مهربان به یادماندنی!
پژمان کریمی
عصر بود. از در موسسه کیهان بیرون آمده بودم که استاد فردی را دیدم. خوشحال بودند. با لبخند سادهشان گفتند از دیدار با حضرت آقا میآیند. گفتند که آقا رمان اسماعیل را خواندهاند.استاد مشتاق شده بودند که جلد دوم اسماعیل را با تشویق مرادشان بنویسند. به همین دلیل، نگارنده، رمان جذاب گرگسالی را که همان جلد دوم رمان اسماعیل است، حاصل عشق استاد فردی به مقتدایمان میدانم. دو رمانی که فصل جدیدی در زندگی و دوران نویسندگی استاد به شمار میآید.
پیش از اینکه استاد مسئولیت مرکز آفرینشهای حوزه هنری را بر عهده گیرند، هر روز جز پنجشنبه میدیدمشان.
اغراق نیست اگر بگویم هر روز که میگذشت حس میکردم، عشق ایشان به حضرت روحالله و امام خامنهای و انقلاب بیشتر و بیشتر میشود.در کلام روزمره استاد، تنها یک نگرانی وجود داشت:آسیب دیدن انقلاب!
سال 88 و در دوران سیاه فتنه، با همه وجودشان قلم بهدست گرفتند و به صراحت و به دور از مصلحتاندیشی، از انقلاب دفاع کردند. در این دفاع، ملاحظه دوست دوران نوجوانی خود را هم نکرد و علیه او که هم اینک نوکر استعمار و صهیونیستهاست، نامهای نوشت و او را نواخت!
فراموش نمیشود، یکی از اتفاقاتی که ایشان را کاملا میرنجاند، اختلاف میان نویسندگان مسلمان بود. در بخش ادب و هنر روزنامه، تاکید کردند که مبادا از اختلافات بچه مسلمانها بگوییم! یقیقا ایشان اختلاف را خطری نه فقط برای طیف متعهد قلم بلکه – گستردهتر از آن - برای انقلاب و مملکتمان میدیدند.
جالب این است که همین فرد جدی و مصمم و قاطع، وقتی پای کودکان به میان میآمد، گویی جهان درونش را شور و سادگی و صفای کودکانه دربر میگرفت. قصههای کودکانه استاد بر آمده «طبیعی» از همان جهان زیبا و عطرآگین از خوبیهاست.
با خودم فکر میکنم بیشک اگر برای انقلاب و برای کودکان نبود، امیر حسین فردی قلم را زمین میگذاشت.
این نویسنده و هنرمند، به قدری نسبت به تربیت سیاسی کودکان حساس بودند که اوج روزهای فتنه، صفحه سیاسی کیهان بچهها را راهاندازی کردند تا ذهن کودکان برای شناخت سیاست، دشمنشناسی و پذیرش بصیرت،آمادگی یابد.
استاد فردی که به درستی امیر داستان انقلاب خوانده میشوند، درست زمانی از میان ما رفتنند که قافله داستان انقلاب هنوز به وجودشان نیاز داشت.
دینداری و ولایتمداری، مهربانی، سادگی و بیپیرایگی، شکیبایی و آرامش، ادب، بیعلاقگی نسبت به زخارف دنیوی، قلم صادق و ساده و شیرین استاد، بیتردید از ذهن دوستان و همکارانشان فراموش نشدنی است!