طبق آمار رسمی
بدهی دولت به بانک مرکزی در۴ سال اخیر 170 درصد افزایش یافت
ارقام منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد نهتنها بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش نیافته، بلکه با افزایش بیش از 170 درصد در چهار سال گذشته مواجه شده است.
یکی از راههای تأمین کسری بودجه، استقراض دولت از بانک مرکزی است که به معنای افزایش پایه پولی یا پول پرقدرت بوده که موجب افزایش تورم میشود. دولت یازدهم اگرچه با شعار عدم استقراض از بانک مرکزی کار خود را آغاز و رئیس کل بانک مرکزی هم بر این موضوع تأکید کرد اما ارقام منتشرشده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد نه تنها استقراض دولت از بانک مرکزی کاهش نیافته، بلکه با افزایش حدود 170 درصد در چهار سال گذشته مواجه شده است.
نکته دیگر درخصوص تورم، وضعیت بدهی دولت به نظام بانکی است. دولت یا شرکتهای دولتی منابعی را از نظام بانکی برای تأمین مالی پروژههای مختلف دریافت میکنند که در صورت عدم بازپرداخت، بدهی دولت به نظام بانکی افزایش مییابد. دولت یازدهم اگرچه در سالهای فعالیت خود همواره بر عدم استقراض از بانک مرکزی تأکید داشته است اما در واقع بدهی خود به نظام بانکی را افزایش داده است.
آمارهای رسمی بانک مرکزی نشان میدهد بدهی دولت به بانک مرکزی در سال 1391 معادل 13 هزار و 161 میلیارد تومان بود که این رقم در آبان ماه سال 1395 به 35 هزار و 480 میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر این افزایش نشان میدهد بدهی دولت به بانک مرکزی در دولت روحانی بیش از 169/5 درصد افزایش پیدا کرده است.
به گزارش نسیم آنلاین، براساس ارقام منتشرشده از سوی بانک مرکزی در نماگر شماره ٨٦، بدهی دولت به بانک مرکزی در سهماهه سوم سال 95 معادل ٣٥ هزار و 4٧٠ میلیارد تومان و بدهی شرکتهای دولتی بالغ بر ٢٥ هزار و 6٩٠ میلیارد تومان بوده است که در مجموع بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی را به بیش از ٦١ هزار میلیارد تومان میرساند.
شاید تصور بر این باشد که استقراض دولت از بانکها آثار منفی استقراض از بانک مرکزی را ندارد اما این تصور اشتباه است؛ چراکه بانکها کسری منابع خود را با نرخهای جریمه بالا از بانک مرکزی قرض میگیرند. در ترازنامه بانک مرکزی سرفصلی با عنوان «بدهی بانکها به بانک مرکزی» وجود دارد که افزایش آن سبب رشد پایه پولی میشود. در واقع میتوان گفت استقراض دولت از بانکها به صورت غیرمستقیم استقراض از بانک مرکزی است و همان اثری را دارد که استقراض مستقیم از بانک مرکزی دارد. تحت چنین شرایطی، منابع بانکها برای ارائه تسهیلات به بخشهای مختلف اقتصادی کاهش مییابد، چون بخشی از منابع به دلیل عدم پرداخت بدهی دولت قفل شده است و قابل بازگرداندن نیست. اگرچه به صورت مرسوم بدهی دولت بهعنوان مطالبات معوق تلقی نمیشود اما به این جهت که دولت قادر به بازپرداخت آن نیست، عملا این منابع سوخت شده است و قدرت اعتباری بانکها را کاهش میدهد.براساس آخرین گزارش بانک مرکزی، بدهی دولت به بانکها در دوره مذکور بالغ بر ١٤٤ هزار و 3٣٠ میلیارد تومان و بدهی شرکتهای دولتی ٤ هزار و ٢٠ میلیارد تومان بوده است که درمجموع بدهی بخش دولتی به نظام بانکی را به بیش از ١٤٨ هزار میلیارد تومان میرساند.
در دولت یازدهم نقدینگی با نرخ رشد نسبتا بالایی افزایش یافته است اما با وجود این افزایش نرخ تورم از حدود ٤٥ درصد به ١٠ درصد کاهش یافته است. یکی از سیاستهای بانک مرکزی در این راستا، کاهش نرخ ذخیره قانونی بانکها و اعمال سیاستهای انبساط پولی بوده که باعث افزایش سپردهها شده است. در واقع بانک مرکزی با وجود افزایش داراییهای خود، در بخش مصارف توانسته است میزان سپردهها را تقریبا به همان میزان افزایش دهد تا منابع و مصارف ترازنامه خود را به یک میزان افزایش داده باشد اما در شرایط کنونی، اگر دولت بخواهد بدهی خود به پیمانکاران، بانک مرکزی و بانکها را بپردازد مجددا داراییهای بانک مرکزی افزایش مییابد و تورم به شدت افزایش خواهد یافت.