تأملی بر «نبرد خلیج فارس»
جنگ آینده به روایت یک انیمیشن
حسین کارگر
«نبرد خلیج فارس 2» یک انیمیشن سینمایی غافلگیرکننده است که روی پرده سینماها آمده است. در غیاب قهرمانپردازی و نمایش آثار حماسی و آخرالزمانی، در صنعت انیمیشن ما طی سالهای اخیر آثار قابل توجهی در این زمینه به ظهور رسیده است.
«نبرد خلیج فارس 2» به کارگردانی فرهاد عظیما هم یکی از این آثار است. این پویانمایی در 80 دقیقه به نمایش نبرد خیالی ایران و آمریکا در آبهای خلیج فارس میپردازد.
اولین نکته مهم در مواجهه با این اثر این است که یک محصول رسانهای کنشمند است. برخلاف سینمای هالیوود، سینمای ایران وضعیتی واکنشی دارد. منظور از سینمای کنشمند، سینمایی است که قبل از مشکل، بحران یا حادثهای، آن را ترسیم کند؛ برخلاف سینمای واکنشی که پس از بروز یک مشکل و معضل به آن میپردازد.
«نبرد خلیج فارس 2» هم به جای اینکه به حوادث گذشته بپردازد، ماجرایی که احتمال دارد در آینده رخ دهد را نمایش و نتیجه آن را پیشبینی کرده است. در این انیمیشن سینمایی مقابله ناوگان سپاه با ناوگان پنج نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به تصویر کشیده شده است. نبرد نامتقارنی که با تکیه بر امدادهای غیبی به پیروزی ایران منجر میشود. قالب انیمیشن در مقایسه با فیلم رئال، قابلیت بیشتری برای نمایش چنین داستانهایی دارد. چون در فیلم رئال بسیاری از حرفها را نمیتوان زد ولی در انیمیشن این گونه نیست؛ همچنین انیمیشن جنبه فانتزی دارد که این مولفه هیچگاه در فیلمهای رئال وجود نداشته است. علاوه بر آن کوچک بودن ابزارهای سازنده فیلمهای انیمیشن، مستند و فیلم کوتاه نسبت به فیلم رئال باعث سرعت بیشتر تولید آنها نسبت به فیلم رئال شده است.
اما آنچه در این پویانمایی جلب توجه میکند، حضور و ظهور یک قهرمان در محور داستان است. ما در طول ۳۷ سال انقلاب به اندازه کل تاریخ کشورمان قهرمان و اسطوره داشتیم و امروز نیز قهرمانانی در عراق و سوریه در حال ظهور هستند، با این حال کمتر به این قهرمانان پرداخته شده است. «نبرد خلیج فارس 2» هم شخصیتی را به تصویر کشیده که شبیه به سرلشگر قاسم سلیمانی است. فرهاد عظیما در این باره میگوید: قهرمان انیمیشن «نبرد خلیج فارس 2» خود شخصیت حاج قاسم سلیمانی نیست، بلکه این شخصیت با الهام از مرام و منش قاسم سلیمانی خلق شده است. در واقع، شخصیت قاسم سلیمانی به قدری بزرگ است که ما نمیتوانیم آن را در یک اثر هنری نمایش دهیم.
وی افزود: قاسم سلیمانی، نماد ایستادگی و مقاومت و متعلق به همه آزادیخواهان جهان است و در این دوره و زمانه ما به شناخت چنین شخصیتی نیاز داریم.
اما یکی دیگر از جنبههای قابل توجه در تولید «نبرد خلیج فارس 2» تکیه بر توانمندیها و خلاقیت هنری به جای حمایتهای مالی نهادهای دولتی است. اتفاقی که اگر در جریان هنری متعهد و انقلابی ما فراگیر شود، میتواند زمینه را برای تولید آثار قوی و تأثیرگذارتر فراهم نماید. فرهاد عظیما، کارگردان این اثر درباره بودجه تولید آن میگوید: «نبرد خلیج فارس 2» با بودجه بخش خصوصی و بدون هیچگونه حمایت دولتی تولید شد. ما بودجه این کار را از طریق فروش آثار قبلی از جمله «نبرد خلیج فارس 1» و «پیام راشل کوری» تأمین کردیم.
همین ویژگیها، یعنی کنشمندی، خلاقیت و قهرمانپردازی سبب برانگیخته شدن واکنش رسانههای مهم دنیا به این اثر شده است. ازجمله اینکه خبرگزاری رویترز در این باره گزارش داد: «ایران فیلمی تولید کرده که در آن کشتیهای جنگی آمریکا بر اثر حملات موشکی ایران غرق و در قعر دریا به آکواریوم تبدیل شده است.» شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی هم در گزارشی علیه این اثر اعلام کرد: «در عالم سینما و انیمیشن؛ قاسم سلیمانی آمریکا را در خلیج فارس شکست داد.» سایت راشاتودی نیز در گزارش خود درباره انیمیشن «نبرد خلیج فارس2» ضمن اشاره به اینکه این اثر قدرت صنعت انیمیشن در ایران را نشان میدهد نوشت که انیمیشن مذکور به ترامپ جنگطلب، قدرت ایران را نشان میدهد. یکی از نشریات آمریکایی نیز نوشت که ایران در این انیمیشن آمریکا را تحقیر میکند.
نکته پایانی اینکه، آثاری چون «نبرد خلیج فارس»، «شاهزاده روم»، «فهرست مقدس»، «رهایی از بهشت» و ... گویای ظهور نسل جدیدی از هنرمندان خوشفکر و خلاق انقلابی و متعهد هستند. اگر تا به حال جوانان مومن انقلابی تنها به خاطر توانمندی و هوش بالا در عرصه جهاد و مبارزه شناخته میشدند، از این پس باید آنها را نماد افرادی دانست که آثار هنری و رسانهای شگفتانگیزی، به ویژه در زمینه انیمیشن خلق میکنند.