نقش خواص در ایجاد اختلافات و فتنهها(زلال بصیرت)
واژه فتنه و مشتقات آن، در بسياري از آيات قرآن كريم به كار رفته است؛ البته بعد از انقلاب و مخصوصا بعد از فتنه 88، توجه به اين مسئله رواج بيشتري پيدا كرد.
فتنه در اصطلاح عبارت است از یک پدیده اجتماعی که در آن - دستكم - دو عامل لحاظ میشود؛ يك عامل سختي و گرفتاري و معذب شدن و ديگري عامل پنهانكاري؛ در واقع كساني فريبكاري كرده و ديگران را فريب مي دهند و اين فريب سبب ايجاد گرفتاريهاي دنيوي يا اخروي براي ديگران ميشود.
ويژگيهاي تكويني انسان وجه تمايز وي با ساير مخلوقات است، اراده الهي بر اين تعلق گرفته كه انسان بتواند با اختيار و قدرت انتخاب خويش، سرنوشتش را رقم بزند و لذا تكليف براي انسان معنا مييابد؛ خداوند به وي عقل داد و انبياء الهي و وحي را فرستاد تا انسان با آگاهي از راه صحيح، بتواند هر راهي را كه خواست، انتخاب كند.
برخي انتخابها، فردي است و آثارش تنها فرد را در بر ميگيرد و گاه انتخابها، اجتماعي است كه آثار آن، جامعه را نيز فرا ميگيرد، خداوند به انسان اين قدرت را داده است كه بتواند با برخي تصميمها، در سرنوشت ديگران، حتي ميلياردها انسان در طول هزاران سال اثر بگذارد؛ لذا پيامبر (ص) عملي را انجام داد كه تا كنون بيش از 1400 سال، سرنوشت ميلياردها نفر از مردم را تحت تأثير قرار داده و در آينده هم قرار خواهد داد؛ در مقابل هم افرادي ميتوانند با تصميمات و اقداماتي زمينه گمراهي و انحراف افراد بسياري را فراهم كنند. کسانی که با رفتارهای پیچیده فریبکارانه، سبب انحراف ديگران از مسير صحيح مي شوند، فتنهگر نام دارند و رفتاري كه انجام ميدهند، فتنه نامیده میشود.
خداوند متعال به وسيله حضرت امام(ره) و يارانش، زمينه هدايتي را براي ميليونها انسان فراهم كرد كه در طول تاريخ اسلام، كمنظير، بلكه بينظير بود؛ به قدري بركات داشت كه حتي بيان بركات آن در چند جلسه سخنراني ميسر نيست.
سنت الهي بر اين است كه در مقابل هر مسير صحيحي، دشمنان و شياطيني نيز قرار ميدهد تا زمينه انتخاب براي انسان مهيا شود؛ البته طبق سنت الهي اگر زماني به قدري عوامل شر در جامعهاي گسترش پيدا كند كه انتخاب راه صحيح ناممكن شود و حتي سبب گمراهي صالحين نيز بشود، خداوند عذاب خود را بر آن گناهكاران نازل خواهد كرد تا زمينه انتخاب و تعادل لازم براي انتخاب مسير صحيح يا باطل ميسر شود.
امام(ره) با حركت خود، آنچنان زمینه هدایت را برای انسانها در این کشور فراهم کرد که موج آن کشورهای همسایه و کشورهای دوردست را نيز فراهم كرد. اما طبق سنت الهي، شياطيني نيز در مقابل وجود خواهند داشت؛ لذا حتي عدهاي از خون شهدا، تنها براي جيبشان بهره مي گرفتند و چه بسا حالا هم باشند. لذا هميشه دو طرف عوامل خير و هدايت و عوامل گمراهي وجود دارند تا زمينه انتخاب براي افراد فراهم شود.
علت بروز فتنهها
ارزش عمل خالصي كه با سختي و مشقت همراه باشد، بيشتر است، اینکه خدا برای مؤمنین روزهای سختی پیش میآورد، نه به خاطر بخل خداوند، بلكه براي ارزشمند شدن كار مؤمنين و كسب لياقت بيشتر براي دريافت فيض الهي است. لذا سختي كار سيدالشهدا(ع) بسيار زياد بود، اما چنان ارزشي در نظر خداوند دارد كه حتي ديگران به واسطه اشك ريختن بر آنها، سعادتمند ميشوند.
سرّ اینکه خدا تقدیری فرموده که سختیهایی پیش بیاید و کسانی مقاومت، فداکاری و جانفشانی کنند، براي كسب ظرفيت و لياقت بيشتر است، لذا نبايد گمان كرد كه فتنهها، به صورت اتفاقي واقع شده و خداوند آنها را اراده نكرده و به تعبير عوامانه از دست خداوند بيرون رفته است، بلكه خداوند ميخواست زمينه انتخاب فراهم شود؛ وگرنه خداوند ميتوانست اراده كند كه اصلا فتنهاي واقع نشود؛ اما در این صورت، استعدادها و ظرفيتها شكوفا نميشد و كسي به فيوضات والاي الهي نميرسيد.
فتنههايي كه با دين سر و كار دارد، بسيار مهمتر است، هر چند اگر فتنهاي، تنها سبب شود كه مالي از انسان سلب شود، امري نامطلوب و سبب تأثر آدمي ميشود، اما این فتنه قابل مقايسه با فتنهاي كه با دين سر و كار دارد نيست؛ چون مال نهايتا تا دم قبر با آدمي است؛ اما تأثير دين بينهايت است.
بايد به تدبير خدا حسن ظن داشت و نبايد با وقوع فتنهها گمان كرد كه خدا و امام زمان(عج)، ما را رها كرده اند؛ بلكه ميخواهند در شرايطي قرار بگيريم كه بتوانيم ترقي كنيم؛ ترقي و پيشرفتي كه اثر آن بينهايت است.
علت اختلاف و فتنه در دین، تنها تعدی و زیادهخواهی کسانی است که اتفاقا با علم و نه از روی جهل اقدام میکنند؛ یعنی میدانند راه حق چیست، میدانند کدام مذهب صحیح است و میدانند چه کسی صلاحیت رهبری را دارد، اما برای دست یافتن به یک امتیاز بیشتر، از آن سر باز میزنند.
عوامل برتریطلبی
یکی از عوامل اختلاف، روحیه برتریطلبی است؛ همان گونه که فرعون این گونه بود و تا جایی رسید که خود را پروردگار اعلی نامید! تکرار داستان فرعون در قرآن، برای این است که مؤمنان بفهمند برتریطلبی، آدمی را به فرعونیت میکشاند؛ لذا باید از اول جلوی آن را گرفت.
عامل دوم برتریطلبی بالیدن به ثروت است. اینکه آدم دوست داشته باشد بیش از نیازش پول جمع کند؛ مثلا اگر قرار باشد خیلی اشرافی هم زندگی کند، کمتر از ماهی ده میلیون تومان نیاز دارد، اما میخواهد ماهی 60 میلیون حقوق بگیرد؛ چندین فرسخ زمین از بیتالمال را تصرف میکند؛ اینها نیز همان عشق به ثروت است که نوعی جنون در آدمی به وجود میآورد.
عامل سوم برتریطلبی شهوت قدرت و مقام است که سبب ایجاد حسد در درون انسان نسبت به دیگران میشود. آدمی میخواهد مقام او از همه بالاتر باشد و همه مطیع او باشند. به هر حال به هر دلیلی برتریطلبی در فرد ایجاد شود، دیگر نمیتواند حقایق را ببیند و حالت جنونآمیزی پیدا میکند و لذا هر چند علم به مسیر حق نیز داشته باشد، هرگز پیرو آن نمیشود.
خواص در جامعه افرادی هستند که این امتیازات را دارند، خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروتزا دارند و گاه به خاطر این امتیازات خود میخواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتریطلبی در آنها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیدهاند راضی هستند ، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیدهاند، میخواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آنها نوشته شود، در حالی که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
سرآغاز نهضت امام خمینی(ره) از بیش از پنج دهه پیش بود. افرادی خالصانه در این مسیر، زحمتهای زیادی متحمل شدند؛ شاید اگر یکی از اینها در تاریخ صدر اسلام بود و این زحمات را متحمل شده بود، کتابها درباره او مینوشتند. اگر تاریخ، یک حنظله غسیلالملائکه را معرفی میکند، نمونههای فراوانی شبیه آن را در دفاع مقدس دیدهایم؛ چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و یک قطره اشک هم نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوءاستفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیتالمال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
آن کسی که امروز احیاءکننده راه امام(ره) است و احیاءکننده این ارزشهاست مثل خود امام تنهاست؛ ارزش او نیز مثل ارزش امام(ره) در احیاء ارزشهای اسلامی، انسانی و خدایی است؛ تا روز قیامت هر انسانی روی زمین، خدمتی به اسلام بکند، عبادتی بکند؛ سهمی از ثواب در نامه اعمال امام(ره) نوشته میشود، بلکه سهمی هم در نامه جانشین شایسته او نوشته خواهد شد، البته بدون اینکه از اجر صاحب کار کاسته شود. همان گونه که زنده نگاه داشتن یاد شهید، کمتر از شهادت نیست، تداوم راه امام(ره) و زنده نگاه داشتن ارزشهای اسلامی نیز کمتر از کار امام(ره) نیست.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در همایش نقش خواص در حوادث فتنهگونه زمان؛ مشهد؛ 16/10/95
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.