نقش پدرانه مرجعیت در رهایی موصل
مجتبی برزگر
نقش مرجعیت شیعه و نیروهای مردمی در آزادسازی موصل بر کسی پوشیده نیست که استمرار این پیروزیها در سوریه و منطقه، خط پایانی بر این فتنه بزرگ خواهد بود. پس از نبردهای سنگین و خانه به خانه در منطقه موصل قدیم میان نیروهای عراقی با گروه تروریستی داعش، عراقیها سرانجام مسجد النوری، محلی که ابوبکر البغدادی در ژوئن ۲۰۱۴ (خرداد ۹۳) در همین مسجد اعلام خلافت کرده بود و نیز به مناره تاریخی الحدباء رسیدند؛ دو بنایی که توسط گروه تروریستی داعش بهطور کامل منهدم شد.گروه تروریستی داعش دهم ژوئن ۲۰۱۴ در یک یورش برقآسا که بهطور مشکوکی سازماندهی شده بود، شهر موصل را به کنترل خود درآورد و چند روز بعد ابوبکر البغدادی در مسجد النوری در بخش غربی این شهر اعلام خلافت کرد و دولت به اصطلاح اسلامی خود خوانده را تشکیل داد. یادمان نمیرود آیتاللهالعظمی سیستانی به دنبال سقوط موصل فتوای معروف جهادکفایی خود را اعلام کردند که در نتیجه آن نزدیک به یک میلیون عراقی برای پیوستن به مدافعان و نیروهای مسلح به مراکز نظامی مراجعه کردند و همان هنگام تشکیلات مهم الحشدالشعبی نیز تشکیل شد که بدنه اصلی آن را نیروهای داوطلب مردمی تشکیل دادند و طی سه سال گذشته پیروزیهای بزرگی را محقق کردند. اما همین چند روز پیش حیدر العبادی ضمن تجلیل از نقش مهم و تأثیرگذار آیتالله سیستانی در اجرای عملیات آزادسازی شهر موصل گفت، دعوت از مردم عراق برای حمل سلاح در برابر تروریستهای تکفیری، کشور را از دست آنان نجات داد. مواضع تاریخی مرجعیت عالیقدر به ویژه موضعگیری ایشان در دفاع از کشور و ملت عراق و اینکه با فتوای خود دفاع از سرزمین و مقدسات کشور را واجب کفایی برای شهروندان عراقی اعلام کردند، کشور را از اشغال تروریستهای داعش نجات داد و با فتوای خود راه را برای پیروزی ارتش عراق هموار کرد.
بعد از آزادسازی موصل، حجتالاسلام حکیم بیانیهای صادر و از نقش رهبر معظم انقلاب و آیتالله سیستانی در آزادسازی موصل تقدیر کردند. به تعبیر حسن هانیزاده، رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره مسائل عراق مخصوصاً حوادث موصل را به دقت رصد میکردند. در حقیقت این نگرانی را داشتند که با توجه به اشغال این شهر ضرورت دارد که همه جریانهای سیاسی عراق به صورت هماهنگ برای آزادسازی موصل بسیج بشوند و تشکیل الحشدالشعبی برآیند همکاریهای مشترک ایران و عراق مخصوصاً هوشمندی آیتالله سیستانی است که در حقیقت رهبر معظم انقلاب اسلامی جلسات ممتدی با فرماندهان سپاه داشتند و رهنمودهای لازم را در خصوص کمک به مردم عراق مخصوصاً اهالی موصل برای آزادسازی این شهر بیان کردند. همه مقامات بلندپایه عراقی و مراجع عراق و همچنین دولت و نیروهای مسلح عراق به خوبی میدانند که اگر رهنمودها و ارشادهای رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود قطعاً موصل به این زودی آزاد نمیشد. به دلیل اینکه نیروهای مسلح عراق، الحشدالشعبی و نیروهای مسلح ایران مخصوصاً فرماندهان میدانی سپاه پاسداران به دقت برنامهریزی کردند که آسیب کمتری به مردم موصل وارد شود. سیدهادی سیدافقهی نیز معتقد است: اگر ایران نبود بغداد به دست داعش میافتاد. میدانید هر نوع حرکت مستشاری و هر گلولهای که میخواهد از کارخانجات مهماتسازی و اسلحهسازی به سمت عراق و هر کشور دیگری برود باید قبل از آن فرمان رهبری صادر شود و سپس مراحل اجرایی خودش را طی کند. بنابراین در کنار دیدگاههای مکمل، همافزا و همگرای این دو شخصیت بزرگ هم رهبر انقلاب در بعد شرعی و در بعد نظامی به عنوان فرمانده کل قوا و هم دیدگاه و فتوای سرنوشتساز آیتالله سیستانی درصدر اولویتها و برآوردهای شکست داعش که ویترین تبهکاریهای آمریکا در عراق مخصوصاً در دارالخلافه خودخوانده ابوبکر البغدادی است موصل به آغوش میهن بازگشت.
میدانید که موصل نماد همزیستی مسالمتآمیز همه طیفهای مذهبی، قومیتی و سیاسی عراق است. با توجه به اینکه همزمان با اشغال موصل توسط داعش، رسانههای عربی جریانسازیهای شدیدی علیه دولت عراق آغاز کردند و مدعی شدند که دولت عراق به صورت آگاهانه راه را برای ورود داعش به شرق موصل هموار کردند و اتهامزنیهای شدیدی علیه دولت عراق داشتند آزادسازی موصل به تمام اتهامزنیهای رسانههای عربی مخصوصاً رسانههای رژیم آلسعود پایان داد و نشان داد که نقش مرجعیت فراتر از مسائل مذهبی و نگاههای کوتاه مذهبی و سیاسی است. افقهی درباره اهمیت آزادسازی موصل میگوید: آزادسازی موصل از چند جهت اهمیت دارد؛ در وهله اول مرکز خلافت و پایتخت خودخوانده داعشیها بود؛ دومین شهر بزرگ و استراتژیک عراق بعد از بغداد است. سوم، از آن منطقه به مناطق دیگر ابوبکر بغدادی خلافت خودش را براساس قاعده ما ماندگار هستیم و توسعه پیدا خواهیم کرد را برگزید. مسئله بعدی پیچیدگی جنگ است که بعد از جنگ جهانی دوم پیچیدهترین جنگ چریکی شهری- خیابانی که خانه به خانه و کوچه به کوچه نیروها درگیر مقابله بودند، به شمار میرود. چراکه تروریستها جنگ را در قالب سه لایه اداره میکردند؛ در لایه رویین بالای بامها قناسهها بودند. لایه میانی در واقع عملیات انتحاری بود و تیمها وارد عمل میشدند و خودشان را به کشتن میدادند. مسئله دیگر مسئله زیرزمینها بود- امروز که کشف شده میگویند مالامال از تلههای انفجاری است و از دیدگاه رهبران، جنگلی از تونلها زیر شهر موصل بود. بنابراین یک آزادی نمادین و آزادی استراتژیک و یک روش قابل ترویج در جنگهای چریکی شهری شد. از سویی دیگر ارتش عراق و دیگر گروههای زیرشاخه وزارت کشور و ماورای همه اینها بسیج مردمی و یا همان الحشدالشعبی با هماهنگی کامل و علیرغم همه کارشکنیهای آمریکا و بمبارانهایی که برخی از ستونهای ارتش و بسیج مردمی را هدف قرار میدادند اراده فرماندهان، فرماندهکلقوا و مردم ایران و عراق باعث شد تا این شهر مهم استراتژیک آزاد شود و این پیروزی درخشان و نمادین را به تجلی بگذارد.
در ادامه این راه سؤالی که مطرح میشود این است که آیا داعش برای همیشه از میدان به در میشود و یا اینکه با احیاء دوباره میآید و یا همچون گذشته تفکر جدیدی بازتولید میشود؟! به هر حال داعش الان به طور فیزیکی و لجستیکی از بین رفته است. نقش داعش کمرنگ شده ولی تفکرات وهابیت همچنان وجود دارد. تا زمانی که عربستان این افکار تکفیری را در جامعه اسلامی و عربی تولید میکند قطعاً بحرانها در خاورمیانه همچنان ادامه خواهد داشت. باید کشورهای اسلامی، عربی و جهان در مقابل جریانسازیهای رژیم وهابی آلسعود ایستادگی کنند و مانع از این بشوند که این رژیم افکار وهابیت را در سطح منطقه منتشر کند. برخی اعتقاد دارند با بازخوانیها و قرائتهای دیگری به منطقه برمیگردد. یا از اردن برمی خیزد یا از شمال آفریقا!