چالشهای پیش روی زندگی شهری و راهکارهای رفع آن
درمان معضلات شهری با همدلی مسئولانه
فریده شریفی
انسان موجودی اجتماعی است که به واسطه قدرت تفکر و استعدادی که دارد به تکامل نزدیک میشود و زندگی اجتماعی نیز مسیر تکاملی خود را طی میکند، زندگی مبتنی بر کشاورزی، دامداری، کوچنشینی، روستانشینی، یکجانشینی، شهرگرایی و تمایل به زندگی در شهرهای بزرگ از جمله مراحلی است که سیر تکاملی زندگی اجتماعی را پشتسر گذاشته است، اما به موازات اشتیاق برای زندگی شهری و گسترش شهرها، مشکلات و معضلات شهرگرایی نیز افزایش یافته به نحوی که برخی افراد ترجیح میدهند امتیازات زندگی شهری را رها کنند و به روستاها بازگردند یا برخی دیگر از آمدن به شهرها و مهاجرت به شهرهای بزرگ ابراز ندامت و پشیمانی میکنند چرا که مشکلات زندگی در شهرها آنقدر پیچیده و زیاد است که مانند کلاف سردرگم انسانها را گرفتار کرده است.
گسترش زندگی اجتماعی و تغییر نیازهای بشری همراه با انباشت سرمایه و رویآوردن انسانها به زندگی تجملاتی از مهمترین عوامل گسترش شهرنشینی است. سیر تکامل شهرها در کشورهای غربی و شرقی با یکدیگر متفاوت است، هرچند که هستههای اولیه پدیدآورنده شهرهای بزرگ کم و بیش مشابه است اما در مسیر تکاملی خود با یکدیگر تفاوتهای محسوسی دارند.
همدلی برای حل مشکلات زندگی شهری
سیر تکامل درغرب وابسته به انقلاب صنعتی، گسترش سرمایهداری و تغییرات اقتصادی است، اما در شرق مهمترین عامل پدیدآمدن زندگی شهرنشینی مسئله امنیت بوده است. البته در شهرهای مشرقزمین مسئله تجارت و تغییرات اقتصادی نیز مسئله مهمی بوده چرا که ایجاد راه ابریشم که از کشورهای مهمی چون ایران، چین، ترکمنستان و دیگر کشورها میگذشته نشان دهنده رونق تجاری در این سرزمینها بوده است که نخستین هستههای زندگی شهری را پایهگذاری کرده است. در هر حال گسترش زندگی شهری چه در غرب و چه در شرق تغییرات مهمی در زندگی انسانها به وجود آورد و مراحل زندگی اجتماعی را تغییر داد به نحوی که با گسترش شهرها، مشکلات و معضلات زندگی شهرها افزایش یافت و نیاز به ایجاد نهادهای اقتصادی، سیاسی، احزاب، سندیکاهای صنفی و مشارکت گسترده مردم در حل معضلات اجتماعی و اقتصادی بیش از پیش نمایان گشت.
امروزه به غیر از نهادها و سازمانهای رسمی، نهادهایی غیردولتی تأسیس شدهاند که مهمترین هدفشان حل مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی مردم است و چه بسا که بسیاری از سازمانهای دولتی تلاش بیشتری میکنند و مشارکت گستردهتری دارند.
با هماهنگی و تلاش نهادهای موجود در شهرها اعم از دولتی و غیردولتی میتوان انتظار داشت که مسائل زندگی شهری حل و فصل شود و اعضای جامعه باانگیزه و روحیه بهتر و بیشتری برای حل مشکلات زندگی شهری تلاش کنند.
چالشهای پیشروی کلانشهرها
مهاجرت بیرویه روستائیان به شهرها و افزایش جمعیت شهرها موجب شده که اکثر شهرها و به ویژه کلانشهرهای ایران با مشکلات عدیدهای مواجه شوند، مشکلات محیط زیستی، ترافیک، آلودگی هوا، اوقات فراغت، هزینههای زندگی، جرم و جنایت و... بخشی از مشکلات زندگی شهری محسوب می شوند و عواقب و پیامدهای روحی و جسمی که این مشکلات دارند گریبانگیر افراد خاص در جامعه نمیشود بلکه همه افراد جامعه را دربرمیگیرد. نظر یک خانم کارمند را درباره مشکلات زندگی شهری جویا میشویم.
خانم «س. منصوری» که در یکی از ادارات شهر تهران مشغول به کار است درباره مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ به گزارشگر کیهان میگوید: «خیلی از افراد تصور میکنند که زندگی در شهرها بهتر از زندگی در روستاها است و امتیازات زندگی روستایی را نادیده میگیرند و به شهرها مهاجرت میکنند در حالی که زندگی در شهرها هم مشکلات خاص خود را دارد. به طور مثال هزینه زندگی در شهرها بسیار بالاست. مسکن، خوراک و پوشاک گران است، شرایط تردد و حمل و نقل بسیار سخت و طاقتفرساست، هوای تازه و آب سالم در شهرها کم است و اکثر شهرها با مشکل گردد و غبار، دود، انباشت زباله، گازهای دیاکسید کربن و... مواجه هستند و بیماری در شهرها به وفور دیده میشود. در حالی که درروستاها این مشکلات وجود ندارد و مردم روستا در آرامش و آسایش زندگی میکنند، هوایی پاک و تمیز و سالم دارند، از سر و صدا و شلوغی در روستاها خبری نیست، از سبزیجات و میوههای تازه استفاده میکنند و چون رقابتی از نظر کسب درآمد ندارند دوستان خوبی برای همدیگر هستند و فرهنگ و عادات خود را پاس میدارند.»
این خانم کارمند اضافه میکند: «من قبول دارم که در شهرها مزایایی هست که روستاها ندارند، مدارس شهری بسیار بهتر از مدارس روستا هستند و بچههایی که در شهرها زندگی میکنند میتوانند از تحصیلات خوبی بهرهمند شوند، یا امکانات ورزشی، تفریحی هم در شهرها بیشتر و بهتر هستند یا مزایای دیگر، اما در کنار این امتیازات، مشکلاتی وجود دارد که بسیار بغرنج و پیچیده هستند و انسانها را گرفتار و بیمار میکند.»
به گفته این خانم کارمند، بسیاری از شهرنشینان از بیماریهای جسمی و روحی رنج میبرند که عامل آنها آلودگی هوا، استرس و اضطراب، گازهای سمی، سر و صدا و شلوغی و... است و به همین دلیل متوسط طول عمر در شهرها بسیار کمتر از روستاها است.
این خانم که دارای دو فرزند دانشگاهی است تاکید میکند که اگر مسئله تحصیلات فرزندانم یا کار خودم و همسرم در تهران نبود صددرصد شهر را رها کرده و به روستاها یا شهرهای کوچکتر نقل مکان میکردیم، چرا که زندگی شهری آرامش را از ما گرفته و ما همیشه به دنبال سکوت، آرامش در زندگی بیدغدغه و عاری از هرگونه تنش و اضطراب هستیم.
کلانشهر در قرق ترافیک
یکی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ و به ویژه تهران مشکل حمل و نقل و ترافیک است، یک چهارم یا بیشتر از جمعیت ایران در تهران قرار دارد و حمل ونقل و تردد این جمعیت شلوغ و گسترده در شهری که براساس استانداردهای علمی هم ساخته نشده، مشکل و معضلی بسیار پیچیده و قابل تأمل است.
«فرناز نگاری» کارشناس معماری درباره معضل ترافیک در شهرهای بزرگ به گزارشگر کیهان میگوید: «زندگی در شهرهای بزرگ با مشکلات فراوانی از جمله معضل ترافیک و رفت و آمد مواجه است چرا که خیابانهای تهران براساس معماری گذشته و استانداردهای پیشین ساخته شده و تحمل این همه وسایل نقلیه شخصی را ندارد. هر روز میلیونها ساعت از وقت شهروندان در خیابانهای تهران و دیگر کلانشهرها تلف میشود و علاوه بر هزینههای سنگین مادی، عواقب روحی و روانی نیز به دنبال دارد.»
وی تصریح میکند: «بافت شهری شهرهای بزرگ بهگونهای است که در برخی از مناطق خیابانها باریک و غالباً یک طرفه هستند و همین مسئله موجب ایجاد ترافیکهای سنگین و پیچیده میشود و بسیاری از وسایل حمل و نقل در این گرداب ترافیک گیر میکنند و راهی برای خروج از آن ندارند.»
این کارشناس معماری به فرهنگ برخی از افراد اشاره میکند و میگوید: «متأسفانه برخی از افراد به معنای واقعی دوستدار ماشین هستند و از پیادهروی یا استفاده از وسایل نقلیه عمومی اجتناب میکنند و برای کوتاهترین مسیر هم از خودروهای شخصی استفاده میکنند در حالی که متوجه نیستند چه ضررهای عمیقی به خود و جامعه وارد میکنند و به غیر از آلوده کردن هوا و ایجاد مشکلات ترافیکی به سلامتی خود هم آسیب میرسانند.»
وی همچنین میگوید: «مشکلات زندگی شهری آنچنان گسترده و پیچیده شده است که به حد انفجار رسیده و اگر هر چه سریعتر برای آن چارهای اندیشیده نشود زندگی انسانهای زیادی به خطر خواهد افتاد.»
محققان در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند کسانی که در روستاها و مناطق آرام و بدون سر و صدا و تنش زندگی میکنند بسیار کمتر از افرادی که در شهرها زندگی میکنند دچار بیماریهای روانی و افسردگی میشوند و در شهرها نیز کسانی که از قسمتهای شلوغ و پرترافیک شهر عبور میکنند دو برابر بیشتر از کسانی که در مناطق بی سر و صدا، آرام و کمترافیک تردد میکنند دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند.
به گفته کارشناسان و محققان افرادی که در خیابانهای شلوغ و پرترافیک تردد میکنند دائم مغزشان در حال فعالیت و بررسی شرایط اطراف است و نگران موقعیت خود در خیابان شلوغ و پر ازدحام هستند بنابراین فشار و اضطراب زیادی به آنها وارد میشود چرا که در تلاش هستند تا خود را به جای امن و آرام برسانند.
آقایی که خود را ابراهیمی معرفی میکند در گفتوگو با گزارشگر کیهان به این معضل جدی اشاره میکند و میگوید: «هر روز چند ساعت از وقت خود را صرف قدم زدن در پارک و گفتوگو با دوستان بازنشستهام میکنم تا هم به نوعی وقت خود را بگذرانم و هم از مصاحبت دوستانم بهره ببرم اما بیرون آمدن از منزل، عبور از خیابان و رسیدن به پارک برای من که سن و سالی گذراندهام و دوران بازنشستگی خود را میگذرانم تبدیل به یک مشکل جدی شده است. هر روز که بیرون میروم با خود فکر میکنم با این شلوغی خیابانها و تردد ماشینها و موتورسیکلتها آیا سالم به خانه بازمیگردم؟!»
وی اضافه میکند: «چندی پیش یکی از دوستانم به هنگام عبور از خیابان با یک موتورسیکلت تصادف کرد که از ناحیه پا و دست دچار شکستگی و آسیب جدی شد که فعلاً در خانه بستری است و موتورسوار خدانشناس هم از محل حادثه فرار کرد!
آقای ابراهیمی تأکید میکند: «اگر برخورد جدی با رانندگان متخلف صورت بگیرد و جلوی ترددهای بیحد و حساب موتورسیکلتها گرفته شود افراد سالمند و بازنشسته با اطمینان خاطر بیشتری در خیابانهای شهر تردد میکنند.
نمیتوان انتظار داشت که مشکلات کلان شهرهای ایران یک روزه و یک شبه حل و فصل شود اما مسئولین باید از میان مشکلات اساسیترین و بنیادیترین آنها را شناسایی و در کوتاه مدت حل کنند که مسلماً یکی از جدیترین و مهمترین این مشکلات، معضل ترافیک و حمل و نقل است.
مهار آلودگی هوا در گرو حل معضل ترافیک
تراکم و افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ موجب آلودگیهای شدید شده است. هوای سالم و تمیز در شهرهای بزرگ کم است که این امر موجب مشکلات ریوی، تنفسی و بیماریهای گوناگون شده است.
سازمان بهداشت جهانی در گزارشی درباره تأثیر آلودگی هوا بر سلامت روانی انسانها اعلام کرده که آلودگی یکی از مهمترین عوامل بروز افسردگی در میان افراد است و در حدود 40 درصد از مردم به دلیل مشکلات ترافیکی و استرسهای ناشی از تردد در شهرهای بزرگ دچار افسردگی و اضطراب میشوند.
افزایش ضربان قلب، سردردهای شدید، مشکلات ایجاد شده در سیستم شنوایی، بینایی و دیگر سیستمهای حیاتی بدن از جمله دیگر آثار سوء آلودگی هوا است که گریبانگیر انسانها در شهرها شده است و متعاقباً زمینهساز بروز بیماریهای مغز و اعصاب و سکته قلبی و مغزی شده است.
کارشناسان معتقدند حل مشکل آلودگی وابسته به حل مشکل ترافیک است و هر اندازه که از حجم ترافیک شهری کاسته شود به همان میزان از حجم آلایندههای هوا کاسته خواهد شد.
به گفته این کارشناسان برای حل مشکل آلودگی هوا باید تا حد امکان از وسایل نقلیه شخصی کمتر استفاده شود و وسایل نقلیه عمومی در اولویت قرار گیرند. همچنین از تردد خودروهای فرسوده و قدیمی و آلودکننده هوا جلوگیری شود که این مسئله ناشی از برخورد جدی مسئولین و نهادهای ذیربط با متخلفان و شهروندانی است که رعایت استانداردهای لازم را نمیکنند.
ساخت و تجهیز پارکها و فضای سبز در مناطق مختلف شهرهای بزرگ، ایجاد پارکینگهای طبقاتی و ارزان و امن در خیابانها برای تردد کمتر خودروها جهت یافتن پارکینگهای مناسب، جلوگیری از تردد بیهوده در سطح شهر، تجهیز ناوگان اتوبوسرانی و... از جمله اقداماتی است که برای جلوگیری از آلودگی هوا توسط کارشناسان توصیه میشود که مسلماً رعایت این توصیهها احتیاج به برنامهریزی و کار فرهنگی جامع و مناسب دارد.