kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۴۵۳۰
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۵

بی توجهی زنان سرپرست خانوار را زمین‌گیر کرده است


 زندگی مشترک برخی از خانواده‌ها زمانی که به بن بست می‌رسد هزینه‌های زیادی را هم بر دوش جامعه و هم بر دوش زنان و مردانی که روزی با امید زندگیشان را آغاز کرده بودند، وارد می‌کند. حضور زنان سرپرست خانوار در بازار کار کشور باعث شده تا بر تعداد جویندگان کار افزوده شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، هزینه‌های سرسام آور زندگی باعث شده تا هر کسی برای تامین زندگی خود راهی بازار کار شود. در این بین یافتن شغلی مناسب که بتواند هم شأن افراد را حفظ کند و هم هزینه‌های جاری زندگی را پوشش دهد دغدغه اصلی زنان سرپرست خانوار شده است.
پدیده طلاق در کشور رو به افزایش است و در این بین این زنان هستند که بیشتر اوقات سرپرستی فرزندان خود را بر عهده می‌گیرند و اکثر مواقع این مادران شاغل نیستند و در زمان ازدواج تامین زندگی خود را به شریکشان می‌سپارند اما با جدا شدن خود باید از عهده مخارج زندگی برآیند.
بی ثباتی بازار کار و نبود اطمینان از محیط‌های کاری باعث شده تا زنان سرپرست خانوار نتوانند به خوبی این مهم را پیش ببرند. از طرفی نگاه بی‌اعتماد جامعه به این افراد سایه‌ای سنگین بر سرشان انداخته و سوءظن همیشگی برای آنها ایجاد کرده است.
در این شرایط کاهش رفاه اقتصادی خانواده دور از انتظار نیست اما این مسئولان هستند که می‌توانند با دست‌گیری و حمایت از این افراد، آنها را به جای انزوا به آغوش جامعه برگردانند و فرصتی برای رشد آ‌نها ایجاد کنند.
بسیاری از زنان سرپرست خانوار دارای تخصص و مهارت هستند اما به دلیل آنچه که مطرح شد، نمی‌توانند به جایگاه خوبی برسند و مجبورند برای امرار و معاش تن به درآمدهای ناپایدار و غیرمطمئن بدهند.
بر اساس آمار رئیس‌ سازمان بهزیستی، تعداد زنان سرپرست خانوار در سال 70، یک میلیون و 200 هزار نفر و در سال 85 یک میلیون و 600 هزار نفر بوده است که این آمار در سال 90 به 2 میلیون و 500 هزار نفر افزایش یافته که نشان‌دهنده رشد 55 درصدی این آسیب‌ اجتماعی است.
در چنین شرایطی میزان فعالیت‌ها و برنامه‌هایی که برای زنان سرپرست خانوار اجرا می‌شود نسبت به وضعیت واقعی جامعه، ناچیز است و در واقع باید گفت اکثریت زنان سرپرست خانوار، تنها هستند و زیر بار انبوهی از مشکلات کمر خم کرده‌اند.
این روزها از هر پنج ازدواج، سه ازدواج به طلاق یا جدایی منجر می‌شود. اگر تعداد مرگ ‌و میر مردان را هم به این آمار اضافه کنید، تعداد زنان بدون سرپرست به سرعت در حال افزایش است. در این میان موضوع نگران‌کننده این است که علی رغم اینکه سن زنان سرپرست خانوار در گذشته حدود 64 سال به بالا بود این روزها به 35 تا 40 سال رسیده است، یعنی این زنان جوان هستند که خودسرپرست یا سرپرست خانوار می‌شوند.
ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با اشاره به آخرین آمار زنان سرپرست خانواده می‌گوید: آمار سال 93 نشان می‌دهد که دو میلیون و 300 هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد و تنها 200 هزار نفر از این زنان که نیاز دارند تحت پوشش هستند.
با وجود همه فعالیت‌هایی که دولت می‌گوید در زمینه رسیدگی به مشکلات و شرایط زندگی زنان سرپرست خانوار انجام می‌دهد اما جامعه‌شناسان می‌گویند که این گروه از زنان در شرایط سختی زندگی می‌کنند و یکی از مهمترین مشکلات آنها بی‌آیندگی و اشتغال است.
امان اله قرایی مقدم، جامعه‌‌ شناس در خصوص وضعیت زنان سرپرست خانوار گفت: مهم‌ترین مسئله برای این گروه از زنان توجه به امنیت اقتصادی و اشتغال آنها است، چرا که بسیاری از آنها پس از طلاق یا فوت همسرانشان در شرایطی با زندگی مواجه می‌شوند که برای اداره آن برنامه‌ریزی از قبل ندارند. بسیاری از آنها هرگز پیش از این شرایط کار نکرده‌اند، کسب و کاری را آموزش ندیده‌اند و از مهارت‌های کاربردی و امروزی برای اینکه بتوانند شغلی پیدا کنند، بی‌بهره‌اند و همین موضوع است که آنها را در معرض آسیب قرار می‌دهد.
وی با تأکید بر اینکه بین طلاق و زنان بی‌سرپرست یک همبستگی مثبت معنی‌دار وجود دارد، افزود: هرچه بر میزان طلاق که در کشور هم فراوان است، افزوده شود، میزان زنان بی‌سرپرست هم افزایش پیدا می‌کند که موضوعی مهم است. علاوه بر آن همان‌طور که آمارها نشان می‌دهند در برخی مناطق کشور تفاوت سنی مردان و زنانی که با یکدیگر ازدواج می‌کنند به حدی زیاد است که به‌عنوان مثال مردان به‌دلیل پیری زود می‌میرند و دختران نرسیده به 30 سالگی بی‌سرپرست می‌شوند. در نتیجه بر تعداد زنان بی‌سرپرست کشور، هم به‌لحاظ چنین ازدواج‌هایی و هم اینکه به اندازه هر چهار ازدواج یک طلاق در کشور وجود دارد، افزوده می‌شود. در نتیجه دولت، سازمان بهزیستی و وزارت رفاه باید در زمینه اشتغال بیشتر فعالیت و کار ایجاد کنند.
توجه به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار اصلی کلیدی در برنامه ریزی و اقدام اجتماعی در این حوزه است، این در حالی است که عمده سازمان‌های دولتی در روند برنامه‌ریزی‌ها به اختصاص کمک‌های نقدی به این زنان و به نوعی تحت پوشش قرار دادن آنها با پرداخت ماهیانه اندک 100 یا 200 هزار تومان توجه دارند. در این میان عمدتا این نهادهای بخش خصوصی و معدود سمن‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند مهارت‌آموزی و ورود زنان به بازار کار را دنبال می‌کنند که آنها هم با توجه به اینکه توان محدودی دارند پاسخگوی نیازی که در این زمینه در جامعه وجود دارد، نیستند.
وزارت کار به عنوان متولی اصلی در این حوزه باید خود را مسئول بداند و برای تغییر شرایط زندگی این زنان، آستین بالا بزند و آنها را به بازار کار برساند. اعطای وام‌های بلند مدت کم بهره و اعتماد به توانایی آنها از جمله این اقدامات است که می‌تواند برای زنان سرپرست خانوار فرصت رشد ایجاد کند.