فوتبال نیاز به تغییر نگرش دارد
سرویس ورزشی-
خوانندگان عزیز و مخاطبان محترمی که پیگیر مطالب و مواضع کیهان در ورزش هستند میدانند که ما بارها از نحوه هدفگذاری در فوتبال، انتقاد کردهایم و نوشتهایم که وقتی همه هدف و در واقع هدف اصلی و تنها هدف فوتبال ما «صعود به جام جهانی» باشد و از مسئولان ورزش گرفته تا مقامات غیرورزشی، همه حرف از صعود به جام جهانی میزنند و از مسئولان ورزش و فوتبال میخواهند کاری کنند و بهگونهای برنامهریزی و عمل کنند که تیمملی فوتبال به جام جهانی برود، و وقتی رسانهها و رادیو و تلویزیون و... همه و همه با غرض یا بیغرض ذائقه مخاطب را طوری میسازند و توقعات و مطالبات او را در حدی تنظیم میکنند که آنها نیز رفتن به جام جهانی را نشانه موفقیت یا عدم موفقیت فوتبال میدانند و... وقتی در عمل نیز همه چیز در خدمت این هدف قرار میگیرد و لیگ و باشگاهها و فوتبال پایه و فرهنگ و اخلاقی و حرمت و کسوت و... همه و همه به پای هدف ذکر شده (صعود به جامجهانی) قربانی و ذبح میشود، وقوع رفتار و اقدامات و موضعگیریها و اظهارنظرها به ظاهر عجیب از سوی کیروش یا هر فرد دیگری که در جایگاه سرمربی تیم ملی قرار گرفته باشد و بار توقع و انتظار بزرگ و کوچک یک ملت (رفتن به جام جهانی) را بر دوش داشته باشد، کاملاً طبیعی و مطابق انتظار است.
بارها سؤال کردهایم، باز هم میپرسیم، منظور ما از استخدام کیروش چه بوده است؟ ما از او هنگام انعقاد قرارداد چه خواستهایم؟ آیا همان کاری را خواستهایم که از امثال مرحوم رایکوف میخواستیم، یعنی کشف و پرورش استعدادهای ناب و پرشمار فوتبال در سراسر این کشور پهناور، یا از مربی پرتغالی فقط خواستهایم کاری کند، هر کاری که بلد است و هر هنری که دارد، همه را به کار گیرد تا تیم ملی فوتبال به جام جهانی برود؟ آیا ما غیر از این خواستهایم؟ آیا کیروش غیر از این انجام داده است؟
بنابراین در تحلیل مسائل باید اصل مسئله روشن شود تا رسیدن به پاسخ و راهحل راحتتر اتفاق بیفتد. در این ماجرا میبینیم اگر کیروش زیاد از حد دور برداشته و در بعضی مواقع پا را از گلیم فراتر نموده، عمدتاً به خاطر انجام وظیفه و تحقق هدف تعیین شده از سوی مقامات ارشد فوتبال و ورزش مملکت بوده است و بنابراین اگر اشکالی هست، اگر در این میان اتفاقات ناجوری رخ میدهد، مقصر نه کیروش و امثال او، بلکه اشکال در هدفگذاری فوتبال است.
ما در اینباره بارها نوشتهایم و به سهم خود تذکر دادهایم، اما در هیاهوی کرکننده صعود به جام جهانی حرف ما به گوش کسی نرسید و یا حداکثر به این متهم شدیم که مخالف صعود به جام جهانی هستیم!
ما مخالف صعود به جام جهانی نیستیم، کدام ایرانی باوجدان و کدام ورزشدوستی است که دوست نداشته باشد، تیم ملی کشورش قدم به بزرگترین و مهمترین آوردگاه جهان فوتبال بگذارد و نام ایران در میان کشورهای صاحب فوتبال دنیا بدرخشد و مطرح باشد، اما ما نگران این بوده و هستیم که صعود به جام جهانی بشود همه هدف فوتبال ما و مسئولان ورزش و فوتبال از اهداف مهمتر و ساختاری اساسیتر درباره فوتبال غافل شوند و این متأسفانه اتفاقی است که افتاده و آنچه ملاحظه میکنیم تبعات طبیعی این هدفگذاری غلط است. حالا اگر راست میگوئیم و میخواهیم وضعیت فوتبال را درست کنیم و شرایط فعلی را دگرگون کرده و بهبود بخشیم، پس نگرش خود را درباره فوتبال تغییر دهیم، وقتی نگرش تغییر کرد، هدفگذاری تغییر میکند و روشهای کاری نیز بر مبنای هدفگذاری جدید، بهطور طبیعی تغییر میکند. در اینباره بیش از هر کس مدیریت فوتبال میتواند نقش و تأثیر داشته باشد، آقای تاج و همکارانش در فدراسیون میتوانند با رایزنی و مشاورت با مقامات وزارت ورزش و همچنین کمک گرفتن از کارشناسان و استخوان خردکردههای عرصه ورزش و فوتبال، در اینباره کاری اساسی و انقلابی در فوتبال انجام دهند.