حاشیه در ورزش به نفع کیست؟!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
یکی از شرایط لازم برای حرکت در مسیر پیشرفت، ایجاد محیط سالم و مستعد برای کار کردن و برنامهریزی و اجرای صحیح و دقیق برنامههاست، طبیعی است که در محیطی شلوغ، متشنج، پر از درگیری و هیاهو و تحت تاثیر حاشیههای ویرانگر انجام کاری سازنده و حرکت در مسیر پیشرفت، کاری بسیار دشوار و نزدیک به محال است. بنابراین به طور طبیعی یکی از مهمترین و ضروریترین کارهایی که هر مدیر برای انجام وظایف و پیشبرد امور مربوط به حوزه کاری خود باید انجام دهد، فراهم آوردن شرایط مساعد و ایجاد بستر مناسب برای انجام روان و حتیالمقدور بیدردسر کار و اجرای برنامههاست. درباره ورزش هم داستان غیر از این نیست. ورزش ما برای پیشرفت و مسئولان امر برای انجام و اجرای برنامههای خود باید از فضا و شرایط سالم و کمتنش و مساعد کاری برخوردار باشند. بر همین مبنا وقتی از قول وزیر ورزش میشنویم که «خدا را شکر الان تنش و حاشیه در ورزش کشور کمتر شده است» ما هم به عنوان یک دوستدار ورزش به نوبه خود، خوشحال میشویم و خدا را از این بابت سپاس میگوییم و برای هر کسی که در هر جا و به اندازه توان و همت خود در ایجاد این فضا و کم کردن حاشیهها گام و قدمی برداشته دعا و آرزوی توفیق میکنیم.
تردید نداریم اگر واقعا چنین باشد که وزیر محترم میگوید، دیر یا زود اثرات مثبت آن بر حال و روز ورزش کشور آشکار خواهد شد. هر چقدر حاشیه و تنش و هیاهو به ضرر ورزش است، همان اندازه و بلکه بیشتر به نفع کسانی است که دور و بر ورزش بساط خود را پهن کرده، بدون اینکه به سرنوشت و آینده آن کوچکترین اعتنایی داشته باشند، به دنبال کسب نام و نان و تامین منافع خودشان هستند. متاسفانه این جریانات حاشیهساز و تنشآفرین طی سالهای اخیر در ورزش ما نفوذ و جای پای محکمی یافتهاند و از طریق ابزار و وسایل گوناگون در اختیار از جمله بعضی رسانهها که به لطف! بیتوجهی مسئولان و عدم نظارت بایسته دستگاههای ذیربط، سعی در آن دارند که حال و هوای ورزش را به گونهای بسازند و تنظیم نمایند که از رهگذر آن، منافع خودشان تامین شود.
ما حرف و نظر آقای وزیر را جدی میگیریم و خوشحال هم میشویم که ایشان در اینباره چنین نظری را دارند، اما همانطور که پیش از این و در دوره مدیریتهای قبلی ورزش بارها نوشتهایم جریانات حاشیهساز و تنشآفرین به این آسانی و با این سرعت دست از سر ورزش برنمیدارند. حیات و بقا و جایگاه آنها در گرو رخنهای است که در ورزش کردهاند، به همین دلیل در برابر هر جریانی که میخواهد به سلامت فضای ورزش کمک کند و هر فرد و مدیریتی که عزم را برای مبارزه با زشتیها و پلشتیهای ورزش جزم کرده و قصد دارد شر حاشیههای مخرب و حاشیهسازان مغرض را از سر ورزش کم نماید، به لطائفالحیل ایستادگی و مقاومت میکنند و در کمال تاسف مواردی هم سراغ داریم که این جریانات موفق هم شدهاند. به این صورت که آنها آن جریان و مدیر درستکار و اصلاحطلب را در خود حل و جذب کرده و در عمل وی را به مجری اوامر خود تبدیل کرده است یا اگر به این کار موفق نشده موجبات عزل و برکناری وی را فراهم آورده است. این است که خدمت وزیر فعلی ورزش هم عرض میکنیم:
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
مقابله حاشیهسازان با مدیران سالم
این جریانات مخرب و ضد ورزش که خود را صاحب ورزش میدانند، سالهاست پنهان و آشکار در بسیاری از جاها برایش خط و ربط تعیین میکنند. هر جا که احساس کنند که موضوع جدی است و ارادهای به میدان آمده و مدیریتی عزم خود را جزم کرده است که شجاعانه و انقلابی با حاشیهسازان و منفعتجویانی که آرامش و احترام را از فضای ورزش سلب کردهاند، با آن در میافتند و اگر نمیتوانند در کوتاه مدت آنان را به طور کلی از صحنه ورزش محو و ریشهکن سازند، لااقل از میزان نفوذ و مداخله و تاثیرگذاری آنها بکاهند، با تمام توان و البته با روشهای گوناگون به میدان خواهند آمد و خلاصه به این زودی حاضر نیستند دست از سر ورزش بردارند و آن را به حال خود بگذارند.
ضربات فرهنگی و اخلاقی بر پیکر ورزش
متاسفانه ورزش ما طی سالیان اخیر از سوی این جریانات و باندها، ضربات زیادی به ویژه از حیث اخلاقی و فرهنگی خورده است. مسئله حضور و شلتاق کردن این افراد و جریانات فقط به مسائل مالی و سوء استفادهها و زد و بندهای ناسالم محدود و تمام نمیشود، ورزش به دلیل حضور و مداخله و خطدهی این افراد و باندهای ضد ورزش از نظر «اخلاقی» خیلی متضرر شده است و اگر تقریبا همه دلسوزان ورزش امروز در این باره متفقالقولند که نیاز و کمبود ورزش ما برای پیشرفت پیش از آنکه فنی و مالی و مادی باشد، اخلاقی و فرهنگی است. بدون تردید بخش مهمی از آن ناشی از وجود و نفوذ و تاثیرگذاری این جریانات است.
سخن را کوتاه کنیم، ورزش ما برای پیشرفت و جلو رفتن از امکانات و استعدادها و ظرفیتهای لازم به اندازه رضایتبخش برخوردار است. مدیریت توانمند و باانگیزه و مدبر و شجاع و در یک کلمه «انقلابی» لازم است که به میدان بیاید و حداکثر استفاده را از این داشتهها به نفع ورزش ببرد و با جذب عناصر خدوم و کارشناس، در رفع جریانات آویزان و عناصر منفعتپرست و راحتطلب بکوشد، فضای ورزش را برای کار و سازندگی فراهم آورد. به گمان ما اعمال چنین مدیریتی، بزرگترین نیاز و ضرورت امروز ورزش ماست.