن مواد اتمی بود و به همراه دو هواپیمای دیگر در ساعت 8/15 صبح به وقت ژاپن چهار بمب اتمی معروف به «پسر کوچک» را بر فراز شهر هیروشیما منفجر میکنند.
آری بدین ترتیب آمریکا که به طور مخفیانه به سلاح اتمی دست پیدا کرده بود و از قدرت تخریب وحشتناک این سلاح جدید مطلع بود دست به آزمایش زد که به قیمت ذوب و کباب شدن 80هزار نفر در نخستین لحظه تمام شد پس از انفجار نیز 70 هزار نفر مجروح شدند که پس از اندکی جان خود را از دست دادند.
شهر هیروشیما پس از این بمباران اتمی با خاک یکسان شد و با این حمله عصر هستهای جهان آغاز و لکه سیاهی در تاریخ بشریت ثبت شد.
3 روز بعد در 9 اوت سال 1945 شهر ناکازاکی ژاپن بمباران میشود تا آمریکا از تخریب گسترده بمب اتمی خود اطمینان حاصل کند بمبی که بر سر مردم بیگناه ناکازاکی فرو ریخته شده «مرد چاق» نام داشت و حاوی 10 کیلوگرم پلوتونیم 239 بود که به مراتب از بمب هیروشیما بزرگتر بود و دههاهزار انسان دیگر را کشت و همه اینها در حالی بود که چهار ماه قبل از این واقعه یعنی در اوایل بهار 1945 با شکست آلمان و ایتالیا و خودکشی هیتلر و دستگیری موسولینی عملا جنگ تمام شده بود و این است استکبار جهانی که امروز مدعی حقوقبشر و آزادی بیان است!
نسلکشی واقعی
72 سال پیش ارتش آمریکا به بهانه عدم تسلیم شدن ارتش ژاپن فاجعهای را رقم زد که یکی از تلخترین وقایع تاریخی است و دهها هزار تن از مردم بیگناه شهر هیروشیما و همچنین ناکازاکی را قتلعام کرد. رهبر معظم انقلاب از این واقعه با اصطلاح «نسلکشی واقعی» یاد کرده و در پیام خود به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه آن فرمودند: «هرچند که کشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هستهای کردهاند که فینفسه میتواند مقدمهای برای ارتکاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیدا در معرض تهدید قرار دهد اما فقط یک دولت مرتکب جرم اتمی شده است و آن دولت آمریکا است که ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیرانسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.»
در همین رابطه «داوود شجاعی» کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با گزارشگر کیهان به جنگ جهانی دوم به عنوان یک حادثه تلخ تاریخی اشاره میکند و میگوید: «یکی از پدیدههای زشت تاریخی جنگ است و جنگ جهانی دوم به دلیل نارضایتی برخی از دول اروپایی مثل آلمان نازی از نتایج جنگ جهانی اول صورت گرفت که علاوه بر اروپا گسترهای از آسیا و آفریقا را درگیر خود کرد. این جنگ در روز اول سپتامبر 1939 با حمله آلمان به لهستان آغاز شد و با حملات اتمی آمریکا به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945 پایان پذیرفت و با 50 میلیون کشته و مهاجرت اجباری 30 میلیون نفر و میلیونها معلول کارنامه سیاهی از خود برجا گذشت.»
وی اضافه میکند: «فاجعه نسلکشی ناشی از بمباران اتمی آمریکا علیه مردم بیگناه شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن به بهانه تسلیم کردن این کشور توسط آمریکا از غمانگیزترین پیامدهای این جنگ به شمار میرود که سبب شد آمریکا در تاریخ به عنوان تنهاترین کشوری که مرتکب جرم اتمی شده لقب گیرد. جالب اینجاست که آمریکاییها در توجیه این جنایت اتمی ادعا دارند که با بمباران این دو شهر کشور ژاپن را به تسلیم وادار نمودند و آن را در راستای خدمت برای جامعه جهانی و بشریت قلمداد میکنند که در واقع این شیوه، توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت بر آن برای سلطه هر چه بیشتر استکبار بر ملتها بوده است.»
به گفته این کارشناس، با توجه به اسناد و مدارک به جا مانده، بمباران اتمی شهرهای ژاپن نه برای تسلیم این کشور بلکه با هدف آزمایش بمبهای اتمی صورت گرفت تا از این طریق آمریکاییها بتوانند بمب اتمی خود را در میدان واقعی در معرض آزمایش قرار دهند.
این کارشناس ارشد روابط بینالملل به شرایط موجود در نظام بینالملل سالهای پایانی جنگ جهانی دوم نیز اشاره میکند و میگوید:«طبق اطلاعات موجود، روند جنگ در سالهای پایانی جنگ در اقیانوس آرام در حال تغییر به نفع آمریکا بود زیرا آنها در سال 1944 میلادی با عملیات گوناگون جزایر مارشال، مارین و کارولین را پس گرفته و در ژانویه 1945 فیلیپین و جزایر اوکیناوا نیز به اشغال آمریکاییها درآمد ولی ژاپنیها با عملیات انتحاری کشتیهای آمریکایی را غرق نمودند اما با سرکار آمدن هری ترومن به ریاست جمهوری آمریکا او تصمیم گرفت که از بمب اتمی علیه ژاپن استفاده کند. دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در آن زمان با توجه به اینکه جزء شهرهای مهم صنعتی و نظامی از گزینههای مطلوب آمریکا برای بمباران اتمی بود که میتوانست با بمباران این دو شهر تأثیر ویرانگری و تخریب این بمبها را به خوبی
مشاهده کند.»
مشاهدات ژاپنیها
«یوکواوتا» نویسنده ژاپنی که شاهد انفجار هیروشیما بوده درباره مشاهدات خود چنین میگوید: «نوری پرقدرتتر از تابش خورشید در آسمان مشاهده کردم و ناگهان همه چیز در اطراف ما دگرگون شد و جهنمی به وجود آمد که تا آن زمان ندیده بودم... از زمان بچگی شنیده بودم که ممکن است زمانی برسد که دنیا به آخر برسد و کره زمین متلاشی شود. من هم فکر کردم که حتماً آن زمان فرا رسیده و کره زمین متلاشی شده است. مردم دسته دسته روی هم افتاده و در خرابهها سوخته و متلاشی شده بودند، آنهایی هم که زنده مانده بودند مجروح بودند و هراسناک به این طرف و آن طرف میرفتند تا پناهگاهی پیدا کنند. انفجار گاز و حرارت جهنمی به وجود آورده بود که روزها طول کشید تا خاموش شود.»
یک پروفسور ژاپنی نیز میگوید: «نور کور کنندهای در آسمان پدیدار شد. خودم را به زمین انداختم و در همین موقع پوست بدن من احساس سوزش کرد. سکوت مرگباری به مدت چند ثانیه همه جارا فرا گرفت و پس از آن صدای رعدآسایی از دور به گوش رسید. در همین موقع احساس کردم هوا به شدت به تمام بدنم فشار میآورد، سرم را بلند کردم، دود غلیظی به سرعت به آسمان بلند شد و شکل قارچ هیولایی به خود گرفت. در قلب انفجار درجه حرارت به یک میلیون درجه رسید و سنگ و فلز را آب کرد، در 500 متری هم انفجار همه کس و همه چیز را محو کرد.»
یکی از ساکنان اطراف شهر نیز میگوید: «پس از انفجار بالای تپه رفتم و دیدم از هیروشیما چیزی باقی نمانده، شهر با خاک یکسان شده بود و همه در حال فرار بودند با بدنهایی سوخته و مجروح... فقط کسانی که در فاصلههای دور از شهر هیروشیما زندگی میکردند زنده ماندند اما آنها نیز به انواع و اقسام بیماریها مبتلا و بعد از مدت کوتاهی مردند...»
وی اضافه میکند: «صحنهای که بیشتر از هر چیزی قلب انسان را میآزارد کودکانی بودند که والدین خود را از دست داده و زخمی و مجروح به این سو و آن سو میدویدند ولی هیچ کس نبود که آنها را نجات دهد...»
فاجعهای فراموش نشدنی
انفجار هیروشیما فاجعهای بود که نام آمریکا را به عنوان جنایتکار و قاتل واقعی در تاریخ جنگهای جهان ثبت کرد و این نام با گذشت زمان هم پاک نخواهد شد.
هزاران انسان بیگناه قربانی سیاستهای استکباری دولتی شدند که خود را فاتح جنگ جهانی عنوان کرد و تازه این تلفات گسترده جدا از هزاران انسانی است که ماهها و سالهای بعد به دلیل تأثیر مواد رادیواکتیو در اثر ابتلا به بیماری سرطان و دیگر بیماریها جان خود را از دست دادند، تا سالها بعد از انفجار هزاران کودک ناقصالخلقه متولد شدند که سالهای زندگی را با رنج و درد به پایان رساندند.
یک کارشناس علوم سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این باره میگوید: «تصمیم آمریکا در جنگ جهانی دوم برای حمله به ژاپن و هیروشیما تصمیمی بسیار ظالمانه و ناعادلانه بود چرا که جنگ جهانی تقریباً به پایان رسیده بود و شکست دولتهای متحد محرز شده بود بنا بر این ضرورتی برای نسلکشی مردم ژاپن و قتل عام با این گستردگی و سبوعیت وجود نداشت. اما واقعیت چیز دیگری است آمریکا با این بیماران اتمی میخواست آزمایش هستهای خود را انجام دهد و خود را به عنوان یک قدرت اتمی و یک قدرت برتر در صحنه بینالمللی به اثبات برساند. در واقع مردم بیگناه ژاپن قربانی آزمایشات هستهای کشوری شدند که میخواست قدرت خود را به رخ دیگر کشورها بکشاند و باجخواهی کند.»
وی اضافه میکند: «اعلامیه کاخ سفید بلافاصله پس از بمباران این مسئله را به اثبات میرساند که آمریکا فقط درصدد اثبات برتری خود و تبدیل شدن به یک قدرت جهانی بود، در اعلامیه کاخ سفید آمده بود که ما هم اکنون بمبی را روی هیروشیما در ژاپن رها کردیم که قدرت خورشید در آن نهفته است، ما موفق به مهار انرژی عظیم عالم شدهایم...» نشریه آمریکایی نیویورک تایمز هم فردای آن روز با وقاحت تمام مینویسد: «ژاپن به هشدار آمریکا در مورد تسلیم شدن پاسخ اهانتآمیزی داده که نتیجه آن همان استفاده از سلاح جدید و ویرانکننده در خاک کشورشان است... آنچه که رؤیای هر فرد نظامی است تحقق یافته است، یعنی یک سلاح اسرارآمیز و قاطع ساخته شده که کلید پیروزی آمریکا است و آماده پرتاب به سوی دشمنان آمریکا است... تاکنون تنها یکی از این سلاحها مورد استفاده قرار گرفته... این نشانگر آن است که ما چه نقشهای برای ژاپن داریم...»
اگرچه چنین اقدامی یک نسلکشی واقعی بود اما مقامات آمریکایی هیچگاه از ارتکاب چنین عمل فجیعی ابراز پشمانی نکردند، حتی به آن بالیدند و پس از عملیات به عوامل آن مدال افتخار هم دادند. «پاول تیبتز» خلبان اصلی این عملیات پیش از مرگش در اول نوامبر 2007 و در سن 92 سالگی گفت، هرگز از اقدامش پشیمان نبوده و هر شب سر راحت بر بالین میگذاشته است!
دولت آمریکا با گستاخی تمام حتی نام هواپیمای بمبافکن بی 29 را «انولاگای» نام مادر این خلبان نامگذاری میکند تا لکه ننگ این فاجعه را پررنگتر کند.
خلبان تیبتز تنها فردی بود که از ماهیت بمب 4/5 تنی که حمل میکرد و نقشهای که آمریکا برای نسلکشی مردم هیروشیما کشیده بود خبر داشت. این فرد پس از بمباران با وقاحت تمام در آسمان هیروشیما دور میزند و عکسهایی از فاجعه میگیرد که به عنوان پیشکش برای مقامات کاخ سفید و «هری ترومن» رئیس جمهور وقت این کشور به ارمغان ببرد. این است کارنامه کشوری ددمنش که امروز با کمال وقاحت خود را جامعهجهانی مینامد و ادعای دروغین دفاع از حقوق بشر دارد و در عین حال حامی اصلی و به وجود آورنده گروههای تروریستی همچون داعش در منطقه آسیاست.