نقیضگوییها مانع خدمت به مردم است (خبر ویژه)
کدامین اتاق فکر در درون و بیرون ریاست جمهوری حکم میکند تناقضگویی و دوپهلوگویی در نطقهای رئیسجمهور بروز و ظهور پیدا کند؟
محمد کاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت با طرح سؤال فوق نوشت: آشفتهگویی و پیروی نکردن از چارچوبهای حرفهای درحوزه سیاست، در ابهام و ایهام سخن گفتن، زدن زیر هر قاعده عقلی و نقلی، شوخی و تمسخر در امور جدی و جدی انگاشتن برخی شوخیهای سیاسی و تحقیر و تصغیر منتقدین را میتوان از مصادیق شلختهکاری سیاسی و نوعی آشفتهگویی در سیاست دانست.
متأسفانه ادبیات رئیسجمهور در پردازش به مهمترین مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور و بیانضباطی در سخن گفتن و خروج از ادب و آداب سیاستورزی، امروز یکی از مشکلات در راه وحدت ملی، انسجام اسلامی و مدیریت سیاست داخلی کشور است.
تنبلی در عمل به وعدهها و شعارها و عدم پاسخگویی به مطالبات مردم بویژه در حوزه معیشتشان، چنین رویکردی را برای اتاق فکر دولت ضروری ساخته و خسارتهای آن را مردم تحمل میکنند و هزینههای روزافزون آن برای نظام مرتب فاکتور میشود.
رئیسجمهور طبق اصل 121 قانون اساسی سوگند یادکرده است که پاسدار مذهب رسمی کشور باشد اما مطالبی میگوید که از آن انکار غدیر و نصب الهی حاکم مستفاد میشود. او سوگند یاد کرده از خودکامگی بپرهیزد و مروج اخلاق باشد، آزادی و حرمت اشخاص حقیقی و حقوقی را رعایت کند اما از تریبون عمومی منتقدین خود را به جهنم حوالت میدهد و با بیمهری آنها را «بیدین»، «حسود»، «کاسب تحریم»، «متوهم»، «بزدل»، «بیشناسنامه»، «جیببر»، «عقبمانده»، «عصر حجری»، «هوچیباز»، «کودک» و «فاسد» مینامد.
این نارواگویی نوعی بیمهری و خروج از الزامات سوگند ریاست جمهوری است بویژه آنکه اگر بخواهیم با عدد و رقم احتجاج کنیم، 16 میلیون ایرانی در پای صندوقهای رأی در انتخابات اخیر نارضایتی خود را از کارکردها و عملکرد چهار ساله دولت اعلام کرده و به غیر رئیس جمهور مستقر رأی دادند.
رئیسجمهور طبق اصل 121 قانون اساسی سوگند یاد کرده که از «استقلال» کشور حراست کند، اما روحانی تمام قد از سند 2030 دفاع کرد و برای اجرای آن تصویبنامه در دولت گذراند و کارگروه برای عملیاتی کردن آن تشکیل داد.
رئیسجمهور در همایش بینالمللی مقابله با گردوغبار گفته است؛ قویترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود، باید به فکر منطقه قوی باشیم. مفهوم این سخن تخطئه هدفگذاریهای جمهوری اسلامی در سند چشمانداز بیستساله است. رئیسجمهور به پشتوانه چه منطق و قانونی برخلاف این سند حرف میزند با آنکه او طبق این قاعده موظف به اجرای آن است؟ با توجه به اینکه اشرار منطقه و فرامنطقهای لوله توپ و تانک و موشک خود را به سمت ایران گرفتهاند و از تروریسم به عنوان چاشنی نبرد سخت علیه ایران و اهداف منطقهای ما استفاده میکنند تفوه به این سخن چه مفهومی دارد؟
ناکامی دولت در اجرای سیاستهای اصل 44 را وصل کردن به کارکرد سپاه در انجام پروژههای ملی و به جای تقدیر و سپاس و نواختن این نهاد انقلابی، با متلک «دولت با تفنگ» اوج بیمهری به فرزندان انقلابی است که برای اعتلای کشور و امنیت ملی از همه چیز از جمله جان مایه گذاشتهاند. این از مصادیق بارز آشفتهگویی در سیاست است. آن هم در شرایطی که دولت از باب اجرای همین پروژهها 21 هزار میلیارد تومان به قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) بدهکار است و پول آن را نمیدهد.
سر این دو پهلوگویی و شلختهکاری در سیاست چیست؟ کارکردها و کاربردهای آن کدام است؟ کدامین اتاق فکر در درون و بیرون ریاست جمهوری حکم میکند در نطقهای رئیسجمهور چنین تناقضگوییهایی بروز و ظهور پیدا کند؟
این راهبرد فقط انتخابات محور است لذا رئیسجمهور را همیشه در وادی تبلیغات انتخابات نگه میدارد و کاری به مشکلات کشور و مطالبات مردم ندارد. بنابراین راهبرد نمیگذارد رئیسجمهور پاسخ درستی به مطالبات مردم به ویژه در حوزه اقتصادی بدهد.
از آشفتهگویی و در ابهام و ایهام سخن گفتن رئیسجمهور چیزی جز ضرر عاید نمیشود. نتیجه این رویکرد فقط تحقیر ملی و نادیده گرفتن موضوعات مهمی است که در سوگند ریاست جمهوری به عنوان وظیفه کلیدی او ذکر شده است.