kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۶۳۳۶
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۵

حب دنیا؛ سرچشمه گناهان


علی قنبریان
محبت یک ویژگی و خصوصیت است که خداوند متعال در وجود انسان قرار داده است. محبت می‎تواند انسان را به سوی بدی‎ها انحراف یا به سوی راه راست هدایت کند. این خصوصیت که در وجود انسان موجود است، سبب می‎شود که بسیاری از انسان‎ها به سوی دنیا گرایش پیدا کنند و آخرت خود را به زرق و برق دنیا بفروشند و برای آباد کردن آن تلاش کنند. اما اگر انسان عاقل باشد می‎فهمد که نباید بیش از حد به دنیا توجه کرد و عمر خود را صرف آباد ساختن دنیا کند، چرا که به زودی آن را بدرود می‎گوید و به سوی دیار باقی می‎شتابد. پس بنابراین باید بجای آباد ساختن دنیا به آباد ساختن آخرت خود بپردازد زیرا که انسان در آنجا ماندگار است نه در دنیا. محبّت همانطور که گفته شد، علاوه بر هدایت انسان به سوی دنیا، می‎تواند انسان را به سوی خداوند متعال نیز هدایت کند. وقتی که خدا در دل انسان جای بگیرد و اعمال انسان فقط برای رضای خداوند متعال باشد، انسان دیگر به راه خطا و خلاف نخواهد رفت چرا که آن مسیر مورد رضایت خداوند متعال نیست.
مقاله پیش رو در نظر دارد تا ابتدا درباره چیستی محبت و اقسام حُبّ مطالبی را ارئه بدهد و سپس به بحث درباره عواملی که سبب گرایش انسان به دنیا و فراموش کردن خداوند متعال می‎شوند بپردازد. در ادامه درباره حُبّ دنیا که منشأ تمام انحرافات و کج‎روی‎های انسان است مطالبی را ارائه می‎دهد و بعد از آن درباره حُبّ ائمه اطهار (ع) بحث می‎کند و در آخر نیز راجع به این مبحث که کسی که حُبّ خدا را در دل دارد و به غیر او نمی‎اندیشد و خدا نیز در مقابل، نیازش را برطرف می‎کند، مطالبی را ارائه می‎کند.
***
 چیستی محبّت
محبت در زبان عربی از ریشه حُبّ گرفته شده است. حسن انوری در کتاب فرهنگ فشرده سخن می‎گوید: محبّت به معنای دوست داشتن کسی یا چیزی می‎باشد. (حسن انوری، فرهنگ فشرده سخن، ج: 2، ص: 2100).
در برخی از آیات قرآن کریم و بسیاری از روایات اسلامی، کلمه محبّت ذکر شده و درباره آن مطالبی به میان آمده است که برخی از آنها به بحث درباره ذم این مسئله پرداخته‎اند و برخی درباره مدح آن مطالبی را آورده‎اند امّا قدر مسلم آن است که محبت اگر در امور دنیوی باشد از آن ذمّ شده و اگر در مورد خداوند متعال و امور اخروی باشد از آن مدح می‎شود.
اقسام حبّ
هرانسانی ممکن است به چیز‎های زیادی دل ببندد و حُبّ آنها را در دل خود قرار دهد چرا که هرچیزی، ظواهر و زیبایی‎های خاصُ خود را دارد، امّا با توجه به آیات، احادیث و مطالبی که در کتب مختلف اسلامی ذکر شده است می‎توان در یک تقسیم کلّی حبّ را به دو دسته تقسیم کرد که این دو دسته عبارتند از:
الف) حُبّ دنیا
در دنیا چیزهای فراوانی وجود دارد که همه آنها قادر هستند ذهن و علاقه هرفردی را به راحتی متوجه خود کنند و علاوه بر آن حتی می‎توانند انسان را از راه راست منحرف کنند چرا اموری در دنیا وجود دارند که آنقدر در دل انسان نسبت به خود علاقه ایجاد می‎کنند که انسان برای رسیدن به آنها دست به هرکاری می‎زند، مانند مقام و ریاست و ثروت و خیلی از امور دیگر لذا پیغمبر اکرم (ص) دراین‌باره می‎فرماید: «حب‏ الدنيا رأس كل خطيئهًْ ألا ترى كيف أحب‏ ما أبغضه اللَّه، و اى خطيئهًْ أشد جرما من هذا؛ محبت به دنيا سرچشمه همه خطاها است. آيا نمى‏بينى كه او چگونه علاقه پيدا كرده است به چيزى كه خداوند متعال او را دشمن مى‏دارد، و كدام خطاء و خلافيست كه بالاتر از اين باشد».(مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى‏ ص: 35-36).
حضرت علی (علیه السّلام) نیز دراین‎باره می‎فرمایند: «من أحب الدينار و الدرهم فهو عبد الدنيا؛ كسى كه دوست زر و سيم است، بنده دنيا است». (الخصال، ج‏1، ص: 113).
ب) حبّ خداوند متعال
حب خداوند متعال را باید درست در نقطه مقابل حب دنیا قرار داد. کسی که محبت خداوند متعال را در دل دارد و آن را سرلوحه کار خود قرار داده است و غیر از خدا به هیچ کس و هیچ چیز دل نمی‎بندد به تحقیق به سعادت عظیمی دست یافته است، چرا که حب خداوند متعال یعنی نقطه اوج تمام اعمال خوب و سنجیده. اگر کسی حب خداوند متعال را در دل داشته باشد همیشه در مسیر درست حرکت می‏کند و از تمامی محرمات و مکروهات‌گریزان بوده و روی به سوی تمامی واجبات و مستحبات می‎آورد و تمام اعمال او برای رضای خداوند متعال خواهد بود زیرا که حب خدا یعنی همین، و لذا چنین کسی حتما در دیار باقی و در بهشت برین برای خود جایی مهیّا کرده است. خداوند متعال در قرآن کریم در این‎باره می‌فرماید «من عمل للناس كان ثوابه على الناس و من عمل لله‏ كان‏ ثوابه على الله إن كل رياء شرك‏؛ كسى كه براى مردم عملى انجام دهد اجرش بر مردم است كه به او دهند و كسى كه براى خدا كارى را انجام داد البته ثوابش را خدا به او خواهد داد محقّقا هر ريايى كه در خارج محقّق شود شرك محسوب مى‏شود»(علل الشرائع، ج‏2، ص: 561).
عوامل گرایش انسان به دنیا و تباهی آخرت
انسانی که خداوند متعال را فراموش کرده باشد به تحقیق از راه راست منحرف می‎شود و صفحه نفسش به سبب گناهانی که انجام می‎دهد سیاه می‎گردد و این باعث از بین رفتن آخرتش می‎شود. در این دنیا دلایل و عوامل زیادی وجود دارد که انسان را به غیر خدا مشغول می‎کنند و یاد خداوند متعال را از دل انسان بیرون می‎سازند که برخی از آنها به اختصار در اینجا ذکر می‎شود و آنها عبارتند از:
الف) حُبّ مال و ثروت
حب مال و تلاش برای جمع آوری ثروت یکی از اموری است که موجب گرایش انسان به دنیا شده و آخرت او را تباه می‎کند. وقتی که انسان تمام هم و غمش جمع آوری ثروت باشد و آن را سرلوحه زندگی روزانه خود قرار دهد به یقین حاضر است که از هرراهی که شده به آن برسد و برای او دیگر راه کج و اشتباه با راه راست و درست فرقی ندارد. امام باقر(ع) دراین‎باره می‎فرماید: «ما ذئبان ضاريان في غنم ليس لها راع هذا في أولها و هذا في آخرها بأسرع‏ فيها من حب المال و الشرف في دين المؤمن» دو گرگ گرسنه و درنده در گله بى‏چوپان كه يكى از جلو و ديگرى از عقبِ گله در آن افتد (يعنى آن را به طور كلى محاصره كنند) زود آن را نابود نكنند از دوستى مال و شرافت مآبى در دين مسلمان‏ (الكافي ج‏2، ص: 315)
ب) کوچک شمردن عذاب الهی
وقتی که انسان آنقدر گستاخ شود که دیگر حتی عذاب الهی را نیز کوچک بشمارد و آن را به باد سخره بگیرد موجب می‎شود که به هرکاری دست بزند چرا که او دیگر از هیچ چیز نمی‎ترسد و حساب نمی‏برد. بنابراین انجام گناه در نزد او معنایی ندارد لذا ممکن است به هر گناهی از قبیل دروغ، مال یتیم خواری، ربا خواری، زنان و... رو بیاورد. اما غافل از این که عذاب خداوند متعال به حدّی شدید است که هیچ موجودی توان تحمل آن را ندارد.
در قرآن کریم بارها و بارها و در آیه‎ها و سوره‎های مختلف، کلمه عذاب ذکر شده است و این خود دلالت بر اهمیت بالای این امر دارد.
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب می‌کنند، و آنها را همچون خدا دوست می‌دارند. اما آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا (از مشرکان نسبت به معبودهاشان) شدیدتر است. و آنها که ستم کردند (و معبودی غیر خدا برگزیدند) هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمام قدرت از آن خداست، و خدا دارای مجازات شدید است (نه معبودهای خیالی که از آنها می‌هراسند) (بقره-165)
خداوند متعال در جای دیگر از قرآن کریم می‌فرماید: کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود (به نام مقدس او) را به بهای ناچیزی می‌فروشند، آنها بهره‌ای در آخرت نخواهند داشت، و خداوند با آنها سخن نمی‌گوید، و به آنان در قیامت نمی‌نگرد و آنها را (از گناه) پاک نمی‌سازد، و عذاب دردناکی برای آنهاست. (آل عمران 77).
این آیات شریفه و آیات بسیار دیگری که در قرآن کریم وجود دارد، همگی دلالت بر شدید بودن عذاب الهی می‎کند. این آیات می‌فهماند که برای صالحان و بدکاران بهشت و دوزخی قرار دارد. بهشتی که خدای مهربان و زیبایی دوست آن را به مهربانی و زیبایی آفریده و جهنّمی که خدای قهّار آن را به غضب سرخ کرده و گداخته است.
ج) حب النساء
حب النساء یا همان محبت ورزیدن به زنان با انگیزه شهوانی را می‎توان یکی دیگر از عواملی برشمرد که موجب گرایش انسان به غیر خداوند متعال می‎شوند. علت این سخن بسیاری از روایات و احادیث است که در کتب مختلف حدیثی ذکر شده‎اند. ازجمله این احادیث حدیثی است از امام علی(ع) که می‎‎فرمایند: «الفتن ثلاث حب‌النساء و هو سيف الشيطان و شرب الخمر و هو فخ الشيطان‏ و حب الدينار و الدرهم و هم سهم الشيطان فمن أحب‌النساء لم ينتفع بعيشه و من أحب الْأشربه حرمت عليه الْجنه؛ فتنه سه نوع است، دوستى زنان كه شمشير شيطان است، ميگسارى كه تله شيطانست، پول دوستى كه تير شيطانست، كسى كه زن را دوست داشت (از حیث شهوانی) از زندگى سود نبرد. كسى كه شراب دوست است بهشت بر او قدغن است».  (الخصال، ج‏1، ص: 113).
د) غفلت از خداوند متعال
غفلت از خداوند متعال یکی دیگر از دلایل مهمی است که موجب گرایش انسان به غیر خداوند متعال می‎شود. انسانی که از خداوند متعال غافل است، ممکن است مرتکب به انجام هرگناهی بشود چرا که از خاصیت غفلت، انحراف انسان از راه راست است. در حقیقت شخصی که غافل از خداوند متعال است، غفلت او باعث محروم شدنش از بهشت برین می‎شود. اما اشخاصی که غافل از یاد خداوند متعال نیستند، کسانی هستند که در راه حق و حقیقت گام برمی‎دارند و می‎توانند در جهان باقی برای خود مکانی مهیّا کنند تا در عذاب نباشند. امام صادق(ع) درباره افرادی که خود را از شر غفلت نگه می‎دارند می‎فرمایند: « من رعى‏ قلبه‏ عن الغفله و نفسه عن الشهوه و عقله عن الجهل فقد دخل في ديوان المتنبهين‏؛ هرکس قلب خود را از غفلت نگه داشت و نفسش را از شهوت نگه داشت و عقلش را از جهل نگه داشت پس به تحقیق داخل کرده است خود را در دیوان بیداران». (مصباح الشریعهًْ، ص، 22).
هـ) حُبّ ریاست
ریاست‌طلبی یکی از اموری است که انسان‎ها به آن توجه زیادی دارند. کسی که حب ریاست را در دل خود می‎پروراند و آن را سرلوحه کار خود قرار داده است و به غیر از آن به چیز دیگری فکر نمی‎کند و تنها دغدغه روزانه‎اش رسیدن به ریاست و مرتبه‎ای است که بتواند حکم‌فرمایی کند، چه بسا که برای رسیدن به هدف خود دست به هرکاری بزند و حتی اگر لازم باشد که از راهی که خلاف شرع و خلاف دستورات اسلام است به آن دست یابد از آن فروگذاری نمی‎کند چرا که او تنها فکر و ذکرش همین مسئله است. در کتاب نزهه النّواظر ترجمه معدن الجواهر آمده است که: «حقيقت رياست تسخير قلوب مردم و مالك شدن دل‌هاى ايشان است و آن از مهلكات عظيمه است و در حديث است كه دو گرگ درنده كه رها كرده شوند در ميان گوسفند اينكه شبان آنها غايب باشد اين قدر آن گوسفندان را فاسد نمي‎كند كه حب رياست و جاه در دين مسلمان‏ فساد ایجاد می‎کند». (محمد بن على كراجكى، ‏نزهه النواظر/ ترجمه معدن الجواهر، ص: 136).
حُبّ دنیا منشأ تمام انحرافات
در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که می‎فرمایند: عظيم‏ترين فساد، غافل بودن است از جناب احديّت، و اين غفلت ناشى نمى‏شود مگر از طول امل و حرص و كبر. چنانكه خداوند جليل در قرآن عزيز در قصه قارون، خبر داده كه: [در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد]‏ اين خصلتهاى مذكوره، از بابت غفلت و طول امل و حرص، همه در قارون جمع بود و به هر كدام از اين صفات رذيله مذكوره، موصوف بود و منشأ و اصل اين صفات ذميمه، دوست داشتن دنيا است و جمع كردن دنيا و پيروى كردن نفس و هوا، و به عمل آوردن خواهش‌هاى نفس و دوست داشتن محمدت، كه مردم حمد و ثناى او كنند و خوبى او گويند و متابعت كردن شيطان و گوش به اغواى او داشتن، و همه اين‏ها به سبب غفلت از حضرت بارى است و فراموش كردن نعمتهاى او».(مصباح الشریعه، ص: 107-108).همانگونه که در حدیث بالا ذکر شده است، غفلت و طول امل و حرص، همگی به دوست داشتن دنیا برمی‎گردد. پس می‎توان از حدیث بالا این نتیجه را گرفت که دوست داشتن دنیا به آسانی می‎تواند انسان را از راه راست منحرف کرده و او را به سوی جهنم هدایت نماید زیرا وقتی که ریشه غفلت که علت تمام گرایشات انسان به غیر خدا است به حب دنیا برمی‎گردد پس به طریق اولی، حب دنیا باعث تمام انحرافات و بدبختی‎های انسان چه در این عالم و چه در عالم آخرت می‎شود. پیامبر اکرم (ص) در این‎باره می‎فرمایند: «حب‏ الدنيا رأس كل خطيئه. ألا ترى كيف أحب‏ ما أبغضه اللَّه، و اى خطيئه أشد جرما من هذا؛ محبت به دنيا سرچشمه همه خطاها است. آيا نمى‏بينى كه او چگونه علاقه پيدا كرده است به چيزى كه خداوند متعال او را دشمن مى‏دارد، و كدام خطاء و خلافيست كه بالاتر از اين باشد». (مصباح الشريعه / ترجمه مصطفوى‏ ص: 35-36).
حُبّ ائمه(ع) مایه سعادت اخروی
ائمه معصومین(ع) پاک‎ترین انسان‎های روی زمین می‎باشند و زمین تا وقتی که پابرجاست دیگر چنین انسان‎هایی را هرگز به خود نمی‎بیند. علم آنان، علم الهی بوده و انتهایی ندارد. آنان از هرخطا و اشتباهی مصون هستند و فعل آنان حجت است بر تمام بند‎گان مخلص خداوند متعال و پیروی کردن از اعمال و رفتار و گفتارشان چیزی جز سعادت در دنیا و آخرت را به دنبال ندارد. شرافت و بزرگی‌شان آنقدر زیاد است که زبان آدمی از بیان آن عاجز است. بنابراین حب آنان نیز مایه سعادت است و نصیب هرکسی نمی‎شود. امام باقر (علیه السّلام) می‎فرمایند: «حُبُّنَا إِيمَانٌ‏ وَ بُغْضُنَا كُفْر؛ دوستی ما ایمان است و بغض ما کفر است». (کافی ج:1، ص، 188).
مُحِبّ خدا، نیازمند به غیر خدا نیست
اگر به زندگی شخصی که خود را تنها، نیازمند به خداوند متعال می‎داند نگاه کنیم، برای ما روشن می‎شود که چنین شخصی در حقیقت به غیر از خداوند متعال به هیچ کس و هیچ چیز در این دنیا نیازمند نیست.
حضرت علی(ع) می‎فرمایند: «من أحبّ اللَّه أعطاه كلّ شي‏ء من المُلك و المِلك‏؛ پس هر كه خداى تعالى را دوست مى‏دارد، مى‏دهد به او هر چه خواهد از ملك و مال». (مصباح الشّریعهًْ  ص: 193).
از این حدیث شریف این مطلب به وضوح دیده می‎شود که هرکس تنها فکر و ذکرش خداوند متعال باشد و تنها برای رضای او تلاش کند و جز به رضای او خشنود نشود و خشنودی خدا را سرلوحه کار خود قرار دهد، خداوند متعال نیز در مقابل نیازهای او را برطرف می‎کند تا او نیازمند غیر خدا نباشد.
نتیجه‎گیری
نتیجه کلی که از این مقاله به دست می‎آید این است که حب و دوست داشتن اگر برای خداوند متعال باشد موجب سعادت انسان در دنیا و آخرت می‎شود و اگر برای دنیا باشد موجب انحراف انسان از راه راست و تباهی آخرتش می‎شود. حب دنیا منشا تمام انحرافات انسان است و جلوگیری از آن یعنی پا گذاشتن برروی هوای نفسانی و زیاده خواهی‎های نفس. نفس انسان همیشه طالب دنیا است و انسان را به سوی دنیا سوق می‎دهد. پس اگر بر نفس خود پا بگذاریم در حقیقت جلوی گرایش و تمایلات خود به دنیا را گرفته‎ایم و در عوض از آن، به سوی خدای متعال حرکت خواهیم کرده‎ایم.