نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
نوبرانه اقتصادی برجام از سال 96 به بعد خواهد رسید!
سرویس سیاسی-
روزنامه دولتی ایران در مصاحبه با «پروانه مافی» نماینده عضو فراکسیون امید نوشت:«آثار اقتصادی برجام به معنای واقعی آن انشاءالله از سال 96 به بعد خود را نشان خواهد داد. بنابراین دولت آینده مسیر هموارتری را برای به سرانجام رساندن اهداف اقتصادی پیش رو خواهد داشت. نوبرانه اقتصادی برجام در سال 96 به کام مردم خواهد رسید و اگر با همین شرایط پیش برویم انشاءالله شرایط بهتر و بهتر خواهد شد... ما امید داریم تفکری که توانست این موفقیتها را رقم بزند همچنان در نهاد اجرایی و دولت آینده امتداد بیابد و خدای ناکرده بازگشت به عقب و از دست رفتن آنچه تاکنون به دست آمده است اتفاق نیفتد».
روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات در طول مذاکرات هستهای با هدف تحت فشار قرار دادن منتقدان و برخی نهادهای رسمی کشور که مسئول بررسی و تصویب برجام بودند، ادعا میکردند هر روز تاخیر در اجرای برجام از 100میلیون دلار تا 400 میلیارد تومان به کشور ضرر وارد میکند. اما پس از امضای توافق هستهای تاکید کردند که از برجام انتظار معجزه اقتصادی نداشته باشید! .روحانی، آبان ماه سال گذشته در جمع مردم اراک، برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه میکند که برای چیدن سیب و گلابی آمدهاند و خطاب به آنها میگوید؛ باید برای بهرهبرداری از میوههای این باغ صبر کرد! این اظهارات روحانی در حالی بود که پیش از این برجام را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت!»، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود؛ «در همان روز اول توافق، تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی بطور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریمهای تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»!.
با وجود اذعان مقامات ارشد دولت یازدهم به دستاورد تقریبا هیچ برجام، مدعیان اصلاحات و رسانههای حامی دولت همچنان با توهین به شعور مردم و با به سخره گرفتن افکار عمومی، از نوبرانه اقتصادی برجام!، آن هم دو سال بعد از اجرای این توافق خبر میدهند. وعدههایی با رنگ و بوی انتخاباتی...
مردم از شرایط اقتصادی خیلی ناراضیاند
اما از رکود عبور کردیم!
روزنامه آرمان در مصاحبه با «محسن صفایی فراهانی» از محکومین فتنه 88 نوشت:«درست است که خیلی از شرایط اقتصادی موجود انتقاد میکنند ولی واقعیت این است که عملکرد اقتصادی دولت روحانی، مطلقا قابل انتظار نبود و بیش از آنچه توقع میرفت، عمل شد. امروز بنابر گزارش صندوق بینالمللی پول، خروج از رکود اقتصادی ایران تایید شده است و این واقعا دستاورد بسیار بزرگی است».
ادعای خروج از رکود در حالی است که 60 درصد کارگاههای کوچک در دولت یازدهم تعطیل شده است.علاوه بر این تعداد زیادی از کارخانه بزرگ و قدیمی در این دولت تعطیل شده است. در دولت یازدهم جایگاه ایران به لحاظ بیکاری در جهان با ۱۳ پله نزول از۲۹ به شانزدهمین کشور بیکار رسیده است. در طول این 4 سال بر طبق آمار رسمی مواد غذایی اصلی مردم 51درصد گران شده است. بدهی دولت به بانکها از حدود 70 هزار میلیارد تومان در شهریور 92 به 150 هزار میلیارد تومان در بهمن 95 رسیده است. نقدینگی نیز از 670 هزار میلیارد تومان در شهریور 92 به حدود 1200 هزار میلیارد تومان در بهمن 95 رسیده و کشور بر یک بمب تورم نشسته که تداوم این رویه، برای اقتصاد ایران هولناک است و درآمد سالانه مالیاتی دولت از 38 هزار میلیارد تومان به 110 هزار میلیارد تومان افزایش یافته ولی این درآمد صرف افزایش 500درصدی حقوق مدیران دولتی شده، نه آبادانی کشور. با این اوصاف، خروج از رکود، یک ادعای مضحک بیش نیست.
ترساندن مردم، ترفند نخ نمای بیکارنامهها
برای پیروزی
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «روحانی خیرالموجودین اقتصاد ملی» نوشت:«اگر تندروها در ایران به قدرت برسند هیچ سرمایهگذاری خارجی صورت نخواهد گرفت و باید شاهد دلار 8 هزار تومانی باشیم. متعاقب این قضیه نرخ رشد منفی شده و شاهد تورم فزایندهای خواهیم بود. از سوی دیگر بازار بورس هم به شدت دچار نوسانات اقتصادی خواهد شد...این نگرانی وجود دارد که اگر تندروها به قدرت برسند قطعا اقتصاد روبهزوال و نابودی خواهد رفت و به اقتصادی مانند اقتصاد کره شمالی تبدیل خواهد شد».
واقعیت این است که دولت یازدهم به معنای واقعی کلمه در هیچ عرصهای موفقیتی نداشته که با تکیه بر آن بخواهد از عملکرد 4 ساله خود دفاع کند! وقتی برجام که فتح الفتوح! دولت بود این روزها به پاشنه آشیل دولتمردان در افکار عمومی بدل گشته، طبیعی است عملکرد این دولت در سایر عرصهها چطور خواهد بود و طبیعتا در چنین وضعیت ناهمگونی، طراحی اصلی دولت تمرکز بر دوگانهسازیهای جعلی و فرعی خواهد بود که طی آنها منتقدان دولت یکسره نماد «لولو» و دولت فعلی نماد «هلو» در افکار عمومی باشند.
این ترفند نخ نمای بیکارنامهها در فضای مجازی نیز بازخورد داشت. یکی از کاربران در این رابطه نوشت:«اگر روحانی برنامهای برای اداره کشور دارد، چرا به جای ترساندن ما، از برنامه حرف نمیزنید و اگر ندارد، چرا باید به شما رای بدهیم؟!».
نباید از شخصیتهای شهید استفاده تبلیغاتی کرد
اما ما اینکار را میکنیم!
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد تصویری از حسن روحانی در کنار شهید بهشتی را در صفحه اول منتشر کرد. تیتر اصلی روزنامه هم این بود:«حسن روحانی اشبه به شهید بهشتی». در بخشی از این گزارش هم آمده:«روحانی عقلانی عمل کرده،پس بیشباهت به بهشتی نیست». در بخش دیگری از این گزارش نیز تاکید شده است که رئیسی،شبیه بهشتی نیست.
نکته جالب توجه اینجاست که بعد از این استفاده تبلیغاتی از نام شهید بزرگوار توسط این روزنامه، در بخشی از گزارش تاکید شده است که «هدف ما از این نوشتار آن نیست که شخصیت افراد را با یکدیگر بسنجیم، بلکه هدف این است که استفاده تبلیغاتی و ابزاری از برخی ارزشها صورت نگیرد».
این روزنامه مدعی اصلاحات در بخش دیگری از گزارش تاکید کرد:«میگویند مردان سیاست هنوز هم از شهدا نان میخورند؛ هنوز هم از نام آنها اشتباهاتشان را توجیه میکنند و هنوز هم از نام آنها رای جمع میکنند!».
پیام اصلی این گزارش این است که نباید از شخصیتهای شهید استفاده تبلیغاتی کرد، اما این موضوع شامل رقبای روحانی است. برای ما اشکالی ندارد!
برجام برایمان امنیت آورد!
روزنامه شرق در یادداشتی ضمن حمله به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، آنان را شعار محور خوانده و ضمن حمایت از روحانی نوشت:«سرمايهگذاران جهاني در صورت مشاهده و اعتماد به مجموعهاي از شاخصهاي امنيت پایدار در سياست خارجي و داخلي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، به کشور وارد میشوند. برجام مقدمه تحقق اين امنيت به شمار میرود نه همه آن. بدون امنيت در سياست داخلي و اقتصادي نميتوان شرایط فعلی را سامان داد».
حامیان دولت در حالی برجام را ضامن امنیت ایران دانستهاند که ایران اسلامی همواره به مدد وجود نیروهای غیور و شجاع نظامی، انتظامی و امنیتی خود دارای امنیت مثال زدنی و بینظیر در منطقه و جهان بوده است و این امنیت هیچ ربطی به برجام و یا سیاست خارجی دولت یازدهم نداشته است.
آسمان و ریسمان بهم بافتن
برای توجیه نامزدی جهانگیری
روزنامه اعتماد در مطلبی با آسمان و ریسمان بهم بافتن نوشت:« در چند ماه اخير و به ويژه در ماههاي آخر سال ٩٥ شايعه رد صلاحيت آقاي روحاني در انتخابات بسيار پر رنگ بود و اسباب نگرانيهايي را نيز فراهم كرده بود و اين شايعات دهان به دهان ميچرخيد كه اكثريت اعضاي شوراي نگهبان نظرشان بر ردصلاحيت رئيسجمهور است. شايد از همين رو بود كه در آخرين ساعات ثبتنام دكتر جهانگيري در ستاد انتخابات كشور حضور پيدا كرد و به عنوان نامزد رياستجمهوري ثبتنام كرد».
مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای در هفتههای گذشته موضوع ردصلاحیت روحانی را مطرح و به دفعات به آن پرداختند. کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند که سهم خواهی از روحانی، دلیل اصلی انتشار این موضوع توسط مدعیان اصلاحات بوده است.
علاوه بر این در هیچ جای دنیا پیدا نمیکنید که یک رئیس جمهور برای نوبت دوم نامزد انتخابات شود و به فاصله یک روز، معاون اول او هم ثبت نام کند. به فاصله 24 ساعت از ثبت نام آقای روحانی، آقای جهانگیری اعلام نامزدی کرد. از دو حال خارج نیست؛ و هر دو احتمال یک معنا را متبادر میکند. 1- معاون اول روحانی، رویه او را قبول ندارد و ناکارآمد میشمارد و میخواهد با وی رقابت کند. 2درصد برای حمایت از آقای روحانی آمده چون یقین کرده و باور دارد که روحانی ناتوان از دفاع نسبت به کارنامه خویش است. هر کدام از دو احتمال باشد، نزدیکترین مقام دولتی به روحانی، در تواناییهای وی بطور جدی شک کرده و تردید دارد. جهانگیری هیچ آوردهای ندارد جز اظهار بیاعتمادی به روحانی و نابود کردن اعتبار وی.
در بزنگاه انتخابات از چند ماه قبل اصلاحطلبان به دنبال آن بودند که در کنار روحانی فرد دیگری نیز برای انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند. اگرچه برای آن لقب «ضربهگیر» یا «پوششی» گذاشته شده است اما نقدهای جدی و البته رجوع آنها به نارضایتیهای عمومی که خود را در نظرسنجیها نشان میدهد و روحانی در آنها 40 درصد رای منفی دارد باعث شد فشارها بر آوردن کاندیدایی دیگر در کنار روحانی جدی شود.
مردم به دروغگوها رای میدهند
منتقدان خود را خسته نکنند!
روزنامه بهار در سر مقاله خود با عنوان «حق جویی ارزش است؟» با اشاره به اینکه بیان واقعیتها و عملکرد دولت یازدهم در قالب اینفوگرافیها در شبکههای اجتماعی به منظور جلب آرای خاکستری جامعه قطعا کافی نیست نوشت که مردم اساسا به دنبال واقعیت نیستند و حق جویی و آگاهی خواهی برای مردم ارزش محسوب نمیشود.
این روزنامه همچنین نوشت: «دو تجربه بزرگ دنیا در یک سال اخیر نشان داد که اکثریت مردم (با کم و زیادش) در قوامیافتهترین دموکراسیها، لزوما از دروغ فراری نیستند و لزوما واقعیت را مبنای رای خود قرار نمیدهند».
روزنامه بهار رای اکثریت مردم انگلیس به جریانی خاص به رغم اثبات دروغ بودن ادعاهای مطرح شده در جریان مبارزات انتخاباتی را نمونهای از علاقمندی مردم به دروغگویی برشمرد و نوشت: بارها و بارها در جریان مبارزات انتخاباتی برای خروج یا ابقای انگلستان در اتحادیه اروپا، دروغ بودن ادعای حامیان برگزیت لااقل در مورد سرانه هزینه تحمیلی بر هر بریتانیایی به اعتبار عضویت در اتحادیه اروپا، ثابت شد ولی نه تنها طرح این ادعای محوری دروغین از سکه نیفتاد، بلکه این دروغگوها بودند که نتیجه رفراندوم را بردند».
این روزنامه زنجیرهای همچنین پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به رغم دروغهای شاخدار وی در جریان مبارزات انتخاباتی را شاهد مثال دیگری از عدم فراری بودن مردم از دروغ عنوان کرد و نوشت: «[در آمریکا[ نتیجه یک تحقیق نشان میداد که دونالدترامپ به نسبت سایر کاندیداها، دروغهای بسیار بیشتری و گاه شاخداری میگوید؛ ولی همینترامپ بود که راه خود را به سوی کاخ سفید، بولدوزر وار، به اعتبار رای مردم گشود! مردم در انگلستان و آمریکای 2016، به چیزی بیشتر از «واقعیت» چشم دوخته بودند، حتی اگر بهای این چشمدوختن، عبور بیتوقف از کنار دروغهای بزرگ و واقعیتهای مهم بود».
این روزنامه زنجیرهای در حالی در مقایسهای سخیف، مردم کشورمان را به علاقمندی به دروغ و دروغگویی متهم میکند و افشای دروغگوییهای مسئولان دولت یازدهم را در رای مردم کم اثر میداند که یکی از شعارهای اصلی رئیس دولت متبوعشان در انتخابات قبلی تشکیل دولت راستگویان بوده است.