اخبار ویژه
خط و نشان کسی که از لج روحانی وزیر کشور شد!
وزیر افراطی در دولت اصلاحات، از اصلاحطلبان خواست «رودربایستی» با روحانی در چینش کابینه را کنار بگذارند.
عبدالله نوری در دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران که تیتر برخی نشریات زنجیرهای شده، گفته است: «اخباری که از قابلیت و توانمندی بخشی از ترکیب کابینه پیشنهادی به گوش میرسد، چنانچه صحت داشته باشد نگرانکننده است. البته برای اصلاحطلبان مطالبات و عملکرد مهم است نه گفتار درمانی و نه حضور در کابینه و هیچ درخواستی هم جز اجرای برنامههای وعده داده شده توسط آقای روحانی در ایام انتخابات ندارند. موافقت یا مخالفت اصلاحطلبان نسبت به حضور برخی از افراد در کابینه هم از موضع تحقق یافتن وعدههای رئیسجمهور است. آنان نسبت به فاصله گرفتن دولت از خواست و نظر اکثریت مردم حساس هستند و پیگیری وعدههای داده شده را وظیفه خود میدانند. جمله خود ایشان را تکرار میکنم که شما نمیتوانید رای خود را از 24 میلیون نفر بگیرید و حرف آن 16 میلیون نفر را عمل کنید؛ وی افزود: «گاهی هم ممکن است مشکل و فشار خاصی برای ماندن یا رفتن برخی از افراد وجود نداشته باشد و مسائل دیگری در میان باشد. مثلا با برخی از دوستان و نزدیکان، رودربایستی باشد و بنابراین با طرح مسائلی مانند موافقت یا مخالفت رهبری با تکتک اعضای دولت، فشارها را از روی خود برداریم که این کار صحیح نیست. باید به مشاوران، دوستان و نزدیکان، در حد جایگاه واقعی آنها در جامعه و در میان افکار عمومی و براساس توانایی، بهرهوری و کارنامه آنها، بها داده شود».
عبدالله نوری در ادامه گفت: «چنانچه آقای روحانی با اطرافیان خود رودربایستی داشته باشد، اصلاحطلبان نباید با ایشان رودربایستی داشته باشند.
سخنان روحانی با تیتر «رودربایستی با روحانی ممنوع» تیتر یک روزنامه شرق شد.
گفتنی است عبدالله نوری تیرماه 94 در مصاحبه با مجله اصلاحطلب اندیشه پویا گفته بود: اصلاحطلبان نباید سرمایه سیاسی خود را پشت سر روحانی جمع کنند و روحانی کاتالیزورگذار است.
وی گفته بود: اینکه برخی نیروهای اصلاحطلب نخواهند سرمایه سیاسیشان را پشت سر آقای روحانی جمع بکنند، حرف غلطی نیست. اگر یکی بگوید که نباید به گونهای وانمود شود که همه خواستههای اصلاحطلبان در دولت آقای روحانی خلاصه شده، حرف درستی است. اما یک زمان یکی میگوید از دولت آقای روحانی حمایت نشود، من مخالف این نگاه هستم. از دولتی که در جهت بهبود اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مناسبات بینالمللی گامهایی برداشته، وظیفه همه ما است که حمایت کنیم و اصلاحطلبان هم این کار را میکنند، اما اینکه برنامهها و عملکرد آقای روحانی مساوی با همه خواستههای اصلاحطلبان است، قطعا چنین نیست. آیا اصلاحطلبان باید خواستههایشان را محدود کنند به آن چیزی که دولت روحانی انجام میدهد؟ نه! خواستهها باید سر جای خودش باشد.
یادآور میشود محمد عطریانفر بهمن 93 در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به پیشنهاد وزارت کشور به عبدالله نوری از سوی هاشمی رفسنجانی در سال 68 گفته بود: آقای نوری ابتدا سر میزند و میگوید حاضر نیست به جای آقای محتشمیپور به وزارت کشور برود. آقای هاشمی پاسخ میدهد به دلایلی، امکان ادامه وزارت آقای محتشمیپور در دولت جدید، ممکن نیست. (به چه دلایلی؟) شرایط و فضای کشور یا نوع نگاه آقای هاشمی. بار دوم همین خواسته را مطرح میکند و آقای نوری همان پاسخ را میدهد که به دلیل دوستی دیرینه با آقای محتشمیپور، این پیشنهاد را نمیتواند بپذیرد.
عطریانفر اضافه کرد: بار سوم که فرصتی تا زمان معرفی کابینه به مجلس باقی نمانده بود، صراحتا به آقای نوری میگوید اگر نپذیری، شیخحسن روحانی را معرفی میکنم. آقای نوری میگفت وقتی این را شنیدم با خود گفتم به هر حال، من به اردوگاه جناح چپ تعلق دارم و آقای روحانی، در جریان مقابل طبقهبندی میشود و به همین دلیل میپذیرد.
شاخ و شانه کشیدن اصلاحطلبان برای حلقه نزدیکان روحانی
اصلاحطلبان برای گرفتن باج از روحانی، فشارها را شدت بخشیدهاند.
این طیف اکنون با صراحت میگویند کابینه جدید در تصرف حلقه نزدیکان روحانی خواهد بود. سایت فرارو در گزارشی با همین مضمون (کابینه در تصرف حلقه نزدیکان روحانی) نوشت: سخن از یک حلقه است، از چند نام پرنفوذ در دولت که این روزها گفته میشود بیشترین نقش را در فرآیند تنظیم کابینه بازی میکنند. حلقهای که یک طرف آن محمد نهاوندیان قرار دارد و سمت دیگر آن محمود واعظی نقش بازی میکند. این روزها این حلقه متهم است که به دنبال تسخیر پستهای کلیدی کابینه است.
در این حلقه میتوان به اسامی؛ محمدباقر نوبخت (رئیس سازمان مدیریت)، محمود واعظی (وزیر ارتباطات)، محمد نهاوندیان (رئیس دفتر)، مسعود سلطانیفر (وزیر ورزش) و حسامالدین آشنا (مشاور) اشاره کرد.
صادق زیباکلام در گفتوگو با فرارو درباره نقش این حلقه پرنفوذ در دولت آینده گفت: «من تصور میکنم که یک مشکل بنیادی در دولت آقای روحانی وجود دارد و همچنان هم این مشکل ادامه دارد. مشکل این است که یک عدهای یا چند نفری وجود دارند که این افراد در حقیقت از همان ابتدا با آقای روحانی بودهاند. میتوان گفت که این افراد حلقه بسیار نزدیک به روحانی هستند که شامل حسامالدین آشنا، محمدباقر نوبخت، محمد نهاوندیان، تا حدودی محمد شریعتمداری و الهام امینزاده و همچنین برادر آقای رئیسجمهور یعنی حسین فریدون. این چند نفر حلقه بسیار نزدیک به آقای روحانی هستند.»
او ضمن اشاره به برخی اخبار پیرامون ناراحتی اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری از نحوه چینش کابینه، با بیان اینکه «گفته میشود که مغز متفکر اقتصاد آقای روحانی آقای محمد نهاوندیان و محمدباقر نوبخت و ولیالله سیف است» افزود: «اما در نظر داشته باشید که هیچ بالندگی و هیچ درخشندگی از این افراد حتی در بخش اقتصادی هم نمیبینید. یعنی واقعا برای کسی چون اسحاق جهانگیری سخت است که با این مجموعه همکاری داشته باشد. شاید اگر پای مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و اصرار و تاکیدات الزامآور ایشان به آقای جهانگیری که تحت هیچ شرایطی آقای روحانی را تنها نگذارند نبود، ایشان مدتها پیش از آقای روحانی جدا شده بود.»
وی ادامه داد: «به دلیل اینکه نه سیاستهای آقای روحانی را قبول دارند و نه بخش رسانهای و نه بسیاری از وزرایی که مورد تایید روحانی هستند را قبول دارند. ولی در عین حال به نوعی خودشان را مکلف میدانند که با دولت آقای روحانی همکاری کنند. من کاملا میتوانم آقای جهانگیری را درک کنم چون خود بنده هم در چنین وضعیتی قرار دارم.»
او گفت: «از مرداد و شهریور 92 که آقای روحانی بر مسند دولت یازدهم نشست، تا امروز که نزدیک به چهار سال میگذرد شما یک نمونه به من نشان دهید از آقای حسامالدین آشنا که یک سخنرانی مهم انجام داده باشد. یک موضعگیری منطقی در جهت و مسیر دولت یازدهم کرده باشد. ایضاً در مورد آقای نهاوندیان و نوبخت هم بگوییم. واقعا هیچکدام از اینها در حد و قواره دولت نیستند.»
در همین حال سایت اصلاحطلب «خرداد» نوشت: کابینه در حال تبدیل شدن به شرکت سهامی خاص نهاوندیان و شرکاست و سکوت اصلاحطلبان جایز نمیباشد.
این سایت افزود: نه مردم آلزایمر گرفتهاند و نه هنوز عرق انتخابات خشک شده که عدهای از دولتمردان همه چیز را فراموش کرده و ساز خود را کوک میکنند، سهمخواهان و قدرتدوستانی که در استراتژی نخنما شده خود مدام واژه «سهمخواهی» را برای اصلاحطلبان بهکار میبرند تا اذهان را مشوش و قصد و غرض خود را پنهان کنند، به مثابه آن دزدی که در بازار فریاد «آی دزد؛ آی دزد» میزد.
از سوی دیگر سیدحسین موسوی تبریزی در سخنانی که تیتر اصلی روزنامه آرمان شده، ادعا کرد: فقط رأی 24 میلیونی اصلاحطلبان، پایگاه روحانی است.
خالیبندی به شیوه دفتر موگرینی
دفتر فدریکا موگرینی میگوید هدف او از سفر به ایران، حمایت اتحادیه اروپا از مردم ایران است!
دفتر موگرینی در پاسخ به دویچهوله در مورد اهداف سفر او به ایران گفت«مردم ایران با شور بسیار در تصمیمگیری سیاسی کشورشان شرکت کردند. من به رئیسجمهور روحانی برای این تفویض اختیار تبریک میگویم».
در ادامه این پاسخ هدف از سفر فدریکا موگرینی به تهران «حمایت از این انتخاب، تاکید بر همکاری اتحادیه اروپا در اجرای کامل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، همکاریهای دوجانبه و تلاش برای دستیابی به صلح در منطقه با هدف تحقق خواستههای تمام مردم ایران» عنوان شده است.
لائوران دویل، هماهنگکننده مطبوعاتی دفتر موگرینی در کمیسیون اتحادیه اروپا در پاسخ به پرسشی مبنی بر موضعگیری اتحادیه اروپا در مورد ایران با توجه به افزایش تنشها میان آمریکا و ایران، خاطر نشان کرد: «اتحادیه اروپا مایل نیست در مورد سیاستهای آتی ایالات متحده آمریکا گمانهزنی کند.»
ادعای حمایت از مردم ایران در حالی است که اتحادیه اروپا در مقابل نقض چند باره برجام و بازگشت تحریمهای اقتصادی توسط آمریکا، جز یکی دو مورد اظهار تأسف بیخاصیت، واکنش دیگری از خود نشان نداده است. اما آلمان و فرانسه و انگلیس بلافاصله ارسال ماهواره به فضا از سوی ایران را به عنوان نقض قطعنامه 2231 به شورای امنیت گزارش کردند.
فارین پالیسی: پاره کردن برجام از سوی آمریکا به نفع ایران است
محافل آمریکایی معتقدند پاره کردن برجام از سوی آمریکا به نفع ایران است و اگر برجام از بین برود، آمریکا باید آماده شکست مفتضحانهای در خاورمیانه باشد.
اندیشکده نشنال اینترست در تحلیلی نوشت: توافق هستهای با ایران یک توافق خوب است و اگر از بین برود، این آمریکا است که باید برای یک شکست مفتضحانه جدید در مقابل ایران در خاورمیانه آماده شود.
این گزارش با اشاره به شکست سیاستهای دولت بوش خاطرنشان کرد: شکست دولت اوباما در سال 2013 برای گسترش جنگ در سوریه خود نشانهای است که مردم آمریکا دیگر جنگهای پرهزینه را تحمل نخواهند کرد.
در همین حال مجله فارین پالیسی در گزارشی نوشت: پاره کردن توافق از سوی آمریکا، به نفع ایران است. پاره کردن توافق در شرایط فعلی میتواند بهترین چیز برای ایران باشد چرا که آن را از تحریمها آزاد میکند و به این کشور اجازه میدهد بدون محدودیت به تلاشهای غنیسازی ادامه دهد.
این نشریه آمریکایی افزود: توافق هستهای دچار نقایصی عمیق است و مدت زمان آن بسیار کوتاه است و نتوانسته حداقلهای مورد توافق جهانی در راستیآزمایی موثر را شامل شفافسازی صحیح و کامل همه فعالیتهای مربوطه تامین کند. اما لغو آن در شرایط فعلی از سوی دولت ترامپ اشتباه خواهد بود.
اگر آمریکا توافق هستهای را نابود کند، جلب حمایت ائتلاف بینالمللی برای اعمال تحریمهای موثر غیرممکن خواهد بود. چین و روسیه مطمئنا توافقاتی را دنبال خواهند کرد که تاکنون امضا کردهاند. تمایل آنها برای وارد شدن در معاملات تجاری با تهران، حتی بدون در نظر گرفتن رای وتوی آنها در شورای امنیت برای تضعیف هرگونه تلاشی برای اعمال دوباره تحریمها کفایت خواهد کرد.
مشکل آمریکا با ملت ایران است نه این جناح و آن جناح
همکار سابق نشریات اصلاحطلب میگوید سرخوردگی امروز مدعیان اعتدال و تدبیر و امید به خاطر این است که تصور میکردند آمریکا آنها را جدا از ملت ایران میبیند.
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: در دولتهای مختلف کسانی بودهاند که «وهماندیشانه» قائل به بازی با کارت جناحی در مقابل آمریکا بودهاند و با معرفی و القای خود و جناح خود به طرف آمریکایی به عنوان یگانه گروه صاحب صلاحیت جهت همافزایی با واشنگتن و تخریب و تعریف جناح مقابل خود به عنوان هیولاهای ضد آمریکایی! میکوشیدند و میکوشند با دلبری از آمریکا از ایشان امتیاز لازم جهت عقب راندن جناح دیگر را در داخل کشور اخذ کنند. یک خوشخیالی بچهگانه که عاری از حداقلهای بصیرت سیاسی است.
وهماندیشان مزبور عاجز از درک این واقعیت ماندهاند که برخلاف رویاهای ایشان طرف اصلی در دیپلماسی آمریکا هیچ کدام از جناحهای داخلی نیست تا ایشان بتوانند با اتخاذ «خود شیرینی» از کدخدا دلبری کرده و بدینوسیله کسب امتیاز کنند.
آخرین نمونه آن اظهارات جواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا بود که سادهلوحانه واشنگتن را هشدار داد: اگر در برجام به ما امتیاز ندهید جناح مقابل در انتخابات پیروز میشود!
وهماندیشان مزبور متوجه نیستند مخاطب اصلی آمریکا در ایران «ملت» ایرانند و واشنگتن طی ۳۸ سال گذشته کوشیده تا با لطایفالحیل و ترفندها و تمهیدات متعدد اعم از تحمیل جنگ و تهدیدهای نظامی و تحریمهای اقتصادی بدنه شهروندی ایران را در زمین معیشت مبتلا به فلاکت اقتصادی و ناامنی روانی کند تا از این طریق و در بلندمدت قاطبه ایرانیان را فرای جناحبندیهای سیاسی از صرافت انقلابشان و حمایت از حکومتشان، منصرف و پشیمان کنند.
همین بیبصیرتی است که اکنون نیز مبتلابه دولتمردان «تدبیر و امید» شده و پایوران این دولت متحیرانه مبهوت ماندهاند که؛ ما که با دلبری از کاخ سفید برجام را به انجام رساندیم علیرغم این چرا کدخدا «حالی به ما نمیدهد» و امتیازات متوقع را از ما مضایقه میکند؟ ما که همه ترتیبات لازم جهت اثبات «پسر خوبی شدن» را برای کدخدا اعمال کردیم پس چرا کدخدا به ما بیوقعی میکند؟
آقای روحانی آمریکا با ملتی خصومت دارد که سالهاست تن به هژمونی کدخدا نداده است.