انتظار از دولت
غنیسازی 20 درصد اولین گام در پاسخ به تحریمها
در حالی که آمریکاییها در حال تدارک و تصویب بیسابقهترین تحریمها علیه ایران هستند، به نظر میرسد قاطعانهترین پاسخ عملی و منطقی دولت نسبت به این اقدام، از سرگیری غنیسازی 20 درصدی است.
سرویس سیاسی-
واکنش منفعلانه دولت یازدهم در قبال عمل نکردن آمریکا به تعهدات خود، این گزاره را در ذهن دولتمردان آمریکایی تقویت کرده است که میتوانند برخلاف تعهداتشان عمل کنند و مطمئن باشند که از سوی ایران، واکنش عملی مشاهده نخواهد شد. وظیفه حراست از منافع ملی و عزت ایرانی ایجاب میکند که به آمریکا اجازه ندهیم که به این مدل برجامی عادت کند.
«امروز در شرایط پس از تحریم قرار گرفتهایم. به حول و قوه الهی در هفتهها و ماههای آتی همه دیوارهای غلط و ظالمانه تحریم را فرو میریزیم (حسن روحانی-13 مهر 94)»، «در راستای تعامل سازنده با جهان به یک سند حقوقی محکم دست یافتیم که مایه افتخار است. به جرات باید گفت بعد از ملی شدن صنعت نفت کاری بزرگتر از برجام نداشته ایم و دستاوردهای برجام به مراتب از ملی شدن صنعت نفت بزرگتر بوده است (مجید انصاری،معاون حقوقی رئیس جمهور-5 فروردین 96)»، «برجام ما را آزاد کرد، تا از هر کس که میخواهیم خریداری کنیم. آثار برجام شکستن حصر ایران است (حسن روحانی،رئیس جمهور 31 فروردین 96)»، «دیوارهای تحریمها شکسته و فرو ریخته است، بازسازی تحریم امکانپذیر نیست(علی طیب نیا، وزیر اقتصاد- 13 آذر 95)»و...
مقامات دولت یازدهم و رسانههای به ظاهر حامی دولت همواره تاکید داشتند که دیپلماسی جای بیانیه خواندن نیست و ادعاهای بزرگی چون «باید با تخصص و تجربه با جهان صحبت کرد» و «اولویت دولت یازدهم، تعامل گرایی،عقلانیت و تنش زدایی با جهان است» را مطرح کردند.
اما در نهایت، ناشی گری در دیپلماسی توسط مقامات دولت یازدهم موجب تحریم، تحقیر و تهدید علیه منافع کشورمان شد. تحریمهای بیسابقه اخیر آمریکا علیه ایران، یکی از میوههای برجام و نتیجه دیپلماسی انفعالی دولت یازدهم با ژست تنش زدایی است.
شلیک به قلب برجام
مجلس سنای آمریکا، چهارشنبه هفته گذشته طرح «تحریمهای جامع علیه ایران» را تصویب کرد. طرح «تحریمهای جامع علیه ایران» موسوم به «قانون مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران- 2017» با هماهنگی کامل دموکراتها و جمهوری خواهان و با 98 رأی موافق و تنها دو رأی مخالف در فهرست مصوبات مجلس سنا قرار گرفت.
این طرح با نقض فاحش برجام(به طور خاص بندهای 26 و 29 برجام) خواستار اعمال تحریمهایی جدید علیه ایران به بهانه برنامه موشکی، انتقال تسلیحات، حمایت از گروههای مقاومت (که واشنگتن آنها را تروریستی میداند) و نقض ادعایی حقوق بشری است. برخی از تحلیلگران، اقدام اخیر سنا را «شلیک به قلب برجام» نامیدند.
سیاه چاله چیزی است که تمام اشیا نزدیک به خود را به درون میکشد. این همین وضعیتی است که میتوان از نظر تحریمی برای توصیف طرح مذکور بیان کرد. به این دلیل که اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمانهای تروریستی قرار بگیرد با توجه به آنکه سپاه یک نهاد رسمی و دارای روابط نظاممند با ساختارهای دولتی و غیردولتی است، سبب میشود تا بخش زیادی از حاکمیت اعم از دولت یا سایر قوا و نهادها به درون لیست تحریمی بروند. این اتفاق همانند یک سیاه چاله عمل میکند و تعداد زیادی از نهادها که قابل پیشبینی نیست را تحریم میکند.حتی قابل تصور است که بانک مرکزی که در برجام از تحریم خارج شد دوباره به لیست تحریم بازگردد.
از سال ۲۰۰۱ تا الان تنها گروههای تروریستی در این لیست قرار داشتند. مانند طالبان، القاعده و... اما این طرح با یک بدعت در روابط بینالملل یک نهادی رسمی و مشروع نظامی یک کشور را که در قانون اساسی آن کشور تعریف شده است، در لیست سازمانهای تروریستی قرار میدهد.
پالس غلط دولتمردان به آمریکا
«حمید بعیدینژاد» عضو تیم مذاکرهکننده هستهای و سفیر فعلی ایران در انگلیس در یادداشتی به مصوبه اخیر سنای آمریکا پرداخته است.
بعیدی نژاد توصیه کرده که از «هرگونه شتابزدگی در اعلام مواضع رسمی در قبال لایحه سنای آمریکا»خودداری کنیم! زیرا معتقد است «اثبات انطباق یا عدم انطباق مفاد این لایحه با برجام نیاز به بررسیهای دقیق کارشناسی دارد.» وی همچنین معتقد است؛ « سناتورهای تصویبکننده و تنظیمکننده این لایحه ادعا کردهاند تمامی موارد احتمالی تعارض در متن این لایحه با برجام را از لایحه حذف کردهاند و از نظر آنان متن لایحه منطبق با تعهدات آمریکا در برجام است» بنابر این بررسی کارشناسی براساس این ادعا «اهمیت بیشتری هم پیدا میکند».
این واکنش منفعلانه در حالی است که در شروط 9 گانه رهبر معظم انقلاب درخصوص اجرای برجام تاکید شده است: «در سراسر دوره هشتساله(اجرای برجام) وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند».
ارسال پالس غلط به آمریکا و اظهار ضعف و ناتوانی و گستاختر شدن دشمن، در سالهای اخیر مسبوق به سابقه است. در دولت یازدهم، روحانی بر خلاف واقعیتها گفت خزانه خالی است و ظریف ادعا کرد آمریکا در 5 دقیقه میتواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند!
واکنش منفعلانه دولت یازدهم در قبال عمل نکردن دولت آمریکا به تعهدات خود، این گزاره را در ذهن دولتمردان آمریکایی تقویت کرده است که نه تنها میتوانند به تعهدات خود عمل نکنند، بلکه بدون اینکه آب از آب تکان بخورد، میتوانند برخلاف تعهداتشان نیز عمل کنند و مطمئن باشند که از سوی ایران، واکنش عملی مشاهده نخواهد شد.
انفعال در سیاست خارجی و بیتوجهی به منافع ملی موجب شد تا روش مواجهه طرف مقابل نیز تغییر کند. وبسایت رادیو فرانسه 19 مهر 92 (یک ماه و نیم قبل از توافق موقت ژنو که مقدمه برجام شد) نوشت؛ «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»!
از توافق کردن به هر قیمت
تا حفظ برجام به هر قیمت
این اولین بار نیست که برجام از سوی آمریکا نقض شده است. نقض برجام از روز اول اجرای توافق-دی ماه 94- آغاز شد. دولت یازدهم با بیتوجهی نسبت به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبرمعظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، تعهدات ایران را به صورت یکطرفه و شتابزده انجام داد.
در سال 94 «توافق کردن به هر قیمت» از سوی دولت یازدهم موجب خروج بیش از 12 هزار سانتریفیوژ از چرخه غنیسازی، توقف تحقیق و توسعه برای غنیسازی در فردو، بتنریزی در قلب رآکتور اراک و خروج 9700 کیلوگرم از دههزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد- که طی ده سال با تلاش دانشمندان هستهای کشورمان به دست آورده بودیم- از کشور شد.
در دو سال اخیر نیز «حفظ برجام به هر قیمت» موجب شده است که نه تنها پولهای بلوکه شده آزاد نشود بلکه 2 میلیارد دلار از اموال ملت ایران توسط آمریکا غارت شود. نه تنها تحریمها به تاریخ نپیوست بلکه بر تعداد آنها نیز افزوده شد و قانون ضد ایرانی آیسا نیز تمدید و قانون جامع تحریمهای ایران تصویب شد. نه تنها تحریم سوئیفت- با هدف گسترش مبادلات تجاری ایران- رفع نشد بلکه قانون محدودیت ویزا تصویب شد. و در انتها، اوبامای مودب! و باهوش!- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- در آخرین روزهای ریاست جمهوری، وضعیت اضطراری آمریکا علیه ایران را تمدید کرد و آخرین لگد را به برجام زد. ترامپِ جمهوری خواه نیز در ادامه مسیر اوبامایِ دموکرات، با تشدید تحریمها، خط مشي بسيار سختگيرانهتري در قبال ايران در پيش گرفته است.
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا-دی ماه 95- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، از برد-برد در مذاکرات هستهای رمزگشایی کرد. کری تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
لزوم پرهیز از اقدامات نمایشی
متاسفانه دولت تاکنون از اقدام متقابل در برابر عهدشکنیهای مکرر آمریکا امتناع کرده است. اقدامات دولت تاکنون به فشار ایمیلی، پیام توئیتری، نامه نگاری و برگزاری جلسات نمایشی خلاصه شده است. اقداماتی که موجب گستاخترشدن طرف مقابل و در نهایت تشدید تحریمها شده است.
ایمیلها و نامههای تعارف آمیز دیپلماتیک نمیتواند جای الزام و تعهد حقوقی را بگیرد. اگر توافقی مانند برجام نمیتواند مانع بدعهدی آمریکا شود، فشار ایمیلی و پیام توئیتری چه خاصیتی میتواند داشته باشد؟!
صالحی:عهدشکنی کنند،غنیسازی 20 درصد را شروع میکنیم
«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی- فروردین 94- در برنامه گفت گوی ویژه خبری شبکه 2 سیما درباره احتمال عهدشکنی غربیها گفت:«فرض کنید بزنند زیر همه چیز. ما با باز کردن یک شیر گاز، به چرخه تولید بر میگردیم». صالحی افزود:«اگر غربیها بعد از توافق بد عهدی کنند در کمتر از چند ساعت ایران آماده تولید اورانیوم 20 درصد میشود».
محمد جواد ظریف نیز در جلسه پرسش و پاسخهای استادان با تیم مذاکرهکننده هستهای-مرداد 94- گفت:«می گویید توان بازگشت، ما هم توان بازگشت داریم. اگر شما میگویید او یک شب میتواند بازگشت انجام دهد ما هم یک شب میتوانیم بازگشت انجام دهیم ولی اگر میگویید اثر بازگشت او یک شب صورت میگیرد من به شما میگویم اثر بازگشت ما سریعتر از او است به خاطر اینکه بازگشت ما با یکسری پیچ و مهره است».
علی لاریجانی رئیس مجلس نیز-آذر 95- در جلسه علنی مجلس با اشاره به واکنش ایران به عهدشکنی آمریکا گفت:«ما در مجلس قانون بسیار مهمی تصویب کردیم و به نظر میرسد تکلیف کار در قانون مصوب مجلس روشن شده است. در بند ۳ این قانون به صراحت بیان کردهایم، اگر یکی از طرفین به تحریمها روی بیاورد و یا تحریمهای جایگزین مشخص کند، چه اقداماتی را دولت باید انجام دهد؟ لذا چون در این موارد تحریمهایی ایجاد شده، دولت باید متناسب با این قانون اقدامات لازم را صورت دهد».
بر اساس بند 3 مصوبه 21 مهرماه 94 مجلس، دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو موثر تحریمها و یا بازگرداندن تحریمهای لغو شده و یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به 190 هزار سو افزایش یابد.
واکنش مجلس به تحریمهای سنا،بعد از تعطیلات!
در حالیکه سنای آمریکا طرح جامع تحریمهای ایران را تصویب کرد، نمایندگان مجلس همچنان در تعطیلات به سر میبرند.
«علاءالدين بروجردي» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به تحریمهای جدید آمریکا گفت: «مجلس برای مقابله با این اقدام غیرقانونی آمریکا بلافاصله پس از تعطیلات طرحی را به هیئت رئیسه ارائه خواهد کرد».
در جریان مذاکرات حساس وین که به تهیه برجام منتهی شد نیز نمایندگان در تعطیلات تابستانی بودند و این تعطیلات امکان تاثیرگذاری را از مجلس به عنوان نهادی که قرار است در راس امور باشد گرفت.در ماههای پایانی مذاکرات هستهای و در شرایطی که مجلس شورای اسلامی باید متن برجام را بررسی میکرد نیز نمایندگان به تعطیلات رفتند.
واکنش عملی ایران با غنیسازی 20 درصد
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، واکنش منفعلانه دولت یازدهم در قبال عمل نکردن دولت آمریکا به تعهدات خود، این گزاره را در ذهن دولتمردان آمریکایی تقویت کرده است که نه تنها میتوانند به تعهدات خود عمل نکنند، بلکه بدون اینکه آب از آب تکان بخورد، میتوانند برخلاف تعهداتشان نیز عمل کنند و مطمئن باشند که از سوی ایران، واکنش عملی مشاهده نخواهد شد.
اکنون دولت میبایست براساس مصوبه مجلس همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد. همانطور که مقامات دولت نیز اشاره کردهاند، باید غنیسازی 20 درصد در دستور کار قرار گیرد. وظیفه حراست از منافع ملی و عزت ایرانی ایجاب میکند که به آمریکا اجازه ندهیم که به این مدل برجامی عادت کند.