نگاهی به هزینههای بالای زندگی در شهرها و کلانشهرها و راههای برون رفت از آن -بخش نخست
دردسرهای زندگی در کلانشهرها
فریده شریفی
خیلیها ممکن است فکر کنند زندگی در شهرها بسیار بهتر از زندگی در روستاها است اما وقتی به مشکلات و دردسرهای زندگی شهری پی میبرند تغییر عقیده میدهند، البته زندگی در روستاها هم مشکلات خاص خود را دارد اما مهمترین امتیازی که زندگی روستایی بر زندگی شهری دارد وجود فضایی آرام، آکنده از محبت و صمیمیت میان ساکنان و محیطی پاک و سالم است که در شهرهای بزرگ کمتر به چشم میخورد. شهرنشینان از امکانات تحصیلی، تفریحی، ورزشی، برق، آب، اتوبان و شبکههای ارتباطی بیشتری برخوردار هستند اما زندگی در شهرها علاوه بر مزایایی که دارد معایبی هم دارد.
مشکلات و معایبی که در شهرها وجود دارد به معنای این نیست که شهروندان از شهرها بگریزند و به تدریج روستاها را هم تبدیل به شهرها کنند اما مشکلات زندگی شهری باید با مشارکت خود مردم و فرهنگسازی در میان آنان حل و فصل شود و افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند بیشتر مراقب سلامت جسمی و روحی خود باشند تا مشکلات آنان را افسرده، مضطرب و بیمار نکند.
هزینههای زندگی
یکی دیگر از مشکلاتی که در شهرهای بزرگ به چشم میخورد هزینه بالای زندگی و گرانی اجناس و کالاها میباشد. در کلانشهرها قیمت مسکن بسیار بالاست و هزینه اجاره یک آپارتمان کوچک 60 یا 70 متری برای 3 یا چهار نفر رقمی بالای یک میلیون تومان در ماه است. یعنی پرداخت کرایهخانه به ویژه اگر تعداد افراد شاغل در خانه فقط یک نفر باشد یعنی فاجعه، یعنی وضعیتی اسفبار، تازه اگر فرزندان خانواده دانشجو باشند و هزینه تحصیل هم در کنار دیگر هزینههای زندگی قرار بگیرد شرایط سختی به اقتصاد خانواده تحمیل میشود.
یک خانم خانهدار در اینباره میگوید: «سه فرزند دارم که دو پسرم دانشجو هستند و دخترم هم دبیرستانی است و با توجه به اینکه همسرم چندی پیش در کارخانهای که مشغول به کار بود دچار سانحه شد و در حال حاضر در خانه بهسر میبرد و از کارافتادگی شامل حال او شده است شرایط اقتصادی بسیار بغرنجی را میگذرانیم.»
وی اضافه میکند: «آپارتمانی که در آن زندگی میکنیم کرایهای است و با اینکه در یک محله نسبتاً پایین شهر زندگی میکنیم اما کرایه بالایی میپردازیم و با توجه به دیگر هزینههای بالای زندگی واقعاً نمیدانم چه آیندهای در انتظار من و اعضای خانوادهام است؟!»
این خانم خانهدار همچنین میگوید: «از وقتی همسرم از کارافتادگی پیدا کرده پسرانم مشغول به کار و فعالیت در خارج از منزل شدهاند اما با توجه به اینکه درس میخوانند و فرصت زیادی برای کار ندارند حقوق مختصری میگیرند که کفاف هزینههای زندگی ما را نمیدهد به همین دلیل من هم در جستوجوی کاری مناسب هستم که از فشار مالی بر خانواده کم کنم و سهمی به عهده بگیرم.»
وی تصریح میکند: «خانواده پدری من در یکی از روستاها سکونت دارند و به اعضای خانواده پیشنهاد دادهام که به آن روستا مهاجرت کنیم و از بار فشار مالی رهایی پیدا کنیم اما با توجه به امکانات تحصیلی که در تهران وجود دارد و دانشجو بودن فرزندانم امکان مهاجرت به روستا را نداریم.» «سیما ملتجی» کارشناس مسائل اجتماعی و خانواده در اینباره میگوید: «هزینه بالای زندگی یکی از معضلاتی است که در شهرهای بزرگ فشار مضاعفی بر دوش خانوادهها وارد کرده و آنان را از دستیابی به یک زندگی آرام و بیدغدغه محروم ساخته است. هزینه بالای حمل و نقل و جابهجایی در سطح شهر، هزینه بالای درمان و امور پزشکی، هزینه تحصیل، پوشاک، خوراک، مسکن، مسافرت، امکانات ورزشی و تفریحی و... موجب شده که دسترسی به این امکانات برای همگان میسر نباشد و شهروندان به دلیل محرومیت از دسترسی به این امکانات با فشارها و استرسهای زیادی مواجه شوند.»
به گفته این کارشناس، تخلیه فشارهای روحی و روانی ساکنین کلانشهرها با تأمین نیازهای ضروری و حیاتی آنان امکانپذیر است و در شرایطی که بسیاری از شهروندان در تأمین اساسیترین نیازهای ضروری خود با مشکل مواجه هستند چگونه میتوان انتظار داشت که فشارهای روحی و روانی کاهش پیدا کند و از مرگ و میرهای ناشی از سکتههای قلبی و مغزی جلوگیری شود؟!
وی اضافه میکند: «ساکنان شهرهای بزرگ به غیر از تأمین نیازهای اقتصادی خود نیاز به تفریح، ورزش و آرامش دارند و لازم است که در مناطق مختلف شهر یا حتی خارج از شهرها مکانها و بوستانهایی برای تفریح و گردش شهروندان در نظر گرفته شود تا از فشار مشکلات عصبی و روحی و روانی کاسته شود چرا که در غیر این صورت زیانهای ناشی از فشارهای روحی و روانی شهروندان گریبانگیر مسئولان دولتی را خواهد گرفت و دولت باید در سایر بخشها هزینههای آن را بپردازد.»
ساخت و سازهای غیرمجاز و بیرویه
ساخت و ساز در شهرهای بزرگ به طرز بیرویهای افزایش پیدا کرده است در این ساخت و سازها نه اصول شهرسازی رعایت میشود و نه فرهنگ شهرنشینی و مذهبی در ساخت و ساز آپارتمانها لحاظ میگردد. «فرناز نگاری» کارشناس معماری در اینباره میگوید: «در اطراف شهر تهران هر روز شاهد ساخت و سازهای غیرمجاز هستیم، برجهای غیراستاندارد و سر به فلک کشیده، ساختمانهای بیقواره و غیرمجاز که بنیانهای محکم و قوی ندارند، خیابانهای تنگ و محصور، اتوبانهای متعدد که مشکل ترافیک را حل و فصل کردهاند و... بافت شهرها را نامتجانس و نامناسب کردهاند.»
به گفته این کارشناس، ساخت و سازهای غیرمجاز بیشترین آسیبها را به شهرهای بزرگ به ویژه تهران وارد کرده و اگر برای حل این معضل چارهای اندیشیده نشود شهروندان در شبکهای از ساخت و سازهای بیقواره پیچیده و غیرمجاز گرفتار خواهند شد.
ساخت و سازهای بیرویه صدای بسیاری از کارشناسان را هم درآورده است. محمدعلی اسلامینیا مهندس شهرسازی با اشاره به مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ هشدار میدهد که اگر روستاها آباد نشوند مشکلات شهرهای بزرگ هر روز بزرگتر خواهدشد.
وی تصریح میکند: «ساخت و سازها در شهرستانهای اطراف تهران و برخی کلانشهرها متناسب با مهاجرتها و افزایش جمعیت توسعه نیافته است و اگر هر چه سریعتر برای توسعه و آبادانی روستاها راهی پیدا نشود مشکلات در شهرهای بزرگ انباشته خواهد شد.»
جرم و جنایت
یکی از معایب زندگی شهری افزایش جرم و جنایت در کلانشهرها است افرادی که در شهرها زندگی میکنند به دلیل مشکلات متعدد زندگی شهری از جمله مشکلات اقتصادی و اجتماعی نسبت به کسانی که در روستاها زندگی میکنند از مشکلات اخلاقی بیشتری برخوردارند و همین مشکلات آنان را به سوی جرم و خلافکاری سوق میدهد. به همین دلیل است که آمار جرم و جنایت در شهرها بالاست.
با اینکه تدابیر و مقررات امنیتی در شهرهای بزرگ بیشتر است اما به دلیل فقر و شلوغی در شهرهای بزرگ، دزدی، قتل و جرایم متعدد بسیار زیاد است.
سیما ملتجی کارشناس مسایل اجتماعی در این باره میگوید: «در شهرها به دلیل افزایش جمعیت، افراد شناسایی کمتری نسبت به یکدیگر دارند و چه بسا اتفاق میافتد که ساکنان یک ساختمان به ندرت همدیگر را میبینند و شناختی نسبت به یکدیگر ندارند، همین گمنام بودن و ناشناختهبودن در برخی از افراد میتواند زمینهساز بروز رفتارهای خلافکارانه و مجرمانه باشد و دست به دزدی، سرقت و جنایت بزنند.»
به گفته این کارشناس در روستاها به خاطر اینکه اکثر ساکنان با یکدیگر خویشاوند و فامیل هستند و از دوران کودکی با یکدیگر همبازی و دوست بودهاند چندان اختلافی با یکدیگر ندارند و معمولا اختلافهایی که پیش میآید توسط ریشسفیدان و افراد بزرگ خانواده حل و فصل میشود اما در شهرها به دلیل اینکه اکثر افراد شناختی نسبت به یکدیگر ندارند به هنگام بروز سوءتفاهم و اختلاف کینه به دل میگیرند و چه بسا کینهها و اختلافات کوچک که به دشمنیهای بزرگ و عمیق و قتل و جنایت منجر میشود.
این کارشناس مسائل اجتماعی به نقش آلودگی هوا، سر و صدا و شلوغی، نوع تغذیه و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در بروز بزه و جرم و جنایت نیز اشاره میکند و میگوید: «آلودگی هوا و تاثیر سموم مختلف بر بدن انسانها، آلودگی صوتی و سر و صدای فراوان، تغذیه ناسالم و فقر ومشکلات اقتصادی از جمله مسائلی است که بر روح و روان شهروندان در شهرهای بزرگ تاثیر میگذارد و آنان را خواسته یا ناخواسته به سوی جرم و جنایت متمایل میسازد.»
برخی از کارشناسان معتقدند یکی از دلایل اصلی افزایش جرم و جنایت در شهرهای بزرگ مهاجرت بیرویه از روستا به شهرهای بزرگ است.
بسیاری از مهاجران فاقد مهارت و تحصیلات کافی هستند و به دلیل پایین بودن سطح دستمزد در حاشیه شهرهای بزرگ سکونت دارند به همین دلیل فاصله طبقاتی زیادی در بسیاری از موارد باعث تشدید فشارهای روحی و روانی بر این افراد شده و زمینههای ارتکاب جرم در این افراد را افزایش میدهد.
حوادثی مانند قتل یک دختربچه در پاکدشت، قتل برخی از شخصیتها و چهرههای معروف از جمله برخی از ورزشکاران توسط جوانانی کم سن و سال و... که همگی انگیزه خصومت و دشمنی با مقتولان یا خانوادههای آنان را داشتهاند نشان دهنده اوج محرومیت، فشارهای روحی و روانی ناشی از تبعیض و اختلاف طبقاتی است.
زندگی در شهرهای بزرگ خطر افزایش اختلالات ناشی از قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی استرسزا و اختلالات روحی را نیز افزایش میدهد، شاهد این مدعا هم نتایج مطالعاتی است که روی مغز افراد مختلف انجام شده و مشخص شده است که مغز افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند نسبت به مغز افرادی که در مناطق روستایی زندگی میکنند عملکرد متفاوتی دارد. دو منطقه از مغز انسان که وظیفه تنظیم و متعادلسازی احساسات و اضطراب را دارند در شهرنشینانی که تحت استرس روزانه قرار دارند بیش فعال میشود، رویدادی که میتواند به افزایش میزان ابتلا به مشکلات روحی و روانی و مغزی در افراد منجر شود.
براساس همین نتایج، دانشمندان احتمال میدهند که همین بیشفعالی میتواند دلیل اصلی اختلالات رفتاری و روحی و روانی شهرنشینان نسبت به روستانشینان باشد.
اوقات فراغت و امکانات تفریحی
مشکلات زندگی شهرنشینی و فشارهای روحی و روانی ناشی از مسائل و معضلات اقتصادی و اجتماعی سبب شده که شهرنشینان برای تخلیه فشارهای عصبی خود به پارکها، جنگلها، فضای سبز و امکانات ورزشی و تفریحی روی بیاورند، هزینه مسافرتهای بین شهری بالاست و اکثر خانوادهها ترجیح میدهند به جای سفرهای پرهزینه به پارکها و بوستانهای اطراف شهر پناه ببرند و ساعاتی را به آرامش بگذرانند به همین دلیل امکانات ورزشی، تفریحی و فضای سبز باید در همه نقاط شهر و به نحوی آسان و قابل دسترس در اختیار عموم شهروندان قرار بگیرد و رفت و آمد شهروندان به این مکانها آسان و راحت باشد. مسلما اگر محیطهای ورزشی و تفریحی و فضاهای سبز و مفرح به اندازه کافی در شهرها تعبیه نشود و شهروندان برای تخلیه فشارهای عصبی خود راه فراری پیدا نکننداین فشارها انباشته خواهد شد و تبدیل به بیماریها و معضلات روحی و روانی خواهد شد که زیان آن نهتنها متوجه شهروندان بلکه متوجه نهادهای مختلف جامعه خواهد شد به همین دلیل آحاد مختلف جامعه به ویژه جوانان باید به امکانات تفریحی و ورزشی مناسب دسترسی کامل، آسان و ارزان داشته باشند.