درختان قرباني زيرگذرها(يادداشت خبرنگار)
توسعه و گسترش خدمات شهري و افزايش خيابانها، بزرگراهها و... در شهرها به ويژه شهرهاي کلان يک ضرورت بشمار ميآيد، زيرا که افزايش بيرويه وسايل نقليه و جمعيت اين امر را اجتنابناپذير ميسازد.
توسعه و گسترش خدمات شهري و افزايش خيابانها، بزرگراهها و... در شهرها به ويژه شهرهاي کلان يک ضرورت بشمار ميآيد، زيرا که افزايش بيرويه وسايل نقليه و جمعيت اين امر را اجتنابناپذير ميسازد.
شهر کوچک و جمع و جور يزد نيز در سالهاي اخير آماج انواع خودروها بويژه خودروهاي شيک و شاسي بلند و غيره شده و بر حجم ترافيک و عبور و مرور که نياز ضروري بشر امروزي است، در خيابانهاي نسبتا کم عرض يزد افزوده است.
همين معضل اصلي در کنار افزايش پرتردد و حجم موتورسيکلتسواران باعث شده تا اگر براي آينده نه چندان دور، فکر اساسي صورت نگيرد، برخي خيابانهاي مهم و اصلي شهر يزد در ساعاتي خاص و پرترافيک، به نوعي براي تردد خودروها قفل شود، هرچند که اين امر در شرايط کنوني نيز در خيابانهايي نظير کاشاني در برخي مواقع شکل ميگيرد.
براي رهايي و سرعت بخشيدن به تردد وسايل نقليه در شهر يزد در سالهاي اخير، پل هوايي باهنر احداث شد و تأثير مثبتي نيز در ترافيک شهري به خود اختصاص داد.
اگرچه احداث پل هوايي شايد ديگر مقرون به صرفه و زمان ساخت نباشد و معضلات ديگري را نيز به دنبال داشته است اما يک نکته مثبت داشت و اينکه ميدان و فضاي سبز زيباي طبيعي که امروز يزد به آن شديداً نيازمند است در وسط ميدان باهنر محفوظ ماند.
گويا امروز کارشناسان امور شهري به اين نتيجه رسيدهاند که براي رفع معضلات و مشکلات ترافيکي بايد دست به دامان زيرگذرها شد که هم سرعت ساخت آن سريعتر است و هم احتمالاً هزينهها نسبت به پلهاي هوايي کاهش مييابد.
اما يک نکته کليدي و اساسي اينجا است که براي جايگزيني درختاني که در سه راه حکيميان و ميدان ابوالفضل و غيره، براي احداث زيرگذرها، قطع و از بين رفتهاند، چه اقداماتي صورت گرفته و حاصل آن کي به ثمر خواهد نشست.
سه راه حکيميان از مؤلفهها و شاخصههاي نمادين آن همان حجم درختان کهنسال و قديمي بودند که به آن زيبايي، طراوت و شکوه ميبخشيدند، اما ديگر از اين يادگارهاي قديمي اثري ديده نميشود.
واقعيت اين است که براي توسعه شهري و سرعت بخشي به ترافيک و تسهيل عبور و مرور مردم و در مجموع، فراهم ساختن آسايش و آرامش براي جامعه، ايجاد زيرگذري که از راهکارهاي موجود به شمار ميآيد، اما قرباني کردن حجم عظيم و زيباي درختان با اين کمبود فضاي سبز در شهر يزد چگونه قابل توجيه است.
بدون شک دستاندرکاران امور شهري اقداماتي براي جايگزيني درختان فوق در فضايي ديگر را تدارک ديدهاند، اما براي جبران آن فضاي گسترده در سه راه حکيميان و يا ميدان ابوالفضل حداقل به يک هکتار فضاي درختکاري شده در داخل فضاي شهري نياز مبرم احساس ميشود که بايد در مکاني مناسب براي استفاده بهينه و مطلوب، در اختيار مردم گذاشت.
هرچند استان يزد از کمبود آب حتي درخصوص آشاميدني با مشکل روبهروست و آبياري اين فضاهاي سبز بر اين مشکلات ميافزايد، اما با گسترش آلودگيهاي زيستمحيطي و شهري، توسعه اين فضاها چه براي سلامتي و چه براي تفريح و سرگرمي مردم از اقدامات ضروري و اجتنابناپذير است که عبور از آن غير ممکن به نظر ميرسد.
محمدرضا حايريزاده