kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۱۹۷۴
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۴
یادداشت خبرنگار

سهم مردم 100 درصد مسئولان چقدر؟!


  چیزی که در حادثه سیل آذربایجان شرقی جالب بود تاکید شدید و همه‌جانبه بر مقصر دانستن مردم بود که عنوان می‌شد به دلیل سلفی‌گیری و بی‌توجهی به سیل  در حال فرود جان خود را از دست داده‌اند!
این گونه نشان دادن اوضاع و مسایل، در بین افکار عمومی بازتاب منفی زیادی داشت و حتی به گوشه و کنایه‌های بازاری و خانوادگی کشیده شد و مردم برخلاف نظر مسئولان، اظهارنظر می‌کردند.
حقیقت امر، به طور دقیق روشن نیست ولی آنچه که مشخص است این است که مسئولان نیز بی‌سهم نیستند. اگر مردم را متهم به سلفی‌گیری می‌کنیم که جان خود را پای آن از دست می‌دهند، پس مقصر و مسئول اجازه دادن به ساخت و سازهای غیرمجاز در حاشیه و حریم رودخانه‌ها کیست؟
به طور طبیعی مردم برای جان باختن در آن مسیر حضور نداشتند. کدام یک از مردم و مسئولان اگر مسیری استاندارد و مناسب و ایمن وجود داشته باشد، آن را نادیده گرفته و از مسیر نزدیک به خطر تردد می‌کنند!
ما منکر فعالیت و خدمات مسئولین و دستگاه‌های مربوطه که وظیفه دارند وظایف خود را بنحو احسن انجام دهند و دقیقا به همین دلیل است که حقوق دریافت می‌کنند، نیستیم. حضور نیروهای نظامی و هلال‌احمر و البته خود «مردم» در سیل اخیر، بسیار برجسته و بارز بود ولی می‌پرسیم وقتی مدیران به طور دسته‌جمعی! و به این راحتی همه‌چیز این حادثه را به گردن مردمی می‌اندازند که جان خود را از دست داده‌اند و نمی‌توانند جواب بدهند، پس سهم مسئولان چقدر است؟ اصلا در تاریخ رخدادها و حوادث غیرمترقبه سیل و زلزله و ریزگرد و این موارد که در این مملکت اتفاق افتاده، کسی است که مسئولیتی را برعهده گرفته باشد و اگر واقعا بوده، چه برخوردی با او صورت گرفته است؟اهمیت برخورد با مقصران در آن جا است که مانع از فاجعه‌های انسانی و مالی شده و جلوی حوادث گرفته می‌شود. آیا اگر نظارت و مدیریت‌ها در نواحی روستایی و شهری مستمر و عالی می‌بود، باز هم چنین می‌شد؟ بدون شک اگر کاردانی، جدیت و برخورد لازم وجود داشت هیچکس جرئت نمی‌کرد در زمینی که قانونا متعلق به خودش نیست (حریم و حاشیه رودخانه‌ها)، خانه بسازد و برخورد قانونی دستگاه‌های مربوطه می‌توانست مانع از این امور شود، دستگاه‌ها باید مراقب اراضی ملی باشند.
صرف‌نظر از سیل در عجب‌شیر و آذرشهر و پرسش‌هایی که در اطراف رخدادهای ناشی از آن در جامعه وجود دارد و جواب‌هایی که افکار عمومی را قانع نمی‌سازد، باید گفت جاری شدن سیل در این دو منطقه، حداقل باعث شد سیل و سیلاب و ویرانی در شهر تبریز، به طور جدی به چشم نیاید و معضلات ناشی از باران در این شهر، به خوبی احساس نشود و تمام توجهات به آن دو منطقه معطوف شود، در حالی که میزان خسارت‌ها در این شهر کم نبوده و حداقل نزدیک به 60 خانه مسکونی در این شهر تخریب شد و یا کاملا از بین رفت و وضعیت بد اتوبان پاسداران، آسیب‌پذیری بالای خانه‌های مردم در نواحی مختلف، نفوذ آزاردهنده آب در معابر و گل‌ولای شدن معبرها و فرونشست برخی خیابانها و معابر عمومی دیده نشدند و باز تبریز را «آب» برد و «صدای» کسی در نیامد! و هیچ آقای مدیری و جناب مسئول ارشدی با پای پیاده از خیابان‌های مملو از سیلاب و گل‌ولای تبریز راه نرفت و قدم برنداشت و شلوار و کفش حضرات، همچنان اطوکشیده و نو، ماند.
نگارنده سال‌های طولانی است که از وضعیت ناهنجار تبریز در بعد از بارش‌های بارانی، انتقاد کرده و همیشه هم با عصبانیت مسئولان شهر مواجه می‌شدم که چرا نوشته‌ایم تبریز به دریاچه‌های خیابانی تبدیل شد: ولی هنوز هم «تبریز به دریاچه‌های خیابانی تبدیل می‌شود» و مردم در معابر، در گل‌ولای ناشی از باران و سرازیر شدن آب در کف پیاده‌روها و خیابانها، راه می‌روند و بد و بیراه می‌گویند. امید است، مردم همیشه انتخاب‌های خوب، منطقی و درستی داشته باشند تا مسئولان، همواره از بین باعرضه‌ترها، با لیاقت‌ترها، شایسته‌ترها، با کفایت‌ترها و کاردان و قوی‌ترها، انتخاب شوند، تا جامعه کمتر آسیب ببیند و کمتر عذاب بکشد و رنج ببرد.
تبریز- سعید داور