سند 2030 و راهکاری برای نفوذ- بخش پایانی
اجرای اسناد ملی آموزشی یا رونویسی از سرمشقهای غربی؟!
هدیه آقاپور
«سند2030»، همیشه پای آن در میان است تا نام دولت یازدهم در زمینه امضای قراردادهای مخفی و ابهامدار بدرخشد که اینبار در کنار برخی اقدامات وزارت خارجه و نفت و قضیه توتال و ... قرعه به نام آموزش و پرورش افتاد.
یونسکو، در راستای اهداف مبتنی بر«جهانیسازی» و «صلح جهانی» از طریق برنامه آموزشهای مشترک عمومی، میکوشد ارزشهای لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف بگنجاند تا به واسطه آن از اصطکاک نسلهای جدید با نظامهای استکباری و سرمایهداری، جلوگیری کند.
اما این سند تا چه حد با واقعیتهای جامعه اسلامی ما انطباق دارد سوالات بیجوابی است که سبب شده این سند با تاکید رهبر معظم انقلاب و شورای عالی انقلاب فرهنگی از دستور کار خارج شود.
ولی دولت تدبیر و امید برای جلب نظر یونسکو و عدم نارضایتی آنان از انتشار این خبر به طور رسمی خودداری میکند!
همچنین جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در جلسه مورخ 18 تیر ماه سال جاری با استناد به اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی، این دستور یونسکو را که در تاریخ 25 شهریور سال گذشته تصویب شده بود را لغو اعلام کرد.
انحرافات جنسی و اهداف استکباری
سند 2030 دارای مغایرت های اساسی و مهمی با مفاهیم و مبانی اسلامی است چرا که دنیای غرب کاملا تعاریف متفاوتی از خانواده و نظام پرورشی دارد که منطبق با دنیای خود میباشد.
سند 2030 حمایت از اقشار آسیبپذیر را پیش میکشد اما تعریف غرب از اقشار آسیبپذیر دقیقا آن چیزی است که در کشور ما به عنوان انحرافات جنسی شناخته میشود.
از سوی دیگر 2030 به حمایت از خانواده تاکید میکند اما تعریفی که از خانواده ارائه میدهد کاملا در تضاد با آن چیزی است که ما به عنوان خانواده اسلامی آن را تبیین میکنیم.
در توضیح بیشتر میتوان گفت در دنیای غرب خانواده دربرگیرنده همجنس و غیرهمجنس میباشد درحالی که در جمهوری اسلامی و آنچه عرف کشور ماست چنین چیزی مطلقا وجود نداشته و حتی زننده تلقی خواهد شد.
به طور کلی در چارچوب عمل 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است که این مباحث از سوی برخی صاحبنظران و کارشناسان بهویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد نقد است و حتی برخی معتقدند که تصویب و اجرای این سند دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن میتوان به حذف کلیشههای جنسی و ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی به بهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد.
لطفالله فروزنده سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این باره میگوید: «ما دارای فرهنگ غنی ایرانی اسلامی هستیم که بازخورد آن در کشور این است که مردمی متدین داریم که روابط خانوادگی و اجتماعی آنها بر اساس یک سری هنجارها تعریف شده است.»
وی ادامه میدهد: «مسئله اخلاق، شرافت و کرامت در کشور ما جایگاه ویژهای دارد و اگر خیلی خوشبینانه بخواهیم به سند 2030 نگاه کنیم براساس مبانی غرب شکل گرفته، غربی که هدفش لذت محدود مادی است و خدا محوری را کنار گذاشته و به خاطر منافع سرمایهداری انسانها را له میکند و میبینید که کرامت انسانی آنجا از بین رفته است.»
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی میافزاید: «در دنیای غرب همه چیز در دایره سود مادی به نفع سرمایهداری است، خب مشخص است که این سند با موازین ما مغایرت دارد و نتیجه آن رواج لاابالیگری در کشور میشود همانطور که ما امروز با پدیده شوم غربگرایی مواجه هستیم.»
فروزنده تصریح میکند: «موضوعاتی چون طلاق و اعتیاد و گسترش فساد ناشی از همین تفکر و فرهنگ غربی است، بنابراین اگر همین تفکر را بیاییم در قالب سند بپذیریم ولو اینکه آقایان ادعا کنند اگر مغایر ارزشهای ما باشد اجرایی نخواهیم کرد فینفسه اصل موضوع زیر سوال بوده و پذیرفتن چنین قراردادهایی با نگاه استعماری غلط خواهد بود.»
وی تاکید میکند: «چنین قراردادهایی به صورت خواسته یا ناخواسته بستر نفوذ را فراهم میکند و با وجود فرهنگ غنیای که ما داریم اتفاقا باید بر عکس آن صورت گیرد و این ما باید باشیم که به بشریت ایده و دیدگاه بدهیم، فرهنگ غنی اسلامی ما نجات بشر را به صورت کاملا روشن در سعادت دنیا و آخرت مشخص کرده است.»
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی خاطرنشان میکند: «ما در این قصه اگر بپذیریم که 2030 را اجرا کنیم به نوعی از فرهنگ غربی پیروی کردهایم که تزلزل خانواده و اخلاق را فراهم کردیم.»
فرمایش رهبری فصلالخطاب 2030
پس از فرمایش قاطع رهبری درباره سند 2030 رئیسجمهور کشورمان در نشست خبری خود در تاریخ یکم خردادماه پیرامون سند 2030 اظهار داشت: «راجع به سند 2030 وزراي علوم و خارجه و آموزش پرورش نامهاي به رهبري نوشتند و گفتند که ما تحفظ خودمان را از ابتدا حفظ کرده و گفتهايم هرچه که برخلاف ارزشهاي ملي باشد به آن توجه نميکنيم. علیالظاهر گزارشهايي به ايشان داده بودند که نگرانشان کرده بود. اما من در سخنرانيهايم به ايشان اطمينان دادم و الان هم به مردم اين اطمينان را ميدهم که اصلا نگران خدشهدار شدن ارزشها نباشند.
اینکه فرمایش رهبری در حد یک تذکر ساده بوده و یا اینکه فصلالخطابی درباره اجرایی این سند است بر کسی پوشیده نیست.
سیدمحمد باقر عبادی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «به نظر میرسد گزارش غلط به دولت داده شده است نه به رهبری، مطلقا ممکن نیست که به رهبری گزارش غلط داده شود چرا که از چندین کانال مطالب به ایشان انتقال داده و بررسی میشود و مشاوران و کارشناسان زبده هم آن را بررسی میکنند و به این سادگی نیست.»
وی تاکید میکند: «اتفاقا این دولت است که خیلی ساده با این قضیه برخورد کرده و گزارش نادرست به آن رسیده و اشتباه یک اشتباه محرز است که میطلبد بدون هرگونه لجاجت دولت آن را بپذیرد و ازشان چیزی کم نخواهد شد چراکه مردم به صداقت انسان نمره خوبی میدهند.»
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان میکند: «بحمدالله عزیزان خودشان حقوقدان هستند باید بدانند قانون اساسی و سیاستهای کلی که رهبری تعیین میکنند حرف آخر است و شرعا و قانونا حرف ایشان فصلالخطاب است و چانهزنی و جای بحث ندارد ضمن آنکه رهبری همان ابتدای کار صحبتی نکردند بلکه بعد از گذشت چندین ماه هوشمندانه و قاطعانه ورود کردند.»
سندهای روی زمین مانده
و تمرکز بیجا بر 2030
آرشیو برخی نشریات سراسری و تصاویر آموزش خودسرانه بندهای منافی عفت ۲۰۳۰ در برخی آمادگیها و پیش دبستانیها در کشور دیگر جایی را برای کتمان و ترجمهها و تفسیر به رای از بندهای ۲۰۳۰ نمیگذارد.
همچنین به عقیده برخی صاحب نظران ترجمه قراردادهای مختلفی از جمله (قراردادهای نفتی)IPC و FATF تنها برای خوشایند طرف غربی وعوامفریبی صوت گرفته و این نگرانی پیش میآید که این تفسیر به رایها بار دیگر فاجعهای را در سند 2030 به بار آورد.
از سوی دیگر این سوال مطرح میشود با وجود اسناد بالادستی متعدد مانند: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه جامع علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و...، چرا مسئولان مربوط، به جدیت برنامه2030 یونسکو پیگیر اجرای آنها نیست؟ پذیرش و اجرای برنامههای سازمانهای بینالمللی نظیر برنامه آموزش 2030 و درگیر شدن 4 وزارتخانه دولت تدبیر و امید با آن، در سکوت رسانهای و بدون شرح جزییات و منافعی که از اجرای آن نصیب سیستم آموزشی کشور میشود، چه توجیهی دارد؟
یک استاد دانشگاه و فعال سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «سند2030 دارای ابهامات و مغایرتهای بسیاری است که اگر حتی بخواهیم به آن به چشم یک تفاهم نگاه کنیم و بندهایی را هم که در تناقض با فرهنگ و آیین ماست اجرا نکنیم این سوال پیش میآید که دیگر چه اصراری است به اجرای آن؟ چرا که اسناد بالا دستی کشور که مطابق با فرهنگ کشورمان تهیه شده روی زمین مانده و به اصطلاح دولت اگر میخواهد برادری خود را ثابت کند منطقی است که در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش کوشا باشد.»
وی ادامه میدهد: «برخی از آقایان در توجیه این سند میگویند که اجرای آن باعث خواهد شد تا ایران در سطح جهانی بتواند مراودات علمی داشته و خود را به دنیا معرفی کند، به نظر من این نوع ادبیاتی که به کرات در دولت مشاهده میکنیم در خور ملت فرهیخته جمهوری اسلامی ایران نبوده و به نوعی میتوان گفت کملطفی در حق آنها است.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «جمهوری اسلامی ایران همواره با نبوغ و تلاش جوانان خود توانسته است جایگاه مناسبی را در زمینههای علمی و پژوهشی در جهان به دست آورد و افتخارات بیشماری هم در این زمینه داشته است حتی ما در برخی موارد نیز حرف اول را در جهان میزنیم از سوی دیگر آقایان به گونهای رفتار میکنند که انگار سند تحول بنیادین قرار است دانشآموزان و به طور کلی برنامه آموزشی کشور را به عقب براند.»
وی تاکید میکند: «غرب هیچ گاه دلسوز ما نبوده و نخواهد بود و امیدواریم روزی برسد و دولت هم این را درک کند و با ذوقزدگی پای این قراردادها ننشیند، اسناد بالادستی کشورمان همواره توسط دلسوزان این مرز و بوم و انقلاب تهیه میشود که موازی توجه به توسعه پیشرفت و جهانی شدن در نظر دارد تا مفاهیم عمیق اسلامی را به دنیا معرفی کند در حالی که سند 2030 دقیقا نقطه مقابل این تفکر است و اصرار بر مقبولیت آن جای تامل دارد.»
این تحلیلگر مباحث سیاسی در ادامه ضمن اشاره به امضای قراردادهای بیسرو صدا میگوید: «این درست نیست که دولت مدام پای قرارداد بستن بنشیند و بعد هم با توجیههای مختلف آن را بزک کند و با تفسیر اینکه به صلاح مردم است آن را به خورد نظام جمهوری اسلامی بدهد و در نهایت معظمله با بینش عمیق سیاسی خود بیایند و اخطار دهند.»
اذعان BBC به نفوذی بودن سند 2030
بیبیسی در گزارشی که سند 2030 و واکنشهای آن در ایران را تحلیل کرده بود در نگاهی قابل تامل اینگونه مینویسد: «در سند یونسکو که مورد تایید- دولت- است، همچنین به تخصیص بورسهای تحصیلی و «توسعه همکاریهای علمی و بینالمللی در آموزش عالی و مهندسی» و همکاریهای بینالمللی برای آموزش معلمان تاکید شده و سرفصلی هم به «آموزش شهروندی» اختصاص دارد.
اما سند مورد نظر رهبر ایران، نگاهی داخلی دارد، و درآن نشانهای از آموختن سازمان یافته از غرب نیست. برعکس بر نفوذ ایران بر جهان تاکید شده است و در هدف کلان دوم آمده که نظام آموزشی ایران باید «زمینهسازی برای اقتدار و مرجعیت علمی و تکوین تمدن اسلامی ایرانی در راستای تحقق جامعه جهانی عدل مهدوی» باشد.»
جالب است بیبیسی که عصاره تفکر غربی و ابزاری برای جریان های استکباری است به این موضوع اذعان میکند اسناد بالا دستی ایران به گونهای تبیین شده که نه تنها راه نفوذ را برای ورود تفکر غربی بسته بلکه بر مرجعیت علمی ایران در جهان تاکید میکند.
در چنین وضعیتی که حتی دشمنان ما نمیتوانند چشم برتفاوت فاحش میان این دو سند آموزشی ببندند جای تأمل دارد که اصلا چرا باید ایران از ابتدا به 2030 حتی یک نیمنگاهی میکرد چه رسد به آنکه صحبت از اجرایی شدن هم به میان آید.
به هر ترتیب چگونه امکان دارد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با برنامه آموزش2030 تطابق داشته باشد؟ از همین رو، مهم جلوه دادن این برنامه یا تفاهمنامه، که به اشتباه به آن سند میگویند، برای تحتالشعاع قرار دادن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.