دعای همیشگی تحلیلگران مؤمن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
اینکه در سیره پیامبر گرامی اسلام آمده است که آن حضرت همواره این دعا را بر زبان جاری میساختند «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» منظور از این دعا چیست و چه تأثیراتی بر ابعاد فکری، نظری و رفتاری انسان دارد؟
پاسخ:
براساس این دعا از خدای متعال میخواهیم که حقیقت و واقعیت اشیاء را آنگونه که هست به ما نشان بدهد نه آنگونه که ما میتوانیم ببینیم. واقعبینی یا جهانبینی اگر منطبق با واقعیات و حقایق عالم هستی نباشد اولین سنگبنای انحراف و گمراه شدن انسان در عرصههای نظری و عملی است. بدین لحاظ از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است. مرحوم آیتالله قاضی همواره طلاب و شاگردان خود را توصیه به قرائت این دعا به ویژه در قنوتهای نماز میکردند. چرا که اندیشمندان، نظریهپردازان و تحلیلگران اگر در این گام موفق نباشند و واقعیتهای جهان هستی را آنگونه که هست نبینند، یقیناً در گامهای بعدی که تحلیل و تبیین و ارائه راهکارهای عملی برای حل مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی است موفق نخواهند بود. اصولاً ما جهان هستی و دنیا را آنگونه میبینیم که عقل و جانمان توان ادراکش را دارد و ممکن است با آنچه در عالم واقعیت هست مطابقت نداشته باشد. به تعبیر دیگر ما دنیا را آن طوری میبینیم که میتوانیم ببینیم. نه آن طوری که در عالم واقع هست. اینکه انسان نگاهش به عالم هستی و واقعیات دنیا تغییر میکند و منطبق با واقعیات موجود عالم هستی نمیگردد به عوامل مختلف فکری، روانی و جسمی انسان برمیگردد. اگر کسی با هرگونه پیشداوری، ملاحظه مصالح و منافع خود و یا انگیزههای قومی، قبیلهای، جناحی یا باندی، یا با حب و بغض و انواع بیماریهای جسمی که در نگاه انسان تأثیر میگذارد به واقعیات جهان هستی بنگرد، بهطور قطع نگاهش با حقیقت و واقعیت اشیای عالم هستی منطبق نخواهد بود. بدین خاطر در دعای معروف به دعای مطالعه میخوانیم: اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و اکرمنی بنور الفهم...» خدایا من را از تاریکیهای اوهام بیرون بیاور و نور فهم و شناخت و واقعیات جهان هستی را به من کرامت کن. (1) آری حقیقتگرایی در سرلوحه زندگی پیامبران و امامان (علیهمالسلام) قرار داشت، چرا که آنان میدانستند بین آب و سراب فرق است و نباید این دو را در هم آمیخت، دعای هر روزه آن بزرگواران این بود که: «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» خداوندا! امور را آنگونه که هست به من نشان بده!(2)
یا به خدا عرض میکردند: «یا رب ارنی الحق کما هو عندک» خدایا حق را همانگونه که در نزد توست برای من نمایان کن! (3)
یا در فرازی از دعای بعد از نماز عشا که از امام صادق(ع) نقل شده چنین میخوانیم: «اللهم ارنی الحق حقا حتی اتبعه، و ارنی الباطل حتی اجتنبه، ولا تجعلها علی متشابهین، فاتبع هوای بغیر هدی منک» خدایا! واقعیت حق را به من نشان بده تا از آن پیروی کنم، و باطل را به من بنمایان تا از آن دوری ورزم، و حق و باطل را برای من مبهم و نامشخص نکن، که در نتیجه از هوای نفس خود به دور از راه هدایت تو، پیروی نمایم.(4)
بر همین اساس مبارزه با خرافات و راههای بیهوده، و طریقههای پوچ و غلطانداز، و هرگونه بدعت در سرلوحه تعلیمات پیامبران و رهبران الهی بوده و هست، آنها امین و راستگو و واقعبین بودند، و چهره حق را آنگونه که بود به مردم نشان میدادند، نه اینکه سراب را به عنوان چشمه زلال آب معرفی کنند، و با فریبکاری و دغلبازی وارد شوند و باطل را به صورت حق و یا حق را به صورت باطل نشان دهند. پیکار آن بزرگواران، با بتپرستی و طاغوتپرستی و هرگونه تقلید کورکورانه و خرافات برای آن بود که حقیقت را به مردم نشان دهند، و پیرایهها را از چهره زیبای حق بزدایند، و آلودگیهای خرافات و انحرافات را از آیینه دل بشویند. بنابراین اصل واقعنگری و پرهیز از اوهامگرایی به ما میآموزد که با مجموعه عواملی که ما را از این اصل دور میکند شامل: تبعیت از هوای نفس، منافع و مصالح، ارزشهای قومی، قبیلهای و حزبی و باندی، حب و بغضها، پیشداوریها، نارساییهای جسمی و... مقابله کرده و آنها را از خود دور کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- خلاصهًْ الاذکار، مرحوم فیض کاشانی
2- عوائداللئالی، ج4، ص132
3- بحارالانوار، ج14، ص10
4- همان، ج 86، ص120