نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دانشگاه آزاد میراث هاشمی است عزل یاسر آثار مخربی دارد!
سرویس سیاسی ـ
افشاگری برخی اصلاحطلبان از پشت پرده بستن لیست شورای شهر جریان اصلاحات مبنی بر درخواست 2 میلیارد تومانی و همچنین 50 تا 100 میلیونی برای لیست دومشان، موجب نگرانی برخی فعالان این طیف نسبت به ادامه مسیر به اصطلاح اصلاحطلبی شده است.
روزنامه آرمان در یادداشتی لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر تهران را خلاف شایستهسالاری دانست و تأکید کرد: «شکی نیست که تداوم این مسیر به استحاله فرسایشی جریان اصلاحات منجر خواهد شد و اندیشه اصلاحطلبی را از درون تهی خواهد کرد».
جریان اصلاحات تاکنون نتوانسته به شایستهسالاری عمل کند
در این یادداشت آمده است: «... شایستهسالاری در عمل با محدودیتها و تنگنظریهای مختلف از جمله سهمخواهی مبتنی بر لابیگریهای مشمئزکننده برخی از احزاب اصلاحطلب و آن دسته از اصلاحطلبانی که شایستهسالاری را برنمیتابند مواجه شد. به طوری که عنصر شایستهسالاری، که ترمیمکننده آسیبهای تاریخی و مزمن مدیریتی جامعه است به حاشیه رانده شد، بهگونهای که جریان اصلاحات و احزاب مدعی اصلاحطلبی هم تا کنون نتوانستهاند حتی در درون خود به این مهم عمل کنند».
در بخش دیگری از یادداشت مذکور خاطرنشان شده است: «آنها در چینش کادرهای مدیریتی خود و بستن لیستهای انتخابات اعم از مجلس شورای اسلامی و یا شورای شهر تهران، شایستهسالارانه عمل نکردند. لیست شورای شهر تهران که پیروز انتخابات 96 گردید نمونه بارزی از این چینش غیرشایستهسالارانه است که در جای خود باید بهجد به آن پرداخته شود تا جریان اصلاحطلبی بتواند خود را از این وضعیت نجات بخشد و مسیر راهیابی شایستگان به سطوح عالی مدیریتی را هموار کند».
استحاله فرسایشی جریان اصلاحات با عدم رعایت شایستهسالاری
در ادامه این یادداشت تصریح شده است: «شکی نیست که تداوم این مسیر به استحاله فرسایشی جریان اصلاحات منجر خواهد شد و اندیشه اصلاحطلبی را از درون تهی خواهد کرد. آنگاه از اندیشه اصلاح و اصلاحطلبی که از ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعه امروز است اثری باقی نخواهد ماند. بنابراین شورایعالی سیاستگذاری نباید برای حفظ انسجام احزاب و جریان اصلاحات، تسلیم رویکردهای مبتنی بر سهمخواهی احزاب و لابیگریها گردد. بلکه باید بدون فوت وقت با کمک اندیشهورزان اصلاحطلب و جریان اصیل اصلاحات، رویه و رویکردی را در دستور کار قرار دهد تا امکان چرخش نخبگان و شایستگان در مناصب مختلف اعم از حزبی و اداری میسر شود».
آرمان تأکید کرد: «تردیدی نیست که در اندیشه شایستهسالارانه، نگاههای سهمخواهانه یا جوانگرایانه یا جنسیتی، بدون برخورداری از ویژگیهای شایستهسالارانه، هرگز نباید جایگاهی داشته باشد و مولفههای رابطه و پارتیبازی و چینشهای قبیلهای موضوعیت نخواهد داشت... امید که تا دیر نشده و جریان اصلاحات اعتبار خود را در میان مردم از دست نداده به این خانهتکانی و جراحی ضروری اهتمام ورزد».
قبلیها که کاری نکردند، اعضای جدید شورا هم تازهکار و بیسابقهاند!
روزنامه شرق نیز در گزارشی ضمن انتقاد شدید از اصلاحطلبان دوره چهارم شورای شهر، به دوره جدید این شورا پرداخت و نوشت: «روی اصلی این گزارش اعضای شورای پنجم پایتخت هستند که با سفارش ... میلیونها تهرانی به گوش جان شنیدند و یکبار دیگر اعتماد کردند و تکرار کردند. روی این گزارش به ٢١ نفری است که جز معدودی که کارنامه نسبتا مشخصی دارند، مابقی حداقل در حوزه شهری کارنامهای ندارند و بیصبرانه منتظر عملکردشان هستیم».
در ادامه این گزارش آمده است: «اعضای اصلاحطلب شورای پنجم باید بدانند که قرار نیست همان اشتباهاتی که در دورههای قبلی تکرار شدند دوباره با افرادی جدید تکرار شود که اگر اینگونه باشد، هزینه آن به اندازه هزینه گران رأیهای انداختهشده به صندوقها، برای خود آنها و جریان اصلاحات گران خواهد بود!»
به نظر میرسد اختلافات منتخبان شورای شهر تهران در انتخاب شهردار و رئیس جدید شورا به جاهای باریک رسیده و این اختلافات زمینهساز انتقادات شدید به اعضای اصلاحطلب سابق و منتخبان جدید از سوی برخی نشریات اصلاحطلب نیز شده است.
دانشگاه آزاد؛ یک مرکز علمی یا ارث پدری؟!
آرمان در یادداشتی به انتقاد از برکناری یاسر هاشمی از ریاست دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد پرداخت و نوشت: «کنار گذاشتن فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی از عرصه مدیریتی دانشگاه آزاد را میتوان از دو منظر اداری و سیاسی بررسی کرد. از منظر اداری، طبیعی است که مدیریت جدید دانشگاه آزاد، نظام اداری و مدیران قبلی این دانشگاه را تغییر دهد. حضور فرزند آیتالله در دانشگاه آزاد هم به مدیریت قبلی مربوط بوده است. در نتیجه مدیریت جدید میخواهد از نیروهای نزدیک به خود در حلقه مدیریتیاش استفاده کند و با کنار گذاشتن مدیران سابق راه را برای اجرای برنامههای مدیریتی جدید خود باز کند».
در ادامه یادداشت آمده است: «از منظری سیاسی هم میتوان این مسئله را تحلیل و تبیین کرد. کنارگذاشتن یاسر هاشمی از دانشگاه آزاد به نوعی مسالهای سیاسی است و کنار گذاشتن هاشمیها از دانشگاه آزاد میتواند آثار مخرب سیاسی متعددی به همراه داشته باشد و برای مدیریت جدید این دانشگاه نتایج خوبی درپی نخواهد داشت. یکی از آثار مخرب این اقدام ایجاد تصور هاشمیزدایی و حذف میراث و نام هاشمی از دانشگاه آزاد است».
نویسنده یادداشت به گونهای معترض برکناری یاسر هاشمی از ریاست دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد شده که انگار دانشگاه آزاد ارث پدری کسی است که بخواهد مادامالعمر در آن باشد.
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها دیروز در گفتوگو با فارس در پاسخ به سوالی درباره عزل آقای یاسر هاشمی از مسئول دفتری هیئت امنای دانشگاه آزاد و اینکه اساسا شرح وظایف ایشان در این مسئولیت چه بود؟ تصریح کرد: «عنوان مسئولیت یاسر هاشمی در دانشگاه آزاد مسئول دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد بود. در اغلب دانشگاههای کشور مسئول دفتر حوزه ریاست دانشگاه مسئولیت دفتر هیئت امنای دانشگاه را نیز بر عهده میگیرد و نیازی به فرد مستقل برای این مسئولیت نیست».
وی افزود: «طبق اساسنامه دانشگاه آزاد در هر سال شش بار جلسه هیئت امنا تشکیل میشود که دبیری آن نیز بر عهده رئیس دانشگاه است و ما در این چند سالی که عضو هیئت امنا بودیم متوجه نشدیم که نقش یاسر هاشمی در تشکیل جلسات هیئت امنا و محتوای آن چیست؟»
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها یادآور شد: «در حالی که برای این مسئولیت بیش از بیست نفر نیرو و یک ساختمان مجلل و وسیع در نیاوران در اختیار ایشان بود و از مقدار بودجهای که برای این دفتر اختصاص مییافت خبر نداریم».
وی گفت: «اقدام آقای ولایتی در برکناری یاسر هاشمی کار بسیار شایستهای بود که انجام گرفت و لازم است یک هیئت کارشناسی به فعالیتهایی که در این دفتر انجام گرفته است و هزینههایی که در آنجا صرف شده است رسیدگی و گزارش آن را به هیئت امنا بدهد».
تخریبگران هاشمی در دهه هفتاد کاسه داغتر از آش شدند!
آرمان در بخش دیگری از این یادداشت مدعی شد: «بهطور کلان و در مقیاسی فراتر از تحولات و رویدادهای دانشگاه آزاد به نظر میرسد اکنون تقریبا ارادهای برای هاشمیزدایی در جامعه در جریان است. اما به این امر باور دارم که پروژه هاشمیزدایی در جامعه ایران موفق نخواهد شد و به هیچعنوان نمیتوان آقای هاشمی را از جامعه جدا ساخت».
در این یادداشت همچنین آمده است: «در طول حیات آیتالله هاشمی چند بار تلاشهایی برای هاشمیزدایی و کنار گذاشتن او از ساختار قدرت در ایران صورت گرفت. حتی تلاشهایی برای تقلیل پایگاه هاشمی و کمرنگ کردن و نادیده گرفتن پایگاه سیاسی و تاریخی او صورت گرفت. در مقاطعی برای نامطلوب جلوه دادن چهره هاشمی در جامعه پروژههایی درپیش گرفته شد. اما تمامی این امور و برنامهها با شکست مواجه شد».
آرمان خوب به خاطر دارد که در سالهای دهه هفتاد همین مدعیان اصلاحات بودند که هاشمی رفسنجانی را آماج حملات، زخمزبانها، تهمتها و کینه توزیهای خود قرار داده بودند.
«عالیجناب سرخ پوش»، «دیکتاتور و دشمن آزادی»، «عامل گرفتاری، نابسامانیها و فسادها در کشور» و «عامل ثروتاندوزی و رانتخواری» از برچسبهایی بود که مدعیان اصلاحات به مرحوم هاشمی رفسنجانی میزدند. این جماعت با شبههافکنی و تشکیک در آرای هاشمی، کار را به جایی رساندند که ایشان مجبور شد با صدور بیانیهای از حضور در مجلس ششم به رغم رای آوردن، انصراف دهد. آن وقت تخریبگران هاشمی در دهه هفتاد امروز کاسه داغتر از آش شدهاند.
روحانی به مطالبات مردم پاسخ مناسبی ندهد کار در آینده بسیار سخت خواهد شد
آرمان در مصاحبه با اکبر ترکان نوشت: «به نظر من اصولگرایان تا40 سال دیگر به قدرت بر نمیگردند و کارشان تمام شده است. عملکرد اصولگرایان در گذشته باعث شده که این وضعیت برای اصولگرایان پیش بیاید. البته از این نکته نباید بگذریم که ما جریان اصولگرایی را قبول داریم و معتقدیم این جریان ریشه در انقلاب اسلامی و فرمایشات حضرت امام(ره) دارد. به همین دلیل نیز همه ما خود را اصولگرا میدانیم و معتقدیم همه جریانهای سیاسی باید خود را مقید به اصول نظام و انقلاب بدانند».
در ادامه این گفتوگو آمده است: «با این وجود برخی به نام اصولگرایی دکان باز کردهاند و به همین دلیل ما با برخی دکانها که به نام اصولگرایی باز میشود اما محتوای اصولگرایی ندارد، مشکل داریم و آنها را قبول نداریم. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که برخی از گروهها و احزاب اصولگرا مانند جامعه مدرسین، جامعه روحانیت مبارز وحزب موتلفه اسلامی از احزاب قدیمی، ریشهدار و تأثیرگذار تاریخ انقلاب اسلامی هستند که خدمات زیادی به انقلاب و کشور کردهاند».
گذشته از اینکه ترکان با کدام منطق و استدلال به این نظریه رسیده که «اصولگرایان تا40 سال دیگر به قدرت بر نمیگردند!»، وی در بخش دیگری از این گفتوگو در اظهارنظری متناقض، بازگشت اصولگرایان به قوه مجریه را در سال 1400 محتمل دانست و گفت: «اگر آقای روحانی بتواند به وعدههای خود به مردم عمل کند زمینه برای پیروزی اصلاحطلبان در آینده نیز فراهم میشود. با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد و دولت آقای روحانی به هر دلیلی موفق نشود به مطالبات مردم پاسخ مناسبی بدهد کار در آینده بسیار سخت خواهد شد و احتمال بازگشت اصولگرایان به قدرت زیاد خواهد شد. به همین دلیل آقای روحانی باید تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا کارنامه موفقی از خود به یادگار بگذارد ومردم را از خود راضی نگه دارد».
دبیر شورای عالی مناطق آزاد اظهار داشت: «در انتخابات ریاست جمهوری سال96 برخی تلاش میکردند با شعارهای عوامفریبانه مانند سه برابر کردن یارانهها برای خود رأی جمع کنند و با استفاده از این حربهها زمینه شکست آقای روحانی را فراهم کنند. از سوی دیگر برخی کاندیدای انتخاباتی هدفی جز تخریب آقای روحانی و عملکرد چهار سال گذشته ایشان نداشتند و از همه ابزارهای موجود در جهت سیاهنمایی و تخریب دولت آقای روحانی استفاده میکردند».
البته به اکبر ترکان که در این بخش از مصاحبه خود را به فراموشی زده باید متذکر شد که راهاندازی سامانه کارورزی در شب انتخابات پس از فیلتر سایت کارانه قالیباف، وعده افزایش یارانه اقشار آسیب پذیر، وام مسکن ۱۲۰ میلیون تومانی برای زوجین، افزایش وام مسکن اولیها به 200 میلیون تومان، توزیع سبد کالا، افزایش حقوق بازنشستگان، توزیع سود سهام عدالت و افزایش مستمری نیازمندان تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد، اختصاص یک درصد از درآمدهای صندوق توسعه ملی به صندوق جامعه عشایری و کاهش سابقه بیمه روستاییان برای بازنشستگی به ۱۰ سال از جمله اقدامات پوپولیستی دولت در شب انتخابات بود.
تخریب، مظلوم نمایی، رقیب هراسی و ایجاد دوقطبیهای متعدد مانند «جنگ و صلح»، «راه و بیراهه»، «آزادی و محدودیت» و «تحریم و رفاه» از جمله تاکتیکهای خلاف اخلاق روحانی در انتخابات بود که موجب شد علیرغم ناکارآمدی و کارنامه خالی از دستاورد، وی پیروز انتخابات شود. از این رو رئیس دولت یازدهم با چنگ و دندان رئیس دولت دوازدهم شد.