استدراج بدترین عقوبت(پرسش و پاسخ)
پرسش:
مفهوم استدراج چیست و چه تفاوتی با سایر عقوبتهای الهی دارد؟
پاسخ:
استدراج در لغت به معنی نزدیک کردن به سوی چیزی به تدریج آمده است (لغتنامه دهخدا) اما در اصطلاح بدترین نوع عقوبت است که خدای متعال در مورد انسانهای ناسپاس و گنهکار در پوشش نعمتها اعمال میکند، به گونهای که خود این افراد نمیفهمند و نمیدانند که در این قالب مورد عقوبت الهی قرار گرفتهاند. و وجه تمایز آن با سایر عقوبتها در همین قالب است که در اینجا پوشش عقوبت، به ظاهر نعمت است و در سایر عقوبتها، سختی، عذاب، نقمت و به تعبیر دیگر عقوبت و عذاب آشکار و بدون پوشش است. به عنوان مثال سلامتی، پول و ثروت، اولاد و مسکن و... نعمتهای ظاهری هستند که اگر از آنها درست استفاده نشود و در مسیر الیالله نباشد خود تبدیل به نقمت و عذاب میشود. بنابراین نعمتهای ظاهری اعم از سلامتی، مال و ثروت، مسکن و... با نوع عکسالعمل انسان در برابر آنها ارزشگذاری میشود که آیا آنها نعمت است یا نقمت. اگر انسان این نعمتها را از خدا بداند و منعم را خدای متعال بشناسد، به خود مغرور نمیشود و شکر این نعمتها را بجا میآورد، به گونهای که رضای الهی در آنها دیده میشود. بالعکس اگر کسی منعم الهی را فراموش کند و این نعمتهای ظاهری را حاصل دسترنج و تلاش فردی خود بداند، دچار آفت غرور و اسراف در نعمتهای خدا و خرج کردن در راههای نامشروع شده و در این شرایط آن نعمتهای ظاهری براساس سنت استدراج برای او تبدیل به نقمت شده و عقوبت الهی شامل حال او میشود.
از منظر برخی ثروت بلا و فقر نعمت است. در حالی که هر دوی اینها به عکسالعمل انسان در برابر آنها بستگی دارد. اگر ثروت در مسیر امیال نفسانی و شهوانی و غیر خدا قرار گیرد بلا و نقمت است ولی اگر در مسیر شکرگذاری و جلب رضایت الهی قرار گیرد نعمت است. همچنین فقر اگر موجب ناسپاسی، نارضایتی، ناشکری و کفرگویی و... شود، نقمت میشود، ولی اگر موجب توجه بیشتر انسان به خدا و سعی و تلاش فراوان او برای برون رفت از شرایط فقر باشد، این خود نعمت و لطف خدا میشود. پس افرادی که ممکن است متنعم به نعمتهای ظاهری باشند و هیچ اشکالی در کارشان پیش نمیآید، باید از این وحشت کنند که نکند ما مغضوب پروردگارمان هستیم.
در روایتی آمده است که در زمان شعیب مردی بود صاحب نعمت ولی کافر و فاسق و فاجر، آمد به حضرت شعیب(ع) گفت: ای شعیب! این چگونه است، اینهایی که شما اسمش را گناه گذاشتهاید، من همه این گناهها را مرتکب میشوم، معلوم میشود که خدا خیلی مرا دوست دارد برای اینکه هرگز مرا معاقبه و اخذ نمیکند. حضرت شعیب(ع) در عالم وحی به او وحی رسید. به او بگو ما مدتهاست که تو را گرفتهایم و تو خودت خبر نداری. همین که اساساً ما هیچ اشکالی در کار تو بوجود نمیآوریم. این بدترین عقوبتهاست که نمیخواهیم تو رویت به طرف ما بیاید.(عدل الهی ص۱۸۶)
این اخذ تدریجی است و در تعبیر قرآن «استدراج» آمده است و یکی از بدترین عقوبتهاست، چون مجال و فرصت توبه کردن را از انسان میگیرد، یعنی انسان میرسد به حالی که لطف و عنایت خدای متعال دیگر به هیچ نحو شامل حال او نمیشود، انسان این مقدار شایستگی ندارد که خدا او را با یک گرفتاری، متوجه خودش کند. «فذرنی و من یکذب بهذا الحدیث» بگذار مرا و مردمی که این حدیث و سخن و این حقایق را دروغ میپندارند. اینها را در همین دنیا میگیریم، اما طوری میگیریم که خودشان هم نمیدانند گرفته شدهاند، عکس آن را خیال میکنند. «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» تدریجاً و درجه به درجه اینها را میگیریم، از راهی که خودشان نمیدانند.(قلم-44)