kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۷۴۴۹
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۹

ضرورت شکرگزاری برای نعمت ولایت فقیه(زلال بصیرت)



 وجوب شکرگزاري و قدرداني از منعم از امور بديهي و بي‌نياز از اثبات است، حتى علماي علم کلام براي اثبات وجوب تحقيق و شناخت خدا، در کنار دليل دفع ضرر محتمل، به وجوب شکر منعم استدلال مي‌کنند و مي‌گويند هر عاقلي مي‌فهمد که نعمت‌هايي که دردست ماست از خود ما نيست و کسي به ما عطا کرده است و فطرت انسان اقتضا مي‌کند که ولي نعمت را بشناسد و از او تشکر کند.
بهترين راه براي شناختن نعمت ،مقايسه وجود آن نعمت با عدم آن است. ما  انسان‌‌ها ضعف‌هايي داريم و خودبه‌خود به وجود نعمت‌ها توجه نداريم، مثلا توجه نداريم که نعمت وجود هم نعمتي است و فقط در حالي به عظمت آن پي‌مي‌بريم که در حال از دست دادن آن باشيم. هوايي که تنفس مي‌کنيم، آبي که مي‌نوشيم، سلامتي اندام‌هاي مختلف بدن همه نعمت‌هايي است که به صورت عادي توجهي به آنها نداريم و وقتي کمبودي در يکي از آنها پيدا شود به اهميت و قدر آن پي‌مي‌بريم.
براي اينکه بتوانيم قدر نعمت ولايت را بدانيم يا بايد دوران قبل از انقلاب را به‌خاطر بياوريم و با الان مقايسه کنيم و يا کشور خودمان را نسبت به کشوري که شرايط مشابهي با کشور ما دارد ولي اين نعمت ولايت را ندارد بسنجيم. اگر انسان متوسط بي‌غرضي از يکي از اين دو راه درباره انقلاب و برکات آن بينديشد، قدر اين نعمت را مي‌شناسد و درصدد شکرگزاري آن برمي‌آيد.
شما به حوادث و مشکلات مردم افغانستان طي نيم‌قرن گذشته نگاه کنید، سختي‌ها و مشکلات مردم ايران براي پيروزي انقلاب نسبت به مشکلات مردم افغانستان‌، ناچيزبود. احزاب افغان اگرچه داراي انحرافاتي بودند ولي در حد فهم خود براي اسلام مي‌جنگيدند، اما بعد از همه اين مجاهدت‌ها، عاقبت ‌کارشان به برادرکشي و بالاخره تسلط دشمن بر خانه و کاشانه‌شان انجاميد.
فرق اساسي ايران با افغانستان در نعمت ولايت‌فقيه بود که ايرانيان مطيع ولي‌فقيه زمان خود شدند و حتى اقليت‌هاي مذهبي وقتي با پاکي و صداقت او روبرو شدند عاشقش شدند و با رهبري او به پيروزي رسيدند.
يک دليل ناکامي‌های برخی ملت‌ها، محروميت تئوريک است. آنها از نظر تئوري هم ضعيفند، زيرا ما به ولايت امامان معصوم و وجود امام زمان (عج) معتقديم و ولي‌فقيه را نايب ايشان مي‌دانيم و به عنوان يک وظيفه شرعي از او تبعيت مي‌کنيم، ولي آنها از اين نعمت محرومند و همين باعث مي‌شود که اين گرفتاري‌ها را داشته باشند و نتوانند وضع ثابتي براي خودشان ترسيم کنند.

تئوری ولایت فقیه؛ نجاتبخش ملت‌ها
 پس از انقلاب اسلامي، شهر قم مرکز فرهنگي جهان اسلامي شده است، ما در سفري که به کشور مالزي داشتیم، نخست‌وزير ايالت کلانتان مالزي در آن زمان شخصي به نام نيک عبدالعزيز بود، که به سفارت آمد و به بنده گفت: من تحصيل‌کرده الازهر هستم، ولي امروز معتقدم اگر  کسي بخواهد با اسلام آشنا شود بايد به قم بيايد.
رئيس يکي از دانشگاه‌هاي لبنان، که خود کشيش ارتودکس بود،پس از آنکه معنا و دلايل ولايت فقيه را شنيد، با تعجب گفت: فقط اين تئوري مي‌تواند لبنان را نجات بدهد.
 امام (ره) ولايت‌فقيه را منطقي‌ترين و عقلايي‌ترين روش حکومت مي‌دانست، مجلس خبرگان و انتخابات آن، سازوکاري براي تشخيص فرد اصلح است، نه اينکه مجلس خبرگان مقام ولايت را به ولي فقيه تفويض کند،‌ چرا که اين مجلس چنين جايگاهي ندارد.
وقتي از گروهي در شمال آفريقا پرسيده بودند مذهب شما چيست، پاسخ داده بودند که مذهب ما مذهب خميني است، زيرا ما يقين پيدا کرده‌ايم که مسلمان واقعي اين فرد است و مذهبي که او را پرورش داده، مذهب حق است و ما نيز مذهب اهل بيت را قبول داريم.

خدمات علمای بزرگ به دین
در طول تاريخ اسلام و تشيع شخصيت‌هاي بزرگي چون خواجه نصير‌الدين طوسي را داشته‌ايم که از لحاظ شخصيت و قدرت سياسي و استفاده از فرهنگ ديني کم‌نظير بود و در مقابل مغول‌ها، به‌عنوان وزير کشور اسلامي، کشوري شيعي ساخت که نه تنها اسلام را بر کفر مغول‌ها پيروز کرد بلکه تشيع را در کشور رواج داد و موجب شد تا دولت بني‌عباس بعد از پانصد سال حکومت، سقوط کند.
علامه مجلسي  با عهده‌دار شدن مقام شيخ‌الاسلامي فرصت را براي ترويج شيعه غنيمت شمرد و علاوه بر تنظيم بحارالانوار که دايره‌المعارف حديث شيعه است، در تمام بخش‌هاي معارف، از تاريخ انبيا و اهل‌بيت گرفته تا آداب و رسوم و مستحبات و آداب زندگي به قلم خود کتاب‌هايي به زبان فارسي نوشت.
هنر امام استفاده از سرمايه‌هاي اندوخته امت اسلامي بود. وجوب اطاعت از ولي فقيه از ناحيه امام زمان، علاقه به سيدالشهدا و علاقه به شهادت در راه خدا سرمايه‌هايي بود که در طول بيش از هزار سال براي ما اندوخته شده بود، اما يک نفر مي‌خواست که بيايد و اين گنج‌ها را استخراج کند و به ميدان بياورد و امام در چنين شرايطي قيام کرد و توانست مسير تاريخ را 180درجه تغيير دهد‌ و او بود که براساس آن اعتبار ديني که علماي گذشته فراهم کرده بودند، توانست دست به چنين اقدام بزرگي بزند و هيچ کسي به غير از امام نمي‌توانست چنين کاري بکند.
رهبر معظم انقلاب نسخه بدل امام(ره) است. در طول اين مدت کشور ما حوادثي را از سر گذراند که هر کدام از اين حوادث براي هر کشور قدرتمندي پيش آمده بود، متلاشي شده بود.
در سال‌های گذشته عمدا يا ‌سهوا کارهاي بسياري بر خلاف اسلام و اهداف انقلاب اسلامي از کانال‌هاي قانوني و رسمي انجام ‌گرفت که در صورت موفقيت، کشور را به شرايط زمان طاغوت برمي‌گرداند و زمينه‌اي براي تجديد حيات اسلام باقي نمي‌گذارد و استکبار جهاني چنان مردم ما را مي‌کوبيد که ديگر خيال انقلاب هم به مغزشان نيايد.
تدبير مقام ولايت در مقابل فتنه 88 از الهامات و نصرت‌هاي الهي بود. اختلاف حتي در يک گروه يا حزب پنجاه نفري باعث از هم پاشيدگي آن مي‌شود، اما فتنه 88 را  يک روحاني با اتکا به خدا و توسل به وجود مقدس ولي‌عصر، به‌گونه‌اي مديريت کرد که نه تنها ضربه‌اي به عظمت نظام نخورد بلکه بر عظمت نظام افزوده شد.
اگر تمام باقيمانده عمرمان را تسبيح دست بگيريم و به خاطر همين يک نعمت شکرگزاري کنيم، نمي‌توانيم حقش را ادا کنيم، زيرا همين شکرگزاري زباني هم نيازمند امنيت و آرامش در سايه حکومت اسلامي است و همه اينها مرهون وجود و ولايت اين بزرگوار است.
علت برخي ناسپاسي‌ها و قضاوت‌هاي ناعادلانه درباره مقام ولايت، حسد، حقارت، خودکم‌بيني و... است. اگر کساني با سوءاستفاده از منصب خود موقعيت ايشان را تضعيف کنند، به اسلام، انقلاب و خون‌‌هاي شهدا خيانت کرده‌اند.
خداي متعال درآيه هفتم سوره ابراهيم قاعده‌اي را با کمال تأکيد در قرآن بيان کرده که هيچ استثنا ندارد و خداوند اعلام قطعي مي‌فرمايد که اگر شکر نعمت خدا را به‌جا بياوريد نعمتتان را زياد خواهم کرد، اما اگر ناسپاسي کنيد إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ و مصداق اين آيه، وجود مبارک اميرالمؤمنين و ائمه اطهار به‌عنوان بزرگترين نعمت‌هاي خدا براي مسلمان‌‌ها بودند، که وقتي مردم قدر آنها را ندانستند خداوند حجاج بن يوسف را بر آنها حاکم کرد.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله)  در جمع شرکت‌کنندگان در دوره آموزشي کوثر ولايت ؛ قم ؛3/12/91
زلال بصیرت روزهای  پنج شنبه منتشر می‌شود.